بانک توسعه تعاون بانک ملی
روزنامه نوآوران - 1403/09/14
شماره 2601 - تاریخ 1403/09/14
آخرین اخبار
چهل سال بعد در چنین روزهایی! (15آذر 1443)
تکرار یک اشتباه
معرفی
ذکر مولانا مصطفی میرسلیم
نویسنده آنی‌هال و منهتن درگذشت
"موی زنان ایران" در قاب جنجالی قانون
تقلای بی‌نتیجه در بازآفرینی جنون
اثربخشی صد درصدی داروی "لِناکاپاویر" در پیشگیری از ابتلای زنان به ایدز
مسکن؛ همچنان گرفتار تب و تاب افزایش قیمت‌ها
محمدخانی: قهرمان ایران نباید با اتکا به اتفاقات برنده شود
فیلترشکن ها روشن؛ وعده ها همچنان روی میز
کدام عمق استراتژیک؟
سالن تئاتر تنها محل بیان حقیقت است
سیاست و مشارکت (2)
چرا نسل امروزی انگیزه کافی برای رفتن به مدرسه ندارند؟
بحرانِ فرهنگ سازمانی مسموم
قلدرمآبی باید در جامعه ما نقد شود
ورزش علیه مواد مخدر
بوم پرفروش‌ترین آهنگ‌های تمام دوران استیوی واندر منتشر می‌شود
فرسودگی شغلی؛ عامل اصلی بی انگیزگی کارکنان
هزار توی مشکلات بخش خصوصی
پرواز همای؛ از خلأ به ملأ
تئاتر صالح به‌جای تئاتر سالم
افسانه پخش زنده!
چنبره دکل‌های برق فشار قوی بر سرنوشت اهالی ملک‌آباد
دیگر مجبوریم به معضلات موسیقی بخندیم
رازِ درونِ چشم‌هایشان
چهل سال بعد در چنین روزهایی! 13 آذر 1443
تغذیه نامناسب؛ تهدیدی برای سلامت روان شهروندان
معرفی محصولات هنری
از فناوری هراسی تا فیلترینگ و فیلترشکن فروشی
ﺍﻧﺴﺎﻥِ ‏ﺳُﺴﺖ مغز ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ‏«ﺗﻐﯿﯿﺮ» می ترﺳﺪ. ﺍﻭ ﺩﺭ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺍﻣﻨﯿﺖ می کند ﻭ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ‏«ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﺎﺯﮔﯽ» ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ﺩﺭﺩ، ﺩﺭﺩِ ﺩﯾﺪﮔﺎﻫﯽ ﺗﺎﺯه ‏ﺍﺳﺖ.
اشخاص مهر طلب؛ قربانیان باج‌گیران عاطفی
نگاهی به سیاست های اقتصادی و کشاورزی صدراعظم آلمان
اولویت ها و انتظارات ساکنین غرب مازندران از استاندار دکتر مهدی یونسی
عدم تناسب استعداد آهنگساز و مختصات اثر معضل موسیقی امروز
کمردرد تور جهانی جاستین تیمبرلیک را لغو کرد
قربانیان باجگیری عاطفی؛ گرفتار در باتلاق افسردگی و کاهش اعتماد به نفس
آنچه در انتقاد از گاریدو دیده نمی‌شود
سنگلج را طرد کرده‌ایم
عجایب‌نامه و ادبیات شگرف
هنربازار
آقای تقوی ، نایب رییس انتخابی است نه انتسابی
ذخایر استراتژیک غذایی؛ سلاح دیپلماتیک ایران در جنگ سرد
آخرین شانس سرخابی‌ها برای بقا در لیگ الیت
چهل سال بعد در چنین روزهایی! 12 آذر 1443
سیاست و مشارکت (۱)
سیاست و مشارکت (۱)
زبانه کشیدن دوباره جنگ در سوریه
کارکرد قدرتمند اسطوره‌ها در ناخودآگاه ما
ایده بازیگر بتمن برای شرور قسمت بعدی
کد خبر: 585094 | تاریخ : ۱۴۰۳/۹/۸ - 17:07
مستندی که چهارسال به‌طول انجامید و سفر قهرمانانی از جنس کوچه‌وبازار
گفتگوی نوآوران با کارگردانان مستند سینمایی «خانواده خلج»

