سیاسی 27 اردیبهشت 1404 - 2 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
فیروز نعیم محبوبی

تأملی بر سخنان گزنده ترامپ علیه ایران در سفر اخیر به خاورمیانه

مجموعه اظهارات دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا در باره ایران در جریان سفر هفته پیش او به عربستان، قطر و امارات متحده عربی که توجه همه ایرانیان اعم از موافق و غیر موافق و مسئولان را به شدت به خود جلب کرد، دست کم از دو جنبه قابل بررسی است: محتوای این اظهارات و آثار آن.

فیروز نعیم محبوبی

مجموعه اظهارات دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا در باره ایران در جریان سفر هفته پیش او به عربستان، قطر و امارات متحده عربی که توجه همه ایرانیان اعم از موافق و غیر موافق و مسئولان را به شدت به خود جلب کرد، دست کم از دو جنبه قابل بررسی است: محتوای این اظهارات و آثار آن.
محتوای این گفته ها، البته مانند همیشه و در مواردی مشابه، آمیخته از راست و دروغ بود و طبعاً با اغراضی مطرح می شد که یک ناظر منصف حتی مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران نیز نمی تواند چشم بر آن ها ببندد. نخست آن که مقایسه عملکرد تقریباً نیم قرن اخیر نظام سیاسی حاکم بر ایران با عربستان سعودی، دست کم به لحاظ اقتصادی، مقایسه دو نظام شکست خورده است؛ نه یکی شکست خورده و دیگری پیروز. مطابق آمارهای بانک جهانی – نه آمارهای ایران یا عربستان – حجم تولید ناخالص داخلی به مثابه مهم ترین و فراگیرترین شاخص اندازه گیری عملکرد کشورها، ظرف سال های ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۴ میلادی، یعنی ۴۵ سال گذشته، برای ایران ۸.۲ برابر شده است، در حالی که برای عربستان ۵.۶ برابر شده است. بر اساس آمار معتبر بانک جهانی، حتی به قیمت دلار جاری نیز عملکرد این دو کشور تقریباً مشابه هم بوده است. این در حالی است که در نیم قرن اخیر، ایران یک انقلاب بزرگ، یک جنگ ویرانگر ۸ ساله و دو موج تحریمی را جمعاً به مدت بیش از ۱۰ سال از سر گذرانده که به ویژه آخری در تاریخ بی همتاست. در سمت مقابل – در همه این نیم قرن، درآمد نفتی عربستان سعودی به ازای هر نفر جمعیت (سرانه) تا ۱۲ برابر ایران بوده که تفاوتی عظیم در منابع ارزی دو کشور پدید آورده است. منبع اصلی همه این “شکوهمند سازی” و خاصه خرجی های شگفت آور و سراپا سؤال برانگیز عربستان مانند ساخت بنای نئوم یا پرداخت های چند صد میلیون دلاری برای خرید این یا آن فوتبالیست صاحب نام غربی نیز از همین جا ناشی می شود و به هیچ وجه نباید و نمی تواند به عنوان بازتابی از واقعیت های خرد و کلان اقتصادی آن کشور در نظر گرفته شود. در تمام خاورمیانه و شمال آفریقا و آمریکای لاتین، اگر فقط یک کشور در حوزه عملکرد اقتصاد و سیاستگذاری های مربوط به آن بدتر عمل کرده باشد، عربستان سعودی است. مثلاً و بر خلاف اظهارات رئیس جمهوری آمریکا، فضای جنگلی ایران طبق آمار جهانی ۱۳ برابر عربستان نسبت به مساحت این کشور است و تولید مواد غذایی ایران در ۵۰ سال گذشته ۷ برابر شده است. عملکرد اظهارات آقای ترامپ در هفته اخیر، رفتار معمول و قابل پیش بینی ای بود که از هر رهبر میهمان خارجی در برابر میزبان خود، فروشنده ای در برابر مشتری خود، و رقیبی نسبت به رقیب خود (ایران) انتظار می رود. این قول “ولتر” متفکر فرانسوی است که هر فروشنده ای طبعاً می کوشد نقاط ضعف مشتری خود را نادیده بینگارد و نقاط قوت او را اغراق نمایی کند؛ زیرا در این مورد خاص، می خواهد دست کم ۲ هزار میلیارد دلار از منابع نفتی کمابیش باد آورده این سه کشور عربی جنوب خلیج فارس را در قالب و پوشش انواع قرارداد های نظامی و تجاری به کشور خود ببرد؛ چنان که پیش تر نیز هم او، و هم پیشینیان وی، بارها و بارها با این کشور ها و سایر کشورها چنین کرده اند.
