ادبیات کلاسک و معاصر فارسی همواره تاثیر بسیار زیادی بر موسیقی ما داشته است. بهنظرتان چرا موسیقی کلاسیک و ملی ما همیشه زیر سایه ادبیاتمان بوده است؟
ما در موسیقی با یک فرهنگ فوقالعاده غنی روبهرو هستیم که به نوعی پنهان مانده و شناسنامه درستی ندارد. برخلاف ادبیات، موسیقی ما همیشه به نوعی پنهان بوده یا به نوعی موسیقی در جاهای خاصی اجرا میشده و زیاد در ملاءعام قرار نمیگرفته است، در حالی که ادبیات ما وضع خیلی روشنی دارد. مثلا ما میدانیم که شعری که متعلق به حافظ یا سعدی یا فردوسی و... هست در چه تاریخی سروده شده و یا به چه مناسبتی گفته شده و به معنای امروزی شناسنامه آن شعر را در اختیار داریم اما در مورد نغماتی که متعلق به سرزمین ما هست، چه در ردیف موسیقی ایرانی و چه در موسیقی نواحی متاسفانه ما صاحبان اصلی آنها را نمیشناسیم. با این حال ارزش موسیقی کمتر از ادبیات نیست. یعنی بیدلیل نیست که این همه موسیقی با این سنجیدگی، زیبایی و به درستی اجرا شده، سالیان سال تداوم پیدا کرده، سینه به سینه آمده و به دست ما رسیده، به همین جهت ما موظفیم که از آن محفاظت کنیم.
امسال شاهد بودهایم که جشنواره موسیقی نواحی بهتعویق افتاده است. میشود گفت موسیقی نواحی ما بهنسبت موسیقی کلاسیک ایرانی یعنی موسیقی شهری ایران مورد بیمهری و بیتوجهیهایی قرار گرفته است. بهنظر شما برگزاری جشنوارههایی همچون موسیقی نواحی میتواند این بیتوجهی را جبران کند؟
برگزاری جشنواره موسیقی نواحی میتواند راهی برای آشنایی مردم با انواع موسیقی محلی کشورمان باشد که پس از قرنها به ما رسیده است. به نظر من هر چه در این راه قدم برداشته شود باز هم کم است، چون به اندازه کافی در طول تاریخ درباره موسیقی پنهانکاری شده و مورد بیتوجهی قرار گرفته است. در واقع هم موسیقی شهری و هم موسیقی روستایی ما به اندازه کافی مورد بیمهری قرار گرفته و هر جور که حساب میکنید میبینید که میخواستند آن را به حساب نیاورند، ولی با این حال برگزاری چنین برنامههایی میتواند فضایی ایجاد کند که افراد بتوانند در این زمینهها با دیدگاههای مختلف صحبت کنند تا بلکه قدر و منزلت هنرمندان موسیقی نواحی بیشتر شناخته بشود. همین که امروز به موسیقی اینقدر توجه میشود، جشنوارهای برگزار میشود و به مردم گفته میشود که این هنرمندان و این موسیقی ارزش دارد و باید به آنها توجه بیشتری بشود، در جای خودش کار بسیار خوبی است اما نباید توجه به موسیقی فقط به همین چهار، پنج روز برگزاری جشنواره در سال ختم شود، بلکه به نظر من باید در طول سال به گونهای برنامهریزی شود که تمام افرادی که میتوانند در جشنواره سال آینده شرکت کنند شناسایی بشوند. یعنی باید تحقیق و بررسی دقیقی صورت بگیرد و کسانیکه واقعا بر حق هستند و شایستگی لازم را دارند در جشنواره روی صحنه بروند.
امیدوارم جشنواره موسیقی ایران مستمر و مداوم برگزار شود. برگزاری چنین جشنوارههایی باعث میشود تا ارزش واقعی موسیقی و این هنر برای مردم ما روشن شده و متوجه بشوند که این هنر، یک هنر شریف است و برای کسانیکه در این عرصه فعالیت میکنند و با کارشان به دلهای مردم راه پیدا میکنند و در دل آنها شور و شوق برمیانگیزانند باید یک ارزش معنوی قائل شد. درواقع جشنواره موسیقی نواحی میتواند ارزش معنوی کار هنرمندان موسیقی را برای مردم روشن کند تا آنها با قدر و منزلت هنرمندان این عرصه بیشتر آشنا شوند.
این روزها شما اجرای «قاف: منظومه سیمرغ» را در تالار وحدت روی صحنه داشتید. از ویژگیهای این اجرا بگویید.
شعرهای این منظومه از تألیفات محمدرضا شفیعیکدکنی است که برداشتی از منظومه منطق الطیر است و مهدی محمدی و علی تفرشی دو خواننده متخصص حوزه موسیقی کلاسیک خوانندگان این پروژه اپرایی هستند. من منظومة منطقالطیر را در پنج موومان برای ارکستر سمفونیک و گروه کُر و دو تکخوان (سولیست) نوشتم. موومان اول در مورد آفرینش است که تصویر یا بخشی است از باد، باران، جویبار، آرامش و زندگی که توسط گروه کُر و آواز جمعی اجرا میشود. قسمتِ دومش مجمع پرندگان است که دور هم جمع شدند تا راهحلی بیابند، در اینجا اولین سولیست ما که همان راوی است، داستان را تعریف میکند. راوی را هم برای صدای باریتون نوشتم.