مستندی که چهارسال به‌طول انجامید و سفر قهرمانانی از جنس کوچه‌وبازار

نوآوران آنلاین-مستند سینمایی «خانواده خلج» به تازگی در گروه هنر و تجربه اکران شده است. این مستند به کارگردانی مریم الهامیان و مصطفی حاجی‌قاسمی ساخته شده است. به بهانه اکران این مستند که از جشنواره هفدهم سینماحقیقت جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرده و نامزد سیمرغ بلورین بهترین مستند جشنواره فیلم فجر بوده، با کارگردانان این مستند گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

مریم الهامیان: وحشت از 230 ساعت راش

درباره نحوه آشنایی‌تان با این خانواده و اوضاع دراماتیکش توضیح می‌دهید؟

من معمولاً به دامان طبیعت می‌روم و آنجا کمپ می‌کنم. پسر خانواده خلج؛ یعنی افشین هم اهل چنین سفرهایی بود. ما جداگانه برای این سفرها ثبت‌نام کرده بودیم. با هم آشنا شدیم و افشین خلج متوجه شد من فیلمساز و مستندساز هستم و برای همین داستان خانواده‌اش را تعریف کرد که بسیار عجیب بود و گفت می‌تواند گزینه خوبی برای ساخت فیلم باشد. بعد از چندین جلسه پژوهش شنیداری و تصویری در گروه خودمان، به این نتیجه رسیدیم که می‌توان این سوژه را به فیلم تبدیل کرد اما نمی‌دانستیم ساخت آن قرار است چهار سال از عمر و جوانیمان را بگیرد!

فضای فیلم حالتی دارد که انگار همه‌چیز بسیار عادی دارد مسیر خودش را پیش می‌رود. چطور این مهم را پیش بردید؟
پدر خانواده روحیه خیلی خاصی دارد، او از همه چیز فیلم می‌گرفت و برای اینکه بتواند مساعده یا وامی دریافت کند از مشکلاتشان هم فیلم می‌گرفت و روحیه خاصی در جمع‌آوری و ثبت فیلم و عکس داشت. یکی از مسائلی که باعث شد تصمیم به ساخت این اثر بگیریم همین تصاویر آرشیوی بود. خانواده خلج با ما همدل بودند البته تا حدی هم امید داشتند این فیلم باعث شنیده‌شدن صدایشان شود. درنتیجه به قدری صمیمی شدیم تا آن‌ها با ما راحت باشند و حضور دوربین را حس نکنند. برای ما مهم بود مناسبات خانواده را جلوی دوربین ببینیم و باید دوربین ما درد و رنج‌هایشان، بحث‌هایشان با هم و... را به ثبت می‌رساند.

«خانواده خلج» روایتگر قصه تقابل یک خانواده با سیستم و جریانی بروکراتیک جاری در جامعه است که از این سیستم در ذهن مخاطب یک لویاتان ترسناک شکل می‌گیرد. چطور به سمت ایجاد این ساختار رفتید؟

ازآنجا که هم من و هم مصطفی حاجی قاسمی در مقام کارگردان‌های این فیلم، هر دو ادبیات نمایشی خوانده‌ایم روی داستان و فیلمنامه حساسیت زیادی داشتیم. قبل از اینکه فیلمبرداری را شروع کنیم بر مبنای پژوهش تصویری‌مان فیلمنامه‌ای کامل نوشتیم و هرچقدر که داستان‌ها بیشتر خودشان را به ما نشان می‌دادند، فیلمنامه را بازنویسی می‌کردیم و درواقع سه بار متن را بازنویسی کردیم. ما با متریالی بسیار گسترده و موضوعی گسترده‌تر روبرو بودیم و باید بررسی می‌کردیم چه شیوه‌ی روایتی برای قصه‌مان مناسب‌تر است. همان‌طور که گفتم ما سه بار فیلمنامه کامل نوشتیم، بار آخر قبل از آخرین تدوین بود و کاملاً می‌دانستیم کجا باید چه چیزی را مطرح کنیم تا تعلیق ایجاد شود. 

