نوآوران آنلاین- در همین خصوص به گفتوگو با حسن رسولی، عضو شورای شهر تهران و عضو بنیاد امید ایرانیان پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
طی روزهای اخیر واکنشهایی از میان برخی از اصلاحطلبان صورت گرفته است و برخی چنین میگویند روحانی که مورد حمایت اصلاحطلبان بوده است به نظر میرسد به سمت جریان اصولگرا چرخش موضع کند. این در حالی است که دکتر روحانی به معنای واقعی کلمه اعتدالگرایی را که از ابتدا بر آن تاکید میکرد در عمل محقق کرده و جناحی عمل نکرده است. شما رفتار دکتر روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
در ادبیات سیاسی ایران نامگذاری جریانات سیاسی تحت تأثیر مواضع فرآیندی جناحهای فکری تعیین تکلیف شدهاند؛ به عنوان مثال در دهه 60 و 70 جریان خط امام به آن دسته از نیروهای انتقلابی اطلاق میشد که در همه امور الگوی رفتاری و نظریشان حضرت امام خمینی(ره) بود و در حوزههای اجرایی و عملیاتی نیز از دولت دفاع حمایت میکردند و طرفدار تعاونیها و مستضعفان و همچنین استکبارستیز بودند. شاخصهایی از این قبیل مفهومی را ایجاد میکرد که به صورت عرفی در ادبیات سیاسی طی دو دهه همه طرفداران این رویکرد فکری، فلسفی، سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی را در قالب طیفی به نام نیروهای خط امام و یا چپ اسلامی تعریف میکردند. از نیمه دوم دهه 70 به بعد و بهویژه در دهه 80 تغییراتی در هر دو طیف سیاسی کشور ایجاد شد که براساس این تغییر و تحولات جریان خط امام سابق بعد از دوم خرداد 76 عنوان اصلاحات را به خود گرفت و جریان راست سنتی سابق نیز برای خویش عنوان اصولگرایی را برگزیدند. در میان هر دو جناح سیاسی کشور از نظر عملکردی طیفهای گوناگونی وجود داشته و دارد. از این رو میتوان گفت واژه اعتدال و یا میانهروی عنوانی است که ماهیت عملکردی و یا به بیان دیگر تاکتیکی و همچنین ماهیت عملیاتی دارد. به اعتقاد من «اعتدال» حداقل در ادبیات سیاسی ایران صرفنظر از بار لغوی و ادبی آن در انطباق با حال و روز سیاسی گذشته و امروز ایران بیشتر یک رویکرد عملیاتی است. برای اثبات این ادعا باید گفت در همان زمان که مهندس موسوی نخستوزیر بود مرحوم عسگر اولادی و مرتضی نبوی از جدیترین نحله جریان راست آن زمان و اصولگرایی این زمان، در دولت عضویت داشتند. در دولت اصلاحات که وجهه غالب آن اصلاحطلبی بود شریعتمداری و دیگرانی نیز بودند که اساساً تعلق خاطری به جریان اصولگرا داشتند. از این رو استفاده دولتهای گذشته از ظرفیتهای مختلف به صورت کم و بیش از هر دو ظرفیت سیاسی موجود کشور که به تعبیر رهبری این دو جناح دنبالهروی انقلاب هستند و حضرت امام نیز در سال 67 بر وجود تنوع و تکثر و رقابت برادرانه بین نیروهای انقلاب تاکید داشتند، امری نبوده است که خاص دولت روحانی باشد. از این رو به اعتقاد من براساس تاریخچهای که به صورت مختصر به آن اشاره کردم، در کشور گفتمانی به نام اعتدال نداریم و اعتدال رویکردی بسیار منطقی در حوزه بهکارگیری افراد برای اداره امور کشور است. البته این اعتدال همواره فقط در قوه مجریه جاری و ساری بوده است. رویکرد اعتدال در سایر دستگاهها یا وجود خارجی نداشته و یا اینکه به قدری کم رنگ بوده است که قابل اعتنا نیست.
برخی چنین گله میکنند که کابینه دکتر روحانی باید اصلاحطلبانهتر بود. شما این امر رو چطور ارزیابی میکنید؟
در سازوکارهای انتخاباتی دکتر روحانی بیشترین نقشآفرینی از آن اصلاحطلبان بوده است و عناصر اصلاحطلب دولت همچون جهانگیری فداکارانه در میدان بودند اما امروز اشخاصی همچون دکتر واعظی که سابقه اصولگرایی دارند نقش تعیینکنندگی بیشتری دارند. دکتر روحانی به درستی پس از انتخابات اعلام کردند که دولت باید نیروهایش را از میان 24 میلیون نفر انتخاب کند. اگر این وعده انتخاباتی را امروز با برخی از وزرا و استانداران و تصمیمات انطباق دهیم، فاصله معناداری مییابیم؛ البته من خوشبین هستم و تصور میکنم که روحانی همچنان اعتدال را یک رویکرد میداند و مصلحتجویانه برای عبور کشور از چالشهای جدی بعضاً عالمانه و عامدانه بهنوعی حرکت میکند که از دامنه سنگاندازیهای جریان رقیب و مخالف او کاسته شود. روحانی رویکردی اعتدالی را در پیش گرفته که رئیسجمهور برخاسته از اردوگاه اصلاحطلبی تمایل یافته به جریان اصلاحطلبی مورد حمایت جریان اصلاحات قرار گرفته و امروز که در رأس قوه مجریه است و برای رساندن این قوه به سرمنزل مقصود و کاهش از تنشها به صورت تاکتیکی اینگونه عمل میکند. باید این نکته را در نظر داشته باشیم که اصلاحطلبی با اعتدالگرایی مرز بلندقامتی و چنان وجه تمایزی ندارد.
اصلاحطلبان همواره از گفتوگوی ملی استقبال میکنند. انتقاداتی را نیز که درخصوص دولت مطرح میشود، متوجه ستاد سیاسی دکتر روحانی میدانم.
پس شما اعتقاد دارید که اصلاحطلبی و اعتدالگرایی مرز بلند مشخصی بینشان وجود ندارد
اعتدالگرایی در ذات اصلاحطلبی است. اعتدالگرایی یعنی مقابله با تکروی و افراطیگری و تکصدایی و اقدامات فراقانونی و درحقیقت مقابله با رویکردهایی میباشد که مبتنی بر عقل جمعی و مخالف مردمسالاری دینی است. همچنین اعتدالگرایی را میتوان پرهیز از خشونت و رساندن گامبهگام کشور به سرمنزل مقصود تعریف کرد.
به اعتقاد شما ضرورت اینکه دکتر روحانی درگیر جناحبندیهای سیاسی نشود و انتظارات و مطالبات مردم را در اولویت قراردهد نه منافع جناحهایی که در انتخابات از آن حمایت کردند، تا چه حد است؟
یکی از وعدههای دکتر روحانی استفاده از ظرفیت زنان و جوانان در کشور بوده است اما در برخی از موارد آنچه شاهد بودیم انحراف از تعهدات و معیارهای وعده داده شده بود و همین امر موجب بروز برخی نارضایتیها و لطمه خوردن به پشتوانه روحانی میشود. همانطور که میدانید روحانی کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان بوده است و حمایت این جریان از روحانی به دلیل ماهیت اصلاحطلبانهاش نبوده بلکه به دلیل رویکردهای اصلاحطلبانه اوست که در حقیقت رنگوبوی اصلاحطلبی داشته است.