یکی از ویژگیهای مهم شاعران بزرگ هر کشوری به ویژه ایران چند وجهی بودنشان است. به این معنا که ردپای بسیاری از علوم مثل فلسفه، دین، عرفان، جامعهشناسی و حتی روانشناسی را در آثار آنها میتوان مشاهده کرد.
یکی از ویژگیهای مهم شاعران بزرگ هر کشوری به ویژه ایران چند وجهی بودنشان است. به این معنا که ردپای بسیاری از علوم مثل فلسفه، دین، عرفان، جامعهشناسی و حتی روانشناسی را در آثار آنها میتوان مشاهده کرد.
به همین دلیل است که آثار این شخصیتها همواره در طول تاریخ ماندنی و خواندنیاند. از این جمله میتوان به عطار نیشابوری اشاره کرد که سفرهای گسترد که هنوز هم شاعران و محققان از این سفره ارتزاق میکنند.
عطار با آثاری که خلق کرد از قرن ششم به بعد و تا قرن هشتم، شاعران و نویسندگان زیادی را تحت تأثیر قرار داد که بارزترین چهره آن مولاناست. مولانا با اسرارنامه عطار توانست در آفرینش دنیای عرفانی با کتاب مثنوی، چهرهای موفق از خود ارائه دهد.
آنچه شاعران چه در آثار منثور و چه در شعر گفتهاند بیانگر آن است که عطار اقیانوسی بوده و هست که هرگز تمام نمیشود. به عنوان مثال میتوان به این شعر استناد کرد که میگوید: «عطار روح بود و سنایی دو چشم او/ما از پی سنایی و عطار آمدیم» یا بیت معروف «هفت شهر عشق را عطار گشت/ما هنوز اندر خم یک کوچهای».
به گمانم این بیتها بیهوده سروده نشده. عطار از جنبههای گوناگون تأثیرگذار بوده و هست و اگر بخواهیم آثار او را به 2 شاخه نظم و نثر تقسیم کنیم کافی است کتاب «تذکره الاولیا» را در نثر و «منطقالطیر» و غزلیات و رباعیات و دیگر قالبهای شعری او را در نظر بیاوریم، چرا که این آثار را به جد میتوان از برجستهترین آثار ادبیات فارسی محسوب کرد.
اگر از غزلیات عطار حرف بزنیم میبینیم بهترین غزلها را با زبانی تأثیرگذار و نرم و با مفاهیم متعالی ارائه داده است. اگر بخواهیم از مثنوی او سخن بگوییم باید گفت کتاب «منطق الطیر» او از متعالیترین و بهترین نمونههای یک مثنوی تمثیلی و عرفانی در تاریخ ماست و ارزشهای این اثر غیر قابل انکار است.
اگر بخواهیم از رباعیات عطار بگوییم کتاب «مختارنامه» از بهترین رباعیات او از حیث موضوع و محتوا و همچنین در زبان و دوره خود و پس از خودش است. کتاب «تذکره الاولیا» عطار نیشابوری گذشته از موضوعها و شخصیتهای عرفانی آن، به لحاظ نوع نثر بسیار قابل ستایش است. نثری که بعدها در قرن هفتم و بعد از آن نیز خودش را در نثر مسجع دیگران نشان میدهد. حتی شعر سپید روزگار ما هم متأثر از آثار منثور گذشته از جمله بیهقی، تذکره الاولیا و گلستان و غیره است.
توصیه من به عنوان یک شاعر و چهره دانشگاهی و به ویژه به شاعران نسل امروز این است که از راز ماندگاری افرادی چون عطار باید عبرت گرفت. باید بدانیم که تأثیر یک شاعر و آثارش صرفاً نه به زبان و فرم یا دانشهای ادبی بلکه به دنیایی است که یک شاعر در شعرش با پشتوانههای بزرگ و جهانبینی قابل ستایش خلق میکند. لازم است که ابتدا نگاه و اندیشهمان را وسعت ببخشیم تا بتوانیم آن را با بهترین زبان و بیان به شعر بیاوریم و در نتیجه آثار ما دارای برد طولی و عرضی شود.