چنین پروژه سنگینی تدوین سنگینی هم می‌طلبد. این بخش را چگونه پیش بردید؟

ما پس از چهار سال کار حدود 230 ساعت راش (تصویر خام فیلمبرداری‌شده) داشتیم و فکر می‌کردیم به هر تدوینگری این متریال را نشان دهیم، قطعاً با ما خداحافظی می‌کند و دقیقا همین اتفاق هم افتاد و با دو تدوینگر حرفه‌ای به دلیل حجم بالای راش به مشکل برخوردیم و در نهایت حاجی قاسمی تدوین این اثر را انجام داد و در پروسه تدوین همه چیز به مرور اصلاح شد.

اگر بخواهید یک تم اصلی برای فیلم انتخاب کنید، چه وجهی برای خودتان پررنگ‌تر است؟

اگر بخواهم موضوع مستند را جدا کنم و آن را متفاوت بیان کنم به نظرم قصه «خانواده خلج» یک روایت اسطوره‌ای دارد؛ شاهد هر سه عنصر هدف، قهرمان و مانع در این روایت هستیم. هدف‌ها متفاوت است، یک نفر معتقد است که باید بروند، یک نفر می‌خواهد آنجا بماند و بسازد و چالش شدید می‌شود و مادر اصرار و پافشاری دارد که به تولید ادامه دهد و پسر خانواده معتقد است که از آنجا آسیب‌ها و ضربه‌های زیادی خورده‌اند. در این فیلم سفر قهرمان متفاوتی طی می‌شود و دور از واقعیت نیست که بگویم این فیلم برای این خانواده یک تراپی بود، افشین می‌گوید که این فیلم کمک کرد تا بتواند از بحران‌هایی که برایش ایجاد شده گذر کند. در این فیلم ما تقابل یک سیستم قانونمند با یک خانواده را می‌بینیم، در بخشی از فیلم قاضی حرف جالبی می‌زند، به خانم خلج می‌گوید که من شما را درک می‌کنم ولی مباحث قانونی با مباحث اخلاقی متفاوت است و این به نظر من به خودی خود دردی است که ما به عنوان انسان‌های متمدن با آن روبرو هستیم.

مصطفی حاجی‌قاسمی: حرف ناحق نزده‌ایم

چرا میان دو نسخه جشنواره سینما حقیقت و جشنواره فیلم فجر تفاوت وجود دارد؟

تلاش ما این بود که فیلم به نتیجه مشخصی برسد، همان‌طور که می‌دانید ساخت این فیلم چهار سال طول کشید، مرکز گسترش هم انتظار داشت فیلم به پایان برسد و یک سال قبل از پایان فیلمبرداری هم از ما درباره سرنوشت فیلم می‌پرسیدند اما ما منتظر بودیم تا دادگاه‌ها به نتیجه مشخصی برسد. در نهایت با طولانی شدن زمان فیلمبرداری به این نتیجه رسیدیم که اگر بخواهیم منتظر باشیم و نتیجه دادگاه‌ها مشخص شود زمان زیادی باید صبر کنیم و تصمیم گرفتیم فیلم را به پایان برسانیم و هر وقت نتیجه مشخص شد آن را اعلام یا به فیلم اضافه کنیم. در نهایت برای نسخه جشنواره سینماحقیقت سعی کردیم فیلم را به جمع‌بندی مشخصی از محیط خانواده و وضعیت شخصیت‌ها برسانیم اما سرانجام ماجرا کمی گنگ بود و در حد فاصل بین جشنواره سینماحقیقت و جشنواره فیلم فجر جواب دادگاه تجدید نظر صادر شد که خوشبختانه به نفع خانواده هم بود و ما این بخش را به فیلم اضافه کردیم تا پایان‌بندی مشخصی برای فیلم وجود داشته باشد و هیچ ابهامی در فیلم احساس نشود. همچنین می‌خواستیم خیال مخاطبان فیلم را راحت کنیم.

