او با اشاره به حضورش در انجمن ادبی شیراز افزود: داستانهایی که در این انجمن خوانده میشود، همه نشانه پیشرفت در این رشته است. اگر وضعیت کاغذ و تیراژ کتاب درست شود و مردم دوباره به کتابخوانی رو بیاورند از این افت ادبیات خلاصی پیدا میکنیم.
فقیری سپس بیان کرد: در سال ۹۶ کتابهای خوبی توسط نشرهای مختلف منتشر شده که اکثرا امیدوارکننده بودند، البته کتابهای کمارزشی نیز در این سال منتشر شد. وضعیت ادبیات رو به بهبود است به خاطر اینکه نویسندههای جوان متوجه شدهاند داستان یعنی چه و اینکه داستان فقط تکنیک نیست؛ داستان موضوع خوب میخواهد. نویسندههای جوان تکنیک و روایت را در داستانها رعایت میکنند و به همین دلیل داستانهای خوبی خلق کردهاند. سال ۹۶ سال خوبی برای ادبیات بود و امیدوارم این روند در سال ۹۷ ادامه داشته باشد.
او در ادامه به نویسندههای جوان توصیه کرد خیلی کتاب بخوانند و گفت: نویسندهها باید ۹۰ درصد زمان خود را به خواندن اختصاص دهند و ۱۰ درصد را به نوشتن، زیرا با مرور زمان این درصدها تغییر میکند و زمانی میرسد که وقتی برای خواندن پیدا نمیکنند، زیرا درگیر کتابهایشان میشوند. تا زمانی که جوان هستند باید خودسازی کنند و با خواندن ادبیات جهان با جریانهای ادبیات آشنا شوند. زمانی که با ادبیات دنیا آشنا شوند موقعیت خود را بهتر درک میکنند. اگر منصف باشند بیشتر مطالعه میکنند که خود را به آنها برسانند و اگر به چاپ یک کتاب با هزینه خود دلخوش باشند، مانند چشمهای که زود خشک میشود، زود خشک خواهند شد و به کتاب دوم نمیرسند، زیرا پشتوانه غنی ندارند و برای کتابهای بعد چیزی برای نوشتن ندارند.
این نویسنده در ادامه تأکید کرد: توصیه من این است که نویسندههای جوان خیلی بخوانند، ادبیات جهان را بخوانند تا ببینند چرا آنها قشنگ مینویسند و بعد نویسندههای ایرانی را بخوانند که کار خود را بتوانند مقایسه کنند. در این راه از پیشکسوتان کمک بگیرند و غرور نداشته باشند و سعی کنند احساس شاگردی کنند. من با وجود اینکه بیش از ۵۰ سال است مینویسم کسی به من بگوید استاد، ناراحت میشوم زیرا خودم را شاگرد میدانم و دلم میخواهد بیشتر یاد بگیرم زیرا دامنه ادبیات وسیع است و کسی به انتهایش نمیرسد و نمیتواند به خود لقب استاد بدهد. جوانها باید به فکر خود باشند و به دنبال شهرت کاذب نباشند. باید عاشق نویسنده شدن باشند و از سختی و ناملایمات هراسی نداشته باشند. اگر کسی گفت داستانشان بد است، ناامید نشوند و فکر نکنند دنیا تمام شده است. گذشت و فداکاری هم نسبت به داستانشان داشته باشند. اگر فکر میکنند داستانشان بد است آن را کنار بگذارند و اگر کسی به آنها ایراد گرفت فکر نکنند دشمنشان است.
او درباره جایزههای ادبی نیز اظهار کرد: اگر جایزهها بدون پارتیبازی باشد، میتواند برای نویسنده مفید باشد. تأکید میکنم اگر جایزهها بدون حقه باشند و داوران در انتخاب کتاب تحت تأثیر دیگران قرار نگیرند باعث پیشرفت نویسندهها میشوند و نویسنده تشویق میشود تا کارهای بهتری انجام دهد. از طرف دیگر اگر جایزهها و انتخابهایشان تبلیغ شود بازار فروش کتاب بهتر خواهد شد. اگر مخاطب متوجه شود کتابی جایزه برده است، طبیعتا سراغش میرود زیرا با خود فکر میکند حتما درونش چیزی بوده که انتخاب شده است.
امین فقیری درباره بهترین و بدترین خبری که در سال ۹۶ در حوزه ادبیات شنیده است، گفت: بدترین خبر، گران شدن کاغذ و کاهش تیراژ کتاب به ۵۰۰ – ۳۰۰ نسخه است. خبر بدی هم که سالهاست گریبانگیر ادبیات است، مطالعه نکردن مردم است. مردم دیگر میل به مطالعه ندارند؛ البته دستهایی در کار است نه اینکه خودشان نخواهند. دستهایی در کار است که ادبیات را از رونق انداخته است.
او درباره منظورش از دستهای پشت پردهای که اجازه نمیدهند مردم مطالعه کنند، بیان کرد: ممیزی و اینکه اجازه انتشار به کتابهای خوب داده نمیشود و باعث میشود مردم فکر کنند کتابهایی که خیلی زود مجوز انتشار میگیرد، چیزی درونشان وجود ندارد. البته این مساله عمومیت ندارد. مسئولان در زمینه کتاب و کتابخوانی دلسوزی نمیکنند؛ اگر دلسوزی میکردند، اجازه نمیدادند کاغذ گران به دست ناشر برسد که ناشر جرأت چاپ کتاب نداشته باشد.
این نویسنده کتاب «کوچه ابرهای گمشده» از کورش اسدی را برای مطالعه پیشنهاد کرد و گفت: همچنین رمانهای نشر چشمه را بخوانند زیرا این نشر هیات انتخاب خوبی برای کتابها دارد و کتابهای خوبی منتشر میکند. از رمانهای قدیمیتر هم کتاب «قربانی» کورتزیو مالاپارنه و «سفر به انتهای شب» از لویی فردینان سلین را پیشنهاد میکنم.