در گوشههای تاریک این جهان پرهیاهو، جایی دور از نور دوربینها و تیترهای جنجالی رسانهها، بیماریای آرامآرام نفس میگیرد. نامش آشناست، اما صدایش مدتهاست گم شده؛ ایدز. ویروسی که در دهههای گذشته جهان را به لرزه انداخت، حالا دوباره در سکوت، قربانی میگیرد. نه چون درمانی ندارد، بلکه چون بیصدا شده، فراموش شده، و نادیده گرفته شده.
در گوشههای تاریک این جهان پرهیاهو، جایی دور از نور دوربینها و تیترهای جنجالی رسانهها، بیماریای آرامآرام نفس میگیرد. نامش آشناست، اما صدایش مدتهاست گم شده؛ ایدز. ویروسی که در دهههای گذشته جهان را به لرزه انداخت، حالا دوباره در سکوت، قربانی میگیرد. نه چون درمانی ندارد، بلکه چون بیصدا شده، فراموش شده، و نادیده گرفته شده.
*آمارهای رسمی از سازمان بهداشت جهانی
سازمان جهانی بهداشت در تازهترین گزارشهای خود آماری منتشر کرده که دل هر انسان آگاهی را به درد میآورد:
ـ بیش از ۳۹ میلیون نفر در دنیا با ویروس HIV زندگی میکنند.
ـ از این تعداد، حدود ۱.۳ میلیون نفر تنها در سال ۲۰۲۳ آلوده شدند.
ـ بیش از ۶۳۰ هزار نفر در همین سال جان خود را از دست دادند.
ـ همچنان حدود ۹ میلیون نفر از مبتلایان به درمانهای ضدویروسی دسترسی ندارند.
در این میان، بیشترین آمار ابتلا مربوط به کشورهای کمدرآمد است، اما کشورهای توسعهیافته نیز شاهد رشد آرام و خطرناک این بیماری هستند. این یعنی ایدز دیگر مشکل فقط آفریقا یا آسیا نیست؛ یک بحران جهانی است.
*ایدز؛ بغضی که گاهی حتی خودش را هم پنهان میکند
هر بیماریای یک صدا دارد. بعضیها فریاد میزنند، بعضیها ناله میکنند، و بعضیها… سکوت میکنند. ایدز از همانهاییست که سکوت کرده، اما نه از بین رفته، نه شکست خورده، و نه حتی خسته شده. اتفاقاً خطرناکتر از قبل، پشت پردهی بیتفاوتی جامعه، جا خوش کرده است.
این بیماری مثل یک قطره سیاه درون لیوان شفافی از زندگی جاریست؛ کسی آن را نمیبیند، اما طعم تلخش وقتی به جان نشست، تا همیشه باقی میماند.
*ایدز و انگ اجتماعی؛ چرا بیماران پنهان میمانند؟
یکی از بزرگترین چالشهای جهانی در مواجهه با ایدز، نه ویروس، بلکه نگاه جامعه است. بسیاری از مبتلایان، با ترسی بسیار بیشتر از بیماری خود زندگی میکنند: ترس از طرد شدن، تحقیر شدن، بیآبرو شدن و از دست دادن شغل و خانواده.
این انگ اجتماعی باعث شده بسیاری از بیماران از تست HIV خودداری کنند. کسانی که میدانند مبتلا هستند، پنهانکاری کنند و به درمان نروند. انتقال بیماری ناخواسته و بدون کنترل ادامه یابد. و در نهایت، چرخهی ابتلا و سکوت و پنهانکاری، بیوقفه ادامه پیدا کند. ایدز فقط یک ویروس نیست، یک تراژدی اجتماعی است که ما هم در نوشتن آن نقش داریم.
*پزشکی در خدمت انسانیت
پزشکی تنها نسخهنویسی نیست. علم پزشکی، رسالت دارد؛ رسالتی که بر دوش انسانهایی است که سوگند خوردهاند زندگی را نجات دهند، نه فقط بدن را.
پزشک باید:
بیمار را بدون قضاوت و پیشداوری بپذیرد.
به بیمار اطمینان دهد که درمان او بیخطر، محرمانه و انسانیست.
آموزش دهد، گوش دهد، حمایت کند، و حتی گاهی فقط دست بیمار را بفشارد و بگوید: «تو تنها نیستی.»
چنین پزشکی، درمانگر است، نه فقط متخصص.
