نوآوران آنلاین-
۲۷ مرداد ۹۶ وقوع یک فقره سرقت از طلافروشی به شیوه کش روی در میدان پانزده خرداد – طبقه اول پاساژ خرداد بهمراه دستگیری یک متهم خانم به کلانتری ۱۱۳ بازار اعلام شد.
با حضور مأمورین در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد که آقای حدودا ۴۰ ساله به همراه خانمی جوان وارد مغازه طلافروشی شده و در ادامه، در حالیکه همراه وی (خانم جوان) در داخل طلافروشی حضور داشته به شیوه کلاهبرداری اقدام به سرقت یک رشته دستبند به ارزش تقریبی ۴ میلیون و ۵۰۰ تومان کرده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع کلاهبرداری و سرقت و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه ۱۲ تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
صاحب طلافروشی (مالباخته) با حضور در پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ به کارآگاهان گفت: اینجانب مغازه بودم که یک خانم جوان بهمراه یک آقا، حدود ساعت ۵ بعداز ظهر وارد مغازه بنده شدند. هر بیننده ای فکر می کرد که آنها زن و شوهر و یا خواهر و برادر هستند؛ آنها پس از ورود به مغازه درخواست یک دستبند یا گردنبند به ارزش تقریبی 4 تا 4.5 میلیون تومان کردند و من نیز دستبند و گردنبندها را مقابل آنها گذاشتم؛ زمانیکه مشغول وزن کردن یکی از دستبندها بودم، آن آقا در یک لحظه با یکی از دستبندهایی که در دست داشت، از مغازه خارج شد و به پشت ویترین رفت که ناگهان ناپدید شد تا آنزمان فکر می کردم که این آقا و خانم، زن و شوهر هستند که ناگهان این خانم مدعی شد: «من آن آقا را نمی شناسم» و من هم گفتم: «مگر می شود؛ شما با هم وارد مغازه شدید؛ حالا می گوئید نمی شناسم». بعد از از آن به ۱۱۰ زنگ زده و پس از آن مأمورین در محل حاضر شدند.
خانم جوان که به عنوان متهم دستگیر و به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شده بود، به کارآگاهان گفت: برای فروش دستبند و انگشترهای خود به بازار بزرگ رفته بودم؛ آقایی حدودا ۴۰ ساله با التماس و اصرار و قسم خوردن مرا راضی کرد تا برای خرید طلا برای مادرش که مدعی بود پیر و ناتوان است و امکان خروج از منزل را ندارد، او را همراهی کنم؛ با یکدیگر به مغازه طلافروشی که گویا قبلا توسط وی شناسایی شده بود رفتیم، چون مغازه فاقد دوربین مداربسته بود ؛ حالا که فکر می کنم متوجه شدم که این شخص بسیار حرفه ای بوده و به کارش تسلط داشته است . پس از ورود به مغازه این شخص از مغازه دار درخواست دستبند کرد که فروشنده نیز تعداد ۴ عدد دستبند را با قیمت های متفاوت در اختیار وی گذاشت؛ بنا به اصرار سارق، فروشنده جهت توزین و تعیین قییمت دقیق دستبندها مشغول به انجام درخواست او شد و این شخص (سارق) نیز به صورت کاملا حرفه ای یکی از دستبندها را سرقت کرد و از داخل مغازه خارج شد طوریکه نه بنده، نه فروشنده و حتی مشتری که داخل مغازه حضور داشت، متوجه خروج وی نشدیم.
همزمان با رسیدگی به پرونده اولیه، وقوع سرقت های مشابه دیگری در محدوده بازار تهران به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد که در تمامی آنها فردی حدودا ۴۰ ساله با حیله و ترفند، بهمراه خانم های عمدتا جوان به مغازه های طلافروشی مراجعه و در آنجا اقدام به سرقت طلا از چندین مغازه ی طلافروشی کرده است.
یکی از خانم ها که فریب متهم اصلی پرونده را خورده بود به کارآگاهان گفت: در ناصر خسرو قصد خرید سرویس آشپرخانه را داشتم که مرد ناشناسی به من مراجعه کرد و خواهش و التماس کرد که مادرش به تازگی از سفر زیارتی برگشته و می خواهد برایش طلا بخرد. آنقدر التماس کرد که نهایتا قبول کردم؛ با یکدیگر وارد یک مغازه طلافروشی شدیم؛ یک خانم هم به عنوان مشتری در داخل مغازه حضور داشت که ایشان هم راهنمایی کرد. این آقا یک دستبند برداشت؛ نفهمیدم دستبند را کی برداشت و ناپدید شد؛ فکر کردم پشت ویترین رفته اما آنجا نبود. زمانیکه متوجه غیبتش شدم، خودم اولین نفری بودم که موضوع را به شخص طلافروش اطلاع دادم. این شخص ماهرانه مرا فریب داد و حالا بدون هیچگونه گناهی گرفتار شدم.
