نوآوران آنلاین- رهبران پلیس آینده باید بفهمند که آنها لزوماً دیدگاه خاصی و هیچ اعتباری که موفقیت کلی آنان را تضمین کنند، ندارند. در عوض، آنان باید ویژگیهایی خاص داشته باشند.
در ارزیابی ادارات مجری قانون طی ۳۰ سال، نویسنده این متن به این نتیجهگیری رسیده که رهبران مؤثر سه ویژگی شخصیتی عمده دارند: منش، شهامت و اشتیاق.
۱) منش
منش به عنوان موضعی تعریف می شود که برای هدفی خاص در نظر گرفته شده است. رهبر پلیس آینده همواره باید موضع یک فرد پیروز را اتخاذ و در دست احراز داشته باشد.
یک فرد پیروز کسی است که به جهان شکل میدهد؛ افرد غیر پیروز کسانی هستند که جهان را به شکلی که هست میپذیرند؛ و بازندهها کسانی هستند که میخواهند به اهدافی ناممکن دست یابند، یا اصلاً هیچ هدفی ندارند. بنابراین خود را از موفقیت محروم میسازند و شکست را تضمین میکنند.
برای رشد این نوع منش، رهبران پلیس باید مرتباً به دنبال حقیقت و نیز کسب مهارت بهره گیری از آن باشند. منش آنها باید شامل تعهد قوی به کاربستن حقیقت باشد و بدین وسیله موفقیتی که دنبال میکنند را تضمین کنند.
رهبران پلیس آینده باید بپذیرند که آنها همان چیزی هستند که فکر میکنند هستند. اگر آنها قاطعانه باور داشته باشند که پیروز هستند، پیروز میشوند. اگر باور داشته باشند که شکست خواهند خورد، شکست هم میخورند.
رهبران پلیس آینده به ویژه زمانی که با موانع مواجه میشوند، میتوانند منش خود را بیازمایند. اگر آن ها در برابر مانع بایستند و در آن جا بمانند و تمام انرژی خود را صرف شکایت در مورد حضور چنین مانعی کنند، احتمالاً شکست میخورند. از سوی دیگر اگر منشی پیروز (توانایی گذر از مانع) داشته باشند، پیروز خواهند شد.
یک منش پیروز، اهداف اداره را مهمتر از قواعد تبیین میکند. اگر قواعد، مانعی ایجاد کنند برای دستیابی به این اهداف، قواعد را میتوان تغییر داد.
رهبران با منشهای مثبت و پیروز چیزهایی همچون "من مجبورم این کار را انجام دهم" یا "ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم" نمیگویند. آنها هیچگاه از کلماتی مثل "نمیتوانم" استفاده نمیکنند؛ زیرا این امر میتواند باعث شکست شود.
فرماندهان پلیس تشخیص میدهند که یک ایده مثبت شکستناپذیر است. منش آنها، مسیر قبول مسؤولیت و پاسخگویی در برابر رفتار شخصی و تصمیمات شخصی لازم برای اداره سازمان است.
۲) شهامت
دومین ویژگی مهم یعنی شهامت به عنوان استقامت درونی برای حفظ ارزش های اخلاقی، هنجاری و قانونی فرد است. این ارزش ها باید اول ایجاد شوند و سپس اهمیت آنها باید در اولویت قرار گیرد.
به عنوان مثال، آیا مهمتر خواهد بود تا با مردم صادق باشیم یا باید موقعیتشناس بود؟ آیا مهمتر خواهد بود تا صادق باشیم و اشتباهات خود را بپذیریم یا تلاش کنیم تا از انتقاد دوری کنیم؟ رهبران تأثیرگذار دارای توانایی صادق بودن، اعتماد به دیگران و خودشان، اعمال شجاعانه منششان و اعمال انضباط شخصی هستند.
انضباط شخصی توانایی حذف بخشهایی از رفتار فرد است که مفید نیستند. رهبر پلیسی که میتواند با گروههای بزرگ صحبت کند و این کار را میکند، لزوماً انضباط شخصی ندارد؛ اما چنین انضباطی توسط فرمانده پلیسی به نمایش گذاشته میشود که ممکن است در چنین موقعیتهایی راحت نباشد؛ ولی باز هم تلاش میکند تا در آنها مشارکت کند، تمرین میکند و کار را به خوبی انجام میدهد.
فرمانده پلیسی که به شهامت دست مییابد، دارای توانایی باور به کارکنان اداره است. رهبر این شهامت را خواهد داشت تا به تبادل ایدهها بپردازد، اهدافی تعیین کند و کنترلهایی رها ولی الزامی اعمال کند تا ببیند آیا آن ایدهها به طور مؤثری به کار گرفته میشوند یا خیر.
او همچنین دارای این توانایی است که با مردم آزادانه و صادقانه سخن بگوید. شهامت عاملی است که رهبران و بقیه را در قبال رفتار فردی شان مسؤول میسازد.
رهبران پلیس می دانند که آنها سه جنبه جدا از هم دارند: اهداف، لذتها و الگوهای رفتاری فردی. این که آنها میخواهند چه باشند، پتانسیل آنها برای آینده چیست و دیگران فکر میکنند آن ها چه هستند. این بخش آخر چیزی بیشتر از تقریبی از حقیقت نیست.
رهبران پلیس تأثیرگذار وقت و انرژی خود را برای تحت تأثیر قرار دادن مردم تلف نمیکنند، بلکه آنها را به جلو میرانند تا پتانسیل خود را محقق سازند. آنها مشتاق هستند تا به چیزی که واقعاً هستند تبدیل شوند.
درگیری با دیگران در اداره پلیس نیازمند شهامت است. رهبران پلیس آینده باید چنین شهامتی را ابراز کنند. آنها باید تلاش کنند تا افراد در اداره را تشویق کنند نه این که وقت خود را به انتقاد بگذرانند.
رهبران در راهروها قدم زده و هم با کسانی صحبت خواهند کرد که مستقیماً به آنها گزارش میدهند و هم باقی افراد اداره.
رهبران چند دقیقهای در روز را به ایجاد اعتماد به نفس در دیگران اختصاص میدهند. آنها باید بخواهند که صادق باشند و تشخیص دهند که کارکنان اداره تشنه حقیقتاند و فرصتی برای گفتن حقیقت. آنها میخواهند که عقاید، قضاوتها، احساسات و دانش خود را به اشتراک بگذارند. چنین گامهایی نشان میدهند که آنها در مورد وضع فعلی رضایت دارند؛ ولی به دنبال آیندهای کاراتر هستند.
این امر نیازمند شهامت است؛ اما رهبران پلیس آینده درک خواهند کرد که در برخورد با مردم، احساسات حقیقی آنها باید در واکنشهای واقعیشان منعکس شوند، در غیر این صورت آنها دورو به نظر خواهند رسید.
۳) اشتیاق
اشتیاق به عنوان یک حس مثبت و محکم از هیجان و انتظار تعریف میشود. این حس به ما کمک میکند تا رشد کنیم. اشتیاق یک ویژگی رهبری است که تمامی ویژگیهای دیگر به آن بستگی دارند. رهبر پلیس با اشتیاق، همه چیز دارد و بدون آن، او بسیار کوچک است. افراد با اشتیاق این امر را در نوع راه رفتن و انرژی که صرف برنامهها میکنند، نشان میدهند. رهبران پلیسی که عذر و بهانه میآورند، اغلب خود را به زندگی محکوم میکنند که فاقد اشتیاق است و در نهایت احترام و اعتماد به آنها از دست میرود.