نوآوران آنلاین- چندی قبل گزارش سرقت های مشابه از مغازه های موبایل فروشی به پلیس گزارش شد. شاکی ها در بیان ماجرا مدعی بودند که سرقت ها از سوی دو مرد جوان و کاملاً حرفه ای رخ داده است. از آنجایی که تمامی سرقت ها به بهانه خرید گوشی تلفن همراه آیفون ایکس انجام شده و از سویی دزدان کارت عابر بانک سوخته به فروشندگان ارائه می کردند، فرضیه ارتکاب سرقت از سوی اعضای یک تیم قوت گرفت.
به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت تحقیقات برای دستگیری دزدان گوشی های تلفن همراه ادامه یافت. در بررسی های صورت گرفته کارآگاهان به بررسی دوربین های مداربسته مغازه هایی پرداختند که از آنها سرقت شده بود. با بازبینی این دوربین ها تصویر دو دزد جوان بدست آمد و از آنجایی که احتمال می رفت گوشی های سرقتی توسط دزدان در بازار به فروش برسد با این احتمال، تصویر متهمان در اختیار مراکز خرید و فروش تلفن همراه قرار داده شد تا اینکه مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و مدعی شد که دزدان گوشی های آیفون به مغازه او آمده و قصد فروش گوشی تلفن همراهی را دارند. بدنبال این تماس مأموران راهی محل شده و دو دزد را دستگیر کردند. دو پسر جوان زمانی که در مقابل بازپرس بهشتی قرار گرفتند به سرقت 25 گوشی تلفن همراه آیفون ایکس اعتراف کردند.
سرقت با کارت سوخته عابر بانک
کامران- متهم - 30 ساله است و سابقه کیفری ندارد او با همدستش که بچه محلش است دو نفری نقشه سرقت ها را اجرا می کردند. پسر جوان بیکار است و مدعی شده که برای فرار از بیکاری دست به سرقت زده . وی در گفت و گویی از جزئیات سرقت هایشان می گوید:
شگرد سرقت تان چطور بود؟من به عنوان خریدار وارد مغازه می شدم و همدستم سوار بر موتورسیکلت مقابل مغازه به انتظار من می ایستاد. وارد مغازه که می شدم گوشی تلفن آیفون ایکس سفارش می دادم. مقدار کمی از پول را پرداخت می کردم و به فروشنده می گفتم ما بقی پول را کارت به کارت می کنم. اما قبل از اینکه کارت عابر بانک را به فروشنده بدهم منتظر می ماندم تا او کاغذ خرید را بنویسد و با گوشی داخل پاکت بگذارد. بعد کارت عابر بانکی را به فروشنده می دادم که سوخته بود و اعتباری نداشت. زمانی که او به سراغ دستگاه خودپرداز می رفت من پاکتی که داخل آن گوشی و کاغذ خرید بود را برمی داشتم و سوار بر موتور شده و فرار می کردیم.
کارت ها را از کجا می آوردید؟ از دزدان کارت های عابر بانک می خریدیم. قطعاً هر کسی که کارت عابر بانکش به سرقت رفته باشد آن را می سوزاند و ارزش مالی ندارد. ما این کارت های بی ارزش را می خریدیم و در اختیار فروشنده های گوشی قرار می دادیم. با رمزی که هیچ وقت وجود نداشت.
سوژه هایتان را چطور شناسایی می کردید؟معمولاً فروشنده های میانسال سوژه های ما بودند. جوان ها توانایی زیادتری دارند و ممکن بود که به دام بیفتیم.
شگرد سرقت ها را از کجا یاد گرفتید؟من و همدستم داخل قهوه خانه نشسته بودیم که یکی از دوستان سابقم وارد قهوه خانه شد. او سر صحبت را باز کرد و گفت یکی از دوستان قدیمی ما با این روش کلی ثروتمند شده است و یک خودروی شاسی بلند لوکس خریده است. ما هم دیدیم شگرد خوبی است تصمیم گرفتیم آن را بکار بگیریم. اولین سرقت ها را با نگرانی انجام می دادیم و زمان زیادی طول می کشید اما این اواخر کمتر از 5 دقیقه گوشی ها را می دزدیدیم.البته همیشه ترس دستگیر شدن را داشتیم.
گوشی ها را چه می کردید؟ما گوشی ها را با کاغذ خرید می بردیم برای همین به قیمت روز می توانستیم آنها را بفروشیم. از طرفی گوشی که کاغذ خرید دارد حتی احتمال سرقتی بودن آن یک درصد هم نیست. هیچ رد و سرنخی هم از خودمان به جا نگذاشته بودیم. حتی پلاک موتوری که سوارش بودیم را هم پوشاندیم.
در کجاها سرقت می کردید؟فرقی نداشت، شمال تهران یا جنوب. ما در خیابان پرسه می زدیم و همانطور که گفتم مغازه هایی با فروشنده های میانسال را انتخاب می کردیم.