با توجه به شیوه و شگرد متهم در فریب زنان و در ادامه سرقت از مغازه های طلافروشی بازار تهران، کارآگاهان با بهره گیری از دوربین های مداربسته و بازبینی تصاویر زمان سرقت ها موفق به شناسایی تصویر متهم پرونده شدند.
با شناسایی دقیق تصویر متهم از سوی مالباختگان و همچنین زنان جوانی که فریب او را خورده بودند، تصاویر متهم برای شناسایی در اختیار کسبه بازار تهران بویژه بازار طلا قرار گرفت تا در صورت مشاهده وی، بلافاصله موضوع را به کارآگاهان اطلاع دهند.
سرانجام ۴ آبان کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که متهم به همان شیوه و شگرد مجددا قصد سرقت از یک مغازه طلافروشی در پاساژ خرداد را دارد که توسط صاحب مغازه طلافروشی مورد شناسایی قرار گرفته؛ بلافاصله با حضور در پاساژ خرداد متهم دستگیر و به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
متهم در همان اعترافات اولیه صراحتا به فریب زنان جوان با هدف سوء استفاده از حضور آنها برای انجام سرقت هایش از مغازه های طلافروشی اعتراف کرد و گفت: این خانم ها هیچ دخالتی در سرقت ها او نداشته اند.
سرهنگ کارآگاه شمس الدین میرزکی رئیس پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود: در ادامه رسیدگی به پرونده و با توجه به شیوه و شگرد متهم در فریب زنان جوان و انجام سرقت از مغازه های طلافروشی سطح شهر تهران بویژه در محدوده بازار تهران و برای شناسایی دیگر شکات و مالباختگان احتمالی، دستور انتشار بدون پوشش تصویر متهم از سوی بازپرس پرونده صادر شده است ؛ از تمامی شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی تصویر متهم شدند دعوت می شود تا جهت پیگیری شکایات خود به نشانی پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ در میدان پانزدهم خرداد-جنب کلانتری ۱۱۳ بازار مراجعه کنند. ۲۷ مرداد ۹۶ وقوع یک فقره سرقت از طلافروشی به شیوه کش روی در میدان پانزده خرداد – طبقه اول پاساژ خرداد بهمراه دستگیری یک متهم خانم به کلانتری ۱۱۳ بازار اعلام شد.
با حضور مأمورین در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد که آقای حدودا ۴۰ ساله به همراه خانمی جوان وارد مغازه طلافروشی شده و در ادامه، در حالیکه همراه وی (خانم جوان) در داخل طلافروشی حضور داشته به شیوه کلاهبرداری اقدام به سرقت یک رشته دستبند به ارزش تقریبی ۴ میلیون و ۵۰۰ تومان کرده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع کلاهبرداری و سرقت و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه ۱۲ تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
صاحب طلافروشی (مالباخته) با حضور در پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ به کارآگاهان گفت: اینجانب مغازه بودم که یک خانم جوان بهمراه یک آقا، حدود ساعت ۵ بعداز ظهر وارد مغازه بنده شدند. هر بیننده ای فکر می کرد که آنها زن و شوهر و یا خواهر و برادر هستند؛ آنها پس از ورود به مغازه درخواست یک دستبند یا گردنبند به ارزش تقریبی 4 تا 4.5 میلیون تومان کردند و من نیز دستبند و گردنبندها را مقابل آنها گذاشتم؛ زمانیکه مشغول وزن کردن یکی از دستبندها بودم، آن آقا در یک لحظه با یکی از دستبندهایی که در دست داشت، از مغازه خارج شد و به پشت ویترین رفت که ناگهان ناپدید شد تا آنزمان فکر می کردم که این آقا و خانم، زن و شوهر هستند که ناگهان این خانم مدعی شد: «من آن آقا را نمی شناسم» و من هم گفتم: «مگر می شود؛ شما با هم وارد مغازه شدید؛ حالا می گوئید نمی شناسم». بعد از از آن به ۱۱۰ زنگ زده و پس از آن مأمورین در محل حاضر شدند.