*چالش ایدز در جوامع محافظهکار
در بسیاری از کشورها، مخصوصاً جوامع محافظهکار، صحبت درباره روابط جنسی، پیشگیری، یا آموزش جنسی، تابو محسوب میشود. نتیجه این سکوت:
جوانانی بیاطلاع که در مواجهه با خطر، نمیدانند چگونه محافظت کنند.
پدر و مادرهایی که نمیدانند چطور با فرزندشان درباره این موضوع حرف بزنند.
و سیستمهایی که به جای آموزش و پیشگیری، با پاک کردن صورت مسئله، صورت مسئله را بزرگتر میکنند.
ایدز از شکافهای سکوت عبور میکند. آنجایی که ما نخواستیم صحبت کنیم، او راه خود را پیدا کرد.
*زنان و کودکان؛ قربانیان پنهان ایدز
برخلاف تصور رایج، زنان و کودکان بیش از هر گروهی در معرض آسیب از ایدز هستند. بهویژه در مناطقی که ازدواج اجباری یا ازدواج در سنین پایین رایج است. خشونت جنسی و خانگی ساختاری و پنهان باقی میماند. زنان اختیار تصمیمگیری در روابط جنسی خود را ندارند. کودکانی که از مادران مبتلا به دنیا میآیند، در صورت نبود درمان، احتمال بالایی برای ابتلا دارند. با اینکه درمانهایی برای جلوگیری از انتقال ویروس از مادر به فرزند وجود دارد، اما بسیاری از مادران نمیدانند که مبتلا هستند. یا به دلیل ترس از قضاوت، حتی برای زایمان نیز به مراکز درمانی مراجعه نمیکنند. و این یعنی نسلی تازه از ابتلا، از دل نسل بیپناه قبلتر زاده میشود.
*فقر، جنگ، مهاجرت؛ بسترهای گسترش بیماری
ایدز همیشه در خلأ رشد نمیکند. این بیماری مانند علف هرز، در زمینهای ترکخوردهی فقر و بیعدالتی ریشه میدواند.
در مناطقی که جنگ، زیرساختهای بهداشتی را نابود کرده. در کمپهای پناهجویان که کمترین دسترسی به خدمات درمانی دارند.
در میان مهاجرانی که حتی اوراق هویت ندارند تا بتوانند برای درمان اقدام کنند.
ایدز در این سرزمینها نه یک بیماری، که یک بازتاب است؛ بازتاب فقر، سیاستزدگی، و بیعدالتی جهانی.
*راه درمان ایدز
اگرچه درمان قطعی برای ایدز وجود ندارد، اما پیشرفتهای پزشکی در دو دهه اخیر خیرهکننده بودهاند. داروهای ضدویروسی میتوانند:
ویروس را تا حد غیرقابل تشخیص در خون پایین بیاورند.
احتمال انتقال بیماری را تقریباً به صفر برسانند.
سیستم ایمنی را تقویت کنند و از بروز بیماریهای فرصتطلب جلوگیری نمایند.
طول عمر فرد را به سطح طبیعی برسانند.
با این حال، برای اثربخشی کامل این درمان، لازم است که درمان زود آغاز شود. داروها بهصورت منظم و همیشگی مصرف شوند.
بیمار تحت نظر پزشک باقی بماند. درمان، امید را برمیگرداند. اما امید، خود نیاز به امنیت و دسترسی دارد.
*نقش آموزش در مهار رشد خاموش ایدز
یکی از مهمترین و مغفولماندهترین عناصر مقابله با ایدز، آموزش مؤثر و صادقانه است. آموزش نه فقط در دانشگاههای علوم پزشکی، بلکه در مدارس، رسانهها، خانوادهها و حتی در محلهها باید اتفاق بیفتد. کودکان و نوجوانان ما حق دارند حقیقت را بدانند. دانستن، همان چیزیست که جان آدمها را نجات میدهد.
در کنار درمان دارویی، تغذیه سالم برای افراد مبتلا به ایدز اهمیت زیادی دارد. زیرا این ویروس سیستم ایمنی را هدف میگیرد، و بدن بیمار برای مقابله با آن نیاز به انرژی و مواد مغذی همچون پروتئین کافی (تخممرغ، گوشت، حبوبات)، میوه و سبزیجات تازه برای آنتیاکسیدانها، لبنیات کمچرب برای تأمین کلسیم، نوشیدن مایعات کافی مخصوصاً آب، پرهیز از غذاهای پرچرب، شور و آماده دارد.
مراقبت تغذیهای نهتنها به تحمل بهتر داروها کمک میکند، بلکه روند درمان را نیز سرعت میبخشد.