انتقادهای بسیاری درباره نظام بانکی کشور ما مطرح است و «خانواده خلج» از معدود فیلم‌هایی است که به این موضوع پرداخته است. آیا با محدودیت یا کارشکنی‌هایی در پروسه تولید فیلم مواجه نشدید؟

خوشبختانه در پروسه ساخت مستند «خانواده خلج» مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی از ما حمایت کرد و به عنوان یک سازمان دولتی حامی و سرمایه‌گذار فیلم ما بود و هیچ جا از ورود به مباحث حساسی چون نظام بانکی کشور نترسیدند و ما هم در طول مسیر احساس نکردیم که حرف ناحقی می‌زنیم و همه چیز بر پایه مستندات و واقعیت‌ها مطرح شد که در نهایت هم مشخص شد تخلفی صورت گرفته و این تخلف می‌تواند از طرف یک سری افراد یا یک سیستم باشد. از آنجا که دادگاه هم به نفع خانواده خلج رأی داد حقانیت اعتراض و شکایت این خانواده مشخص شد و کسی هم نمی‌تواند به ما اعتراض کند که ما حرف ناحقی زده‌ایم. به طور کل باید بگویم که در طول مسیر کسی مانع ساخت این فیلم نشد و ما با تلاش و پیگیری‌های فراوان توانستیم در موقعیت‌هایی که مدنظرمان بود قرار بگیریم و حتی روند دادرسی را هم با دوربینمان پیگیری کنیم و خوشبختانه همکاری خوبی با ما صورت گرفت.

پس کلا مشکلی پیش نیامد.

تنها چند وقت پیش متوجه شدم که یک بانک به این فیلم اعتراض کرده بود که این اعتراض هم به صورت رسمی نبود و غیر از همکاری‌هایی که با ما صورت گرفت یک بار در جلسه دادگاه با وجود اینکه ما مجوز داشتیم و همه دادگاه‌ها در جمهوری اسلامی ایران علنی است نماینده بانک به صورت غیرقانونی وجود دوربین فیلمبرداری در سالن دادگاه اعتراض کرد و به صورت کاملاً غیر قانونی ما را از دادگاه بیرون کردند.

شخصیت مادر در خانواده خلج یک شخصیت ویژه و کاملاً سینمایی است. آنچه که در این مستند مشاهده می‌کنیم چقدر شخصیت واقعی این زن است و چقدر کارگردانی شما این شخصیت را ساخته است؟

به صورت مطلق باید بگویم که هیچ چیزی از این شخصیت در فیلم نتیجه کارگردانی ما نبوده و آنچه که می‌بینید کاملاً واقعیت شخصیت خانم خلج است. اتفاقاً یکی از نکات جذاب در ساخت این فیلم برای ما همین بود که این شخصیت بسیار سختکوش و پر تلاش است و ناامیدی اصلاً‌ در ذهن این آدم نقشی ندارد و تمام تلاش خود را برای عبور از بحران‌ها به کار می‌برد و واقعاً در فیلم با یک قهرمان روبرو هستیم که البته ممکن است در شخصیتش نقاطی خاکستری هم وجود داشته باشد اما در نگاهی کلی او آدمی است که برای آرمان خودش ایستادگی می‌کند و با وجود اینکه 12 سال از زمان بسته شدن مرغداری می‌گذرد این زن هنوز تلاش می‌کند که این مرغداری را باز کند.

کانال تلگرام

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسالی، پس از تایید مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشند منتشر نخواهد شد.