خانم جوان که به عنوان متهم دستگیر و به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شده بود، به کارآگاهان گفت: برای فروش دستبند و انگشترهای خود به بازار بزرگ رفته بودم؛ آقایی حدودا ۴۰ ساله با التماس و اصرار و قسم خوردن مرا راضی کرد تا برای خرید طلا برای مادرش که مدعی بود پیر و ناتوان است و امکان خروج از منزل را ندارد، او را همراهی کنم؛ با یکدیگر به مغازه طلافروشی که گویا قبلا توسط وی شناسایی شده بود رفتیم، چون مغازه فاقد دوربین مداربسته بود ؛ حالا که فکر می کنم متوجه شدم که این شخص بسیار حرفه ای بوده و به کارش تسلط داشته است . پس از ورود به مغازه این شخص از مغازه دار درخواست دستبند کرد که فروشنده نیز تعداد ۴ عدد دستبند را با قیمت های متفاوت در اختیار وی گذاشت؛ بنا به اصرار سارق، فروشنده جهت توزین و تعیین قییمت دقیق دستبندها مشغول به انجام درخواست او شد و این شخص (سارق) نیز به صورت کاملا حرفه ای یکی از دستبندها را سرقت کرد و از داخل مغازه خارج شد طوریکه نه بنده، نه فروشنده و حتی مشتری که داخل مغازه حضور داشت، متوجه خروج وی نشدیم.
همزمان با رسیدگی به پرونده اولیه، وقوع سرقت های مشابه دیگری در محدوده بازار تهران به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد که در تمامی آنها فردی حدودا ۴۰ ساله با حیله و ترفند، بهمراه خانم های عمدتا جوان به مغازه های طلافروشی مراجعه و در آنجا اقدام به سرقت طلا از چندین مغازه ی طلافروشی کرده است.
یکی از خانم ها که فریب متهم اصلی پرونده را خورده بود به کارآگاهان گفت: در ناصر خسرو قصد خرید سرویس آشپرخانه را داشتم که مرد ناشناسی به من مراجعه کرد و خواهش و التماس کرد که مادرش به تازگی از سفر زیارتی برگشته و می خواهد برایش طلا بخرد. آنقدر التماس کرد که نهایتا قبول کردم؛ با یکدیگر وارد یک مغازه طلافروشی شدیم؛ یک خانم هم به عنوان مشتری در داخل مغازه حضور داشت که ایشان هم راهنمایی کرد. این آقا یک دستبند برداشت؛ نفهمیدم دستبند را کی برداشت و ناپدید شد؛ فکر کردم پشت ویترین رفته اما آنجا نبود. زمانیکه متوجه غیبتش شدم، خودم اولین نفری بودم که موضوع را به شخص طلافروش اطلاع دادم. این شخص ماهرانه مرا فریب داد و حالا بدون هیچگونه گناهی گرفتار شدم.
با توجه به شیوه و شگرد متهم در فریب زنان و در ادامه سرقت از مغازه های طلافروشی بازار تهران، کارآگاهان با بهره گیری از دوربین های مداربسته و بازبینی تصاویر زمان سرقت ها موفق به شناسایی تصویر متهم پرونده شدند.
با شناسایی دقیق تصویر متهم از سوی مالباختگان و همچنین زنان جوانی که فریب او را خورده بودند، تصاویر متهم برای شناسایی در اختیار کسبه بازار تهران بویژه بازار طلا قرار گرفت تا در صورت مشاهده وی، بلافاصله موضوع را به کارآگاهان اطلاع دهند.
سرانجام ۴ آبان کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که متهم به همان شیوه و شگرد مجددا قصد سرقت از یک مغازه طلافروشی در پاساژ خرداد را دارد که توسط صاحب مغازه طلافروشی مورد شناسایی قرار گرفته؛ بلافاصله با حضور در پاساژ خرداد متهم دستگیر و به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
متهم در همان اعترافات اولیه صراحتا به فریب زنان جوان با هدف سوء استفاده از حضور آنها برای انجام سرقت هایش از مغازه های طلافروشی اعتراف کرد و گفت: این خانم ها هیچ دخالتی در سرقت ها او نداشته اند.
سرهنگ کارآگاه شمس الدین میرزکی رئیس پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود: در ادامه رسیدگی به پرونده و با توجه به شیوه و شگرد متهم در فریب زنان جوان و انجام سرقت از مغازه های طلافروشی سطح شهر تهران بویژه در محدوده بازار تهران و برای شناسایی دیگر شکات و مالباختگان احتمالی، دستور انتشار بدون پوشش تصویر متهم از سوی بازپرس پرونده صادر شده است ؛ از تمامی شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی تصویر متهم شدند دعوت می شود تا جهت پیگیری شکایات خود به نشانی پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ در میدان پانزدهم خرداد-جنب کلانتری ۱۱۳ بازار مراجعه کنند.