نوآوران آنلاین- تقلای کارگران برای زنده ماندن با تلاش برای «ترمیمِ عادلانهی دستمزد» گره خورده است. در این شرایط که ماهها محاسبه و رایزنیِ کارگران «هنوز» به جایی نرسیده، خبر میرسد که حقالعمل پزشکان در میانه سال برای بار دوم افزایش یافته است.
چرا باید دریافتی قشر مرفهی مثل پزشکان در این شرایط اقتصادی در میانه سال افزایش یابد؟ آیا در شرایط فعلی، این تصمیمِ «شورای عالی بیمه» منافاتی با بحرانِ منابع-مصارفِ صندوقهای بیمهگر ندارد؟ مگر قرار نیست از «مصارف» صندوقها تا حد امکان بکاهند تا «منابعِ زوال یافته» آنها حفظ شود، پس چرا در این هنگامه، تعرفه پزشکان به راحتی افزایش مییابد؟
علیرضا حیدری (نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) در انتقاد از این تصمیم میگوید: در شرایطی که وضعیتِ اقتصادی سازمانهای بیمهگر در رابطه با پرداخت هزینههای درمانِ بیمهشدگان، بسیار تاسفبار است و این صندوقها به هیچ وجه توان پاسخگویی نیازهای درمانی بیمهشدگان را ندارند، این تصمیم خرقالساعه برای افزایش درآمدِ قشر مرفهِ پزشک، بسیار تعجب برانگیز است.
سیاستهای یک بام و دو هوای دولت، اعجابآور و پرسشبرانگیز است
وی میافزاید: ناتوانی خدماترسانیِ بیمهگرها کاملاً آشکار و هویداست؛ مرتباً «شورای عالی بیمه» از تعهدات صندوقها میکاهد؛ همین اواخر از سطح پوشش دارویی بیمهها کاستهاند؛ 79 قلم داروی OTC را از پوشش بیمه خارج کردهاند، علاوه بر آن داروهای شیمی درمانی را نیز خارج از پوشش بیمه تعریف کردهاند؛ مضاف بر اینکه به علت کمبود منابع، به بسیاری از تعهدات عمل نشدهاست. حال در زمانهای که سازمانهای بیمهگر با مشکلات جدی، دست به گریبان هستند و هزینههای سالانهی آنها از سقف بودجهای تعیین شده، فراتر میرود، سیاستهای یک بام و دو هوای دولت، اعجابآور و پرسشبرانگیز است.
سیاستهای بیمهای دچار تعارض ساختاریست
چرا دولت در تدویت سیاستهای بیمهای دچار تعارض ساختاریست؟ آنگونه که حیدری ادعا میکند، شاکلهی این سیاستها «ناهمخوان» است و از منطقِ یک بام و دو هوا پیروی میکند. او معتقد است سیاستهای بیمهای دولت در حوزه ارائه تعهدات به بیمهشدگان «انقباضی» ولی در حوزه پرداخت به پزشکان، دستودلبازانه و «انبساطی»ست.
او در تشریح این دوگانگی میگوید: به شکل بیسابقهای در طی یک سال، دو بار تعرفههای پزشکان افزایش یافتهاست. امسال به طور بیسابقهای «شورای عالی بیمه» بدون توجه به ترازِ منابع و مصارف، دوبار حقالعمل پزشکان را افزایش دادهاست؛ امسال در این شرایط بحرانی اقتصاد و در شرایطی که قدرت خرید دهکهای پایین جامعه به شدت کاهش پیدا کرده، این گشادهدستیِ «شورای عالی بیمه» به هیچ وجه قابل قبول نیست. چرا در تصمیم گیریها، ملاحظه شرایط اقتصادی خانوارهای ایرانی را نمیکنند و هیچ ابایی از صرف پولهای مزدبگیران برای رفاه بیشتر پزشکان ندارند؟
چرا برای پزشکان «خاصهبخشی» میکنند؟!
کارگران ایرانی ماههاست که به دنبال برگزاری جلسه شورای عالی کار و جبران قدرت خرید از دست رفتهی خود هستند؛ اگر قرار باشد مزد کارگر، ده درصد زیاد شود، صدای مدعیان بسیاری در دفاع از اقتصاد ملی بلند میشود که "چرا تولید را سخت میکنید" اما در همین شرایط، برای پزشکان «خاصهبخشی» میکنند و به سرعت، تعرقههای آنان را افزایش میدهند؛ حیدری این شرایط را غیرقابل قبول میداند و میگوید: «بحران معیشت» و کوچک شدن سبد معیشت مردم، بیداد میکند؛ در این بین تلاشهای کارگران برای جلب نظر مساعد دولتیها و قانونگزاران تا امروز به جایی نرسیدهاست و هم دولت و هم کارفرمایان با افزایش دستمزد مخالفت شدید میورزند. در این شرایط بغرنج، با افزایش عایدی کسانی مواجه میشویم که اساساً هیچ نیاز معیشتی ندارند؛ بدون تردید در این تصمیم، فقط تامین رفاه بیشتر برای قشر مرفه «پزشک» مطرح است؛ درحالیکه بحث ترمیم دستمزد به شریان حیاتی چند ده میلیون خانوار کارگری مربوط است؛ چرا با این مخالفت میشود ولی با آن نه؟!
این فعال کارگری ادامه میدهد: چرا در جایی که علیالقاعده باید سیاستهای انقباضی پیش بگیرند، هیچ مقاومتی صورت نمیگیرد و از جیب بیمهشدگان، خرج مرفهان میکنند؟! چرا هیچ «مقاومتی» در این زمینه شکل نمیگیرد؟
این «بخشینگری» را چگونه میتوان توجیه کرد؟!
نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعهی کارگری، انگشتِ انتقاد را به سمت ساختار «شورای عالی بیمه» نشانه میرود و میگوید: ساختار شورای عالی بیمه بیشتر حاکمیتیست و اکثریت اعضای آن، مستقیم یا غیرمستقیم، نمایندگان و سخنگویان دولت هستند؛ در ترکیب این شورا، تشکلهای کارگری یا نمایندگانِ بیمهشدگان جایی ندارند و از همین روست که منافع بیمهشدگان در تصمیم گیریها در نظر گرفته نمیشود.
او ادامه میدهد: جای افسوس است که منابع صندوقها را کارگران و مزدبگیرانِ کمدرآمد تامین میکنند اما همین منابع، صرف رفاهِ بیشتر پزشکان میشود؛ از یک طرف با این استدلال که باید جلوی خرجهای اضافی را گرفت، داروهای شیمیدرمانی را از شمول بیمه خارج میکنند و از طرف دیگر، به راحتی 5 درصد به منافع مادی پزشکان میافزایند؛ همین الان هم حقوقهای نجومی پزشکان دردسرساز است؛ این «بخشینگری» را چگونه میتوان توجیه کرد؟!