نوآوران آنلاین- بدون شک نام محمد بنا با بهترین و غرور انگیزترین روزهای کشتی فرنگی ایران گره خورده و هیچگاه از یاد مردم قدرشناس ایران نخواهد رفت؛ روزهایی که حمید سوریان، امید نوروزی و قاسم رضایی با سرمربیگری محمد بنا دست به کار بزرگی زدند و ۳ طلای المپیک ۲۰۱۲ لندن را برای ورزش ایران و کشتی فرنگی به ارمغان آوردند.
نه به تعداد خاطرات شیرین اما محمد بنا روزهای تلخی را نیز در کشتی فرنگی پشت سر گذاشته است. درست ۴ سال بعد و اینبار در ریو؛ تیم تحت هدایت آقای خاص کشتی بجای ۳ مدال طلا فقط ۲ برنز گرفت، نتیجهای که هر چند خیلیها سعی کردند آن را فاجعهبار ندانند و مدام این نکته را یادآوری کنند که نتایج کشتی فرنگی در المپیک لندن به چیزی شبیه معجزه می ماند وگرنه ۲ برنز المپیک برای کشتی آن هم از نوع فرنگی آن یا نگاهی به تاریخ نتایج این رشته نه تنها بد نیست که بسیار خوب و قابل دفاع است؛ اما بنا کسی نبود که برای ۲ برنز یک سال در خانه کشتی شبانه روز زحمت بکشد و خون دل بخورد.
بغض هفتاد میلیون ایرانی نیز شکست وقتی دیدند بنای کشتی فرنگی نشست، سر بر نرده گذاشت و گریه کرد، گریهای بخاطر مردم که نتوانسته جواب خوبی برای انتظاراتشان داشته باشد،گریهای از سر عشق به وطن و کشتی.
با نتایج ضعیف کشتی فرنگی در المپیک ریو، بنا کاری به تصمیم بعدی شورای فنی و فدراسیون کشتی نداشت و خودش راهش را گرفت و رفت و گفت دیگر هیچگاه به کشتی بازنخواهد گشت.
علی اشکانی آمد، دو سال ماند اما کشتی فرنگی روزهای خیلی بدتری را تجربه کرد که اوج آن ناکامی در بوداپست ۲۰۱۸ و کسب فقط یک مدال برنز توسط علیاری بود و بس!
کشتی آزاد هم ناکام بود هر چند نه به اندازه فرنگی اما رسول خادم هم مثل بنا کسی نبود که به هر طریقی که شده بماند و مثل خیلیها به هر شکل ممکن فقط در فکر حفظ میز و صندلیاش باشد؛ در روزهایی که قانون هم نتوانسته امثال ضیایی و تاج را از صندلیهایشان جدا کند، رسول خادم خودش را بازنشسته کرد و رفت و اینبار دیگر نیامد!
بنیتمیم سرپرست فدراسیون کشتی شد و خیلی زود غلامرضا محمدی را سرمربی آزاد کرد و سپس در تصمیمی غیرمنتظره محمد بنا را که در قشم مشغول سیاحت بود به خانهاش برگرداند تا خبر"محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی شد"در ساعت ۱۳:۳۳ دقیقه ۲۷ آبان ماه منتشر شود.
در روزهایی که دیگر نمیتوان بر روی کشتی هم با خیال راحت حساب باز کرد تا مدالهای جهانی و المپیک را درو کند، حضور ۲ مربی کارکشته در آزاد و فرنگی امیدها را برای بازگشت این ورزش دوست داشتنی به روزهای اوج و بازگشت خاطرات شیرین زنده کرده است. بنا آمده تا خاطرات شیرین لندن را اینبار در توکیو تکرار کند و خاطرات تلخ ریو را از اذهان خود و مردم ایران برای همیشه پاک کند.
حالا خادم رفته و منتقدان هم بی محابا هر چه خواستند گفتند و نوشتند؛ از چهره شاخص و عنواندار گرفته که بارها انتقاداتی تند و حتی خارج از دایره ادب و معرفت را بی توجه به خدماتی که خادم به کشتی داشته، نثار او کرده تا برخیها که این فرصت را بهترین زمان برای تسویه حسابهای شخصی با رسول خادم دانستند. حال بازی در دست افرادی غیر از خادم است و باید منتظر ماند و دید چه سرنوشتی در انتظار کشتی ایران است؟