سوی دیگر محتوای ادعا های ترامپ در مورد ایران اما، برخی واقعیت های تلخ اقتصاد ایران و چگونگی مدیریت بر آن را نیز می نمایاند که این بار از زبان دشمن، خطاب به رقبای منطقه ای، و پیش چشم جهانیان با گسترده ترین پوشش های خبری و بازتاب های مربوط به آن، بسا تلخ تر، نقاط ضعف ما را پیش چشم مان آورد؛ نقاط ضعفی که – همه بدبختی و مصیبت این جاست – همه اجتناب پذیر بودند و هستند و ما می توانستیم و هنوز هم می توانیم آن ها را صرفاً با تدبیر و با عملکرد هایی بسیار معمولی اصلاح کنیم. همه “آثار” ادعاها و اظهارات دونالد ترامپ که دوست و دشمن نظام جمهوری اسلامی را تکان داد و دل ایرانیان و ایران دوستان را به طرزی بی سابقه سوزاند، در بازتاب دادن همین واقعیت هاست.
حقیقت – هم چنان که دروغ – حتی اگر از سوی عنود ترین دشمنان هم بیان شود، حقیقت است؛ چنان که دروغ دوستان نیز از دروغی آن نمی کاهد. واقعیت این است که در ۶۰ سال گذشته صرف نظر از رژیم سیاسی یا جناح حاکم، ایران به لحاظ اقتصادی و اجتماعی، در مجموع بد اداره شده است. به ویژه از نیمه دهه ۱۳۸۰ خورشیدی به این سو، این نحوه مدیریت کمابیش فاجعه بار بوده و غم انگیز آن که غالباً هنوز هم هست. به عنوان مثالی بسیار ساده که در مرکز ادعا های سوزاننده رئیس جمهوری آمریکا در سفر به عربستان سعودی هم مطرح شد، ایران در حال حاضر در زمره بزرگ ترین تولید کنندگان انرژی جهان قرار دارد، و نه فقط دارنده ذخایر انرژی. همین امروز، ما روزانه ۲۵۰ میلیون لیتر گازوئیل و بنزین، ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی و ۱.
۱ میلیارد کیلووات ساعت برق تولید می کنیم و در ۱۰ سال گذشته با وجود همه تحریم ها، سوء مدیریت ها، فرار سرمایه ها و حاکمیت فضای بی اعتمادی بین حکومت و مردم، در هر سه حوزه منظماً و دائماً افزایش تولید هم داشته ایم؛ اما در ۶ سال گذشته، مجموع مدیریت ما چه در حوزه روابط سیاسی حکومت با ملت و چه در حوزه اقتصاد، به گونه ای بوده که با وجود رشد سالانه تولید، اکنون به ناترازی هایی چنین خفت بار و تحقیر آمیز دچار شده ایم. جالب یا خفت بار تر این که، این سوء روابط و سوء‌ مدیریت، کمابیش هم چنان ادامه هم دارد. یعنی به جای کاستن از ساعت کاری ادارات دولتی و بانک ها که با حداقل بهره وری، بیش ترین مصرف انرژی را دارند، آن ها را در “بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار” با نارضایتی حداکثری و کارآمدی حداقلی پشت میز ادارات و مدارس می کشانیم و در عوض، نان ملت را با قطع برق صنایع عمدتاً ارز آور و ثروت آفرین مانند تولید کنندگان سیمان و فولاد و خودرو و… می بریم. به علت انواع سوء رفتارها، جفاها، تهمت ها و نامردمی ها در گذشته و حال نیز نمی توانیم به مردم خود بقبولانیم که بخش اصلی ناترازی های انرژی در سمت تقاضاست و نه عرضه. بنابراین به صرف افزایش سرمایه گذاری و تولید که لازم هم هست، هرگز نخواهیم توانست بر ناترازی ها غلبه کنیم و باید مصرف را نیز همرمان کاهش دهیم که این جز با اصلاح قیمت شدنی نیست. ناترازی کنونی انرژی در ایران که مضحکه جهانیان شده است، بازتاب شکاف نیمه تاریخی در روابط دولت / ملت است که از دو دهه قبل گریبان ایران را گرفته و رها نمی کند. با وجود تلاش های دولت مسعود پزشکیان، این شکاف ترمیم که نشده هیچ، البته با سرعتی بسیار کم تر از گذشته در حال افرایش است و تا ترمیم و رفع آن، حل بنیادین هیچ یک از ناترازی ها ممکن نیست. تا آن روز که البته هنوز دست یافتنی ست، هم باید ناترازی های اقتصادی و فیزیکی در ظاهر را تحمل کنیم و هم شماتت زهر آلود بدترین دشمنان و رقیبان مان را. وادادگی های ناگزیر ناشی از شکاف ملت / دولت در عرصه سیاست خارجی و عدول از ارزش های ملی/اسلامی که هیچ!

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *