نوآوران آنلاین-
مادر دل شکسته که حتی از بیان آن چه برای فرزند 9 سالهاش رخ داده بود شرم داشت در حالی که نگاه نفرت بارش را از مرد شیطان Evilصفت برمی گرداند به چگونگی وقوع حادثه Incident شرم آور اشاره کرد، گفت: چند روز قبل در حالی که هوا هنوز تاریک نشده بود مشغول آشپزی بودم. پسرم به همراه دوستانش در فضای سبز نزدیک منزلمان فوتبال بازی می کرد.
آن ها هر روز بعدازظهر دور هم جمع می شدند و با یک توپ پلاستیکی ورزش Sportمی کردند من هم از دیدن جست و خیزهای کودکانه آن ها لذت می بردم تا این که چند روز قبل غروب بود که او با اضطراب و نگرانی شدید وارد منزل شد و یکسره به اتاقش رفت. با دیدن رفتار و حرکات دور از انتظار فرزندم، دلهره عجیبی قلبم را لرزاند بلافاصله وارد اتاق شهریار شدم و از دیدن چهره رنگ پریده و اشک های خشک شده روی صورتش نگرانی عجیبی پیدا کردم تا آن روز هیچ گاه این حالت را در رخسار فرزندم ندیده بودم.
هر چه تلاش کردم دلیل ناراحتی اش را بفهمم موفق نشدم. شهریار در حالی که با 2 دست صورتش را پوشانده بود فقط گریه می کرد و چیزی نمی گفت تا این که ساعتی بعد وقتی کمی آرام گرفت دوباره سراغش رفتم. تصورم این بود که با دوستان و همبازی هایش دعوا کرده است، اما او در میان های های گریه پرده از ماجرایی شرم آور برداشت.
پسر 9 ساله ام گفت در محوطه پارک مشغول بازی بودیم که مردی وارد بازی ما شد و گفت: من عاشق فوتبال هستم و خیلی دوست دارم هر روز با شما در این پارک فوتبال بازی کنم! شهریار اضافه کرد: هنوز چند دقیقه از بازی نگذشته بود که آن مرد عنوان کرد خیلی تشنه شده است و از من خواست او را تا کنار شیر آب آشامیدنی هدایت کنم او با این بهانه مرا به گوشه خلوت پارک برد و پشت شمشادهای پارک ...
او سپس مرا تهدید کرد که از این ماجرا به کسی چیزی نگویم... مادر جوان که دیگر بغض گلویش را می فشرد در ادامه سخنانش گفت: با این حرف های شهریار به فضای سبز رفتم، اما کسی با آن مشخصات را ندیدم در حالی که به شدت ناراحت بودم ولی به خاطر حفظ آبرویم به هیچ کس چیزی نگفتم تا این که چند روز بعد، وقتی شهریار را به پارک بردم تا در حضور خودم بازی کند ناگهان آن مرد شیطان صفت را دیدیم و با پلیس Police تماس گرفتم. شایان ذکر است، متهم پس از اعتراف به اعمال زشت خود به مراجع قضایی معرفی شد.