نوآوران آنلاین- ایمان افسریان به ایسنا گفت: هنرمندان و نخبگان تبریزی به جای اینکه همزمان بنیانهای هنر مدرن و هنر ایران را عمیق و درست بیاموزند، گذشته را رها کرده و به آن انگ عوامانه بودن زدند و سپس سراغ سرابی رفتند که در تمامی این صد سال هرگز به آن نرسیدهایم.
او با تاکید بر اینکه تهران نیز دائما به دنبال این سراب میدود و ای کاش تبریزیها دنبال این سراب ندوند، افزود: روح هنرمندان تبریزی باید از ساخته شدن این تابلو فرشهای مبتذل غمگین باشد و باید از اینکه فرش تبریز به سمت ابتذال میرود احساس خسران کنند و نسبت به فرش اصیل تبریز که موزههای بزرگ دنیا به داشتن یک قطعه از آن افتخار میکنند تعصب داشته باشند. فرش تبریز، لباس تبریز است. شناسنامه تبریز است. همانطور که اگر به یک تبریزی بگویید چندین میلیون تومان پول به تو میدهیم این لباس ناپسند را بپوش و در شهر بچرخ، نمیپوشد، نباید حاضر باشد اصالت آن رنگها و نقشهای اصیل را به پول بفروشد و حاصلش چنین رنگها و نقشهایی ناپسندی شود.
وی با بیان اینکه راه برون رفت از این وضعیت، انجام کارهای بنیانی است، افزود: اگر بنیانها درست شود و نظام آموزشی و موزههای درست برپا شود، امکان برون رفت از بحران ممکن خواهد شد.
افسریان با تاکید بر راهاندازی «موزه فرش اصیل تبریز» در تبریز، به ایسنا گفت: این موزه باید ایجاد شود تا عیار درستی از فرش تبریز را در معرض نمایش قرار داده و عیاری برای سنجش "فرش تبریز" باشد.
این هنرمند همچنین با اشاره به اهمیت برپایی اکسپوی آثار هنری در شهر تبریز، اظهار کرد: سال گذشته نیز در این نمایشگاه حضور یافتم و طی صحبتی که با آقا شهرام محقق داشتم ایشان در توضیح دشواریهای کار گفتند: «جنگ است» و من بعدها بارها این جمله را در مجالس مختلف به نقل ایشان تکرار کردهام.
وی با بیان اینکه کلمه جنگ و یا نبرد در فرهنگ ایرانیان جایگاه بسیار مهمی دارد و ایرانیان چند هزار سال است که در نبرد هستند، افزود: ایران سرزمین بسیار سرسبز و پرآبی بود که با شروع خشکسالی مردمان این سرزمین مهاجرت نکردند بلکه شروع به نبرد با خشکسالی کردند. از آن پس مهمترین وظیفهشان آباد کردن زمین بود.
او با تاکید بر اینکه «آباد کردن و آبادی» مفهوم بسیار مهمی در فرهنگ ایرانیان است، افزود: این مفهوم به قدری برای مردمان ایران «مسجل» است که گمان نمیکنند در دنیا کسی باشد که به این مفاهیم فکر نکند؛ در حالی که مردم سایر کشورهای دنیا هر کدام بنا به تاریخ، اقلیم و شرایط تاریخی خود، به نحوی دیگر فکر کرده و عمل میکنند. «آبادی» معنای ویژه و متفاوتی برای ایرانیان دارد.
افسریان با تاکید بر اینکه ایرانیان برای سرسبزی سرزمینشان بسیار جنگیده و تلاش کردهاند، گفت: ایرانیان در تمام این قرون در نبرد بودند اما تصویرشان از «نبرد» بسیار متفاوت از تصویری است که بقیه اقوام و ملتها از مفهوم نبرد به جا گذاشتهاند؛ تصویر ایرانیان از نبرد، همان مفهوم نو کردن است که در قالب "فرش" بروز و ظهور مییابد .
وی با اشاره به اینکه ریشه کلمه فرش به معنی نو کردن است، تاکید کرد: نو کردن گیتی کار ایرانیان است و این مسیر را دنبال میکنند که با پلیدیها، خشکیها و دروغ نبرد کرده و زمین را همانند باغ و بهشت، سرسبز کنند.
وی در این رابطه و با اشاره به سابقهی تبریز در فرهنگ و تاریخ کشور، یادآور شد: تبریزیها طی سالیان استاد این کار(نو کردن) بودند و تبریز طی قرنها "مرکز فرهنگی ایران" بوده است.
این هنرمند نقاش بر فرهنگ و تاریخ دیرینه مردم تبریز اشاره کرد و افزود: سلطان سلیم در جریان حمله خود به تبریز که پایتخت فرهنگی بوده، هزار صنعتگر را از تبریز با خود میبرد! اما ایرانیان چند سال بعد «شاهنامه طهماسبی» که گنجینهای بسیار نفیس از هنر نگارگری و خوشنویسی ایران است را خلق میکنند.
وی با اشاره به سابقهی تبریزیها در عرصه فرهنگ و هنر، خاطرنشان کرد: دروازه مدرسه چهار باغ اصفهان توسط یک استاد فولادکار تبریزی ساخته شده است و فقط کافیست این دروازه را مشاهده کرد تا معنی نبرد را دریافت؛ نبرد ایرانیان سر بریدن و کشور گشایی و انتقام نیست. آن هنرمند هم مثل هر جنگجویی با فولاد سروکار دارد. اما فولاد را نقش میزند. دروازهی مدرسهی را میسازد که در آن علم میآموزند. مدرسه ای که نمونه و نشانه بهشت است.
وی با تاکید بر اینکه تبریز در طول سالیان پایتخت فرهنگی ایران بوده اما بسیار تاسف بار است که امروز در این جایگاه قرار ندارد، افزود: عجیب است که مردم تبریز بیش از همه ایرانیان تصویر تولید میکنند و حیرتانگیز است که کماکان قدرت تولید و نیاز به تصویرشان باقی است اما متاسفانه تصویری که در قالب فرش و تابلو فرش تولید میکنند تصویری است که دچار نوعی از ابتذال و آمیخته با تفاخر و تزئین شده است.
افسریان در پایان گفت: هنر ایران هرگز این خصوصیات (تفاخر، تفرعن و...) را نداشته است. در هیچ بنا و باغ و ساخته ایرانی، تفاخر و تصنع و تکبر مشاهده نمیشود و مسجد کبود نیز در عین شکوه و ظرافت و تواضع خود هیچگاه تفاخر ندارد، چرا که معنای شکوه متفاوت از فخر است. اما فرش امروز تبریز انگار برای این بافته میشود که نو کیسه ای دارایی و تجمل خود را به رخ مهمانان بکشد.