کد خبر : 103927 تاریخ : ۱۳۹۶ شنبه ۱۳ آبان - 09:03
فرار زن و شوهر جوان از چنگال آدم ربایان در شمال آدم‌ربایان اجیر شده که زن و مرد جوانی را از تهران ربوده و به ویلای جنگلی در شمال کشور برده بودند، از خستگی راه به خواب رفتند.

نوآوران آنلاین-چند روز قبل زن و مرد جوانی سراسیمه به اداره پلیسی در یکی از شهرهای شمالی کشور رفتند و از چند مرد ناشناس به اتهام آدم‌ربایی و ضرب و جرح شکایت کردند.

 
مرد جوان در توضیح ماجرا گفت: یک روز قبل، همراه همسرم با خودروام داخل یکی از خیابان‌های شمالی تهران در حال دور زدن بودیم که ناگهان خودروی دیگری راه ما را سد کرد. وقتی مجبور به توقف شدم، چند مرد ناشناس من و همسرم را به زور به داخل خودروشان بردند و یکی از آنها هم سوار خودرو من شد.
 
در حالی که به شدت شوکه شده بودم، مردان خشن ما را داخل خودرو کتک زدند و تهدید کردند حرفی نزنیم. آنها ساعتی بعد ما را به باغی در حوالی تهران بردند و به شدت شکنجه دادند. آنقدر ما را کتک زدند که دست همسرم شکست.
 
آه و ناله من و همسرم به آسمان بلند شده بود، اما مردان خشن توجهی به ما نداشتند و حتی علت کتک‌کاری‌شان را هم توضیح ندادند. هر چقدر التماس کردم که دست همسرم شکسته است و باید او را به بیمارستان منتقل کنیم، فایده‌ای نداشت تا اینکه ساعتی بعد، مردان خشن ما را سوار خودروی دیگری کردند و به ویلای جنگلی در شمال کشور آوردند.
 
آنها دوباره من و همسرم را در ویلایی جنگلی کتک زدند تا اینکه مرد جوانی به نام شاهرخ وارد ویلا شد. من او را می‌شناختم.
 
شاهرخ از بستگان یکی از دوستانم به نام فرامرز بود. فرامرز از دوستان قدیمی من بود و ما با هم ارتباط خوبی داشتیم تا اینکه چند سال قبل پولی به او قرض دادم. هر وقت پولم را درخواست می‌کردم، او امروز و فردا می‌کرد و بهانه‌ای می‌آورد تا اینکه روزی با من قرار گذاشت تا پولم را پس دهد. وقتی برای گرفتن به سراغش رفتم، نه‌تنها پولم را پس نداد، بلکه به شدت مرا کتک زد و تهدید کرد چنانچه شکایت کنم، این بار مرا می‌کشد.
 
من تهدیدهای او را جدی نگرفتم و در دادسرا شکایت کردم و از این طریق پیگیر طلبم بودم تا اینکه روز قبل مردانی ناشناس مرا ربودند. وقتی شاهرخ به ویلا آمد، تازه فهمیدم که مردان ناشناس را فرامرز اجیر کرده‌است تا از شکایتم صرف‌نظر کنم. من درست حدس زده بودم چون شاهرخ از من خواست شکایتم را پس بگیرم وگرنه عاقبت بدی در انتظار من و همسرم است. وی ادامه داد: آنها خیلی خسته‌بودند و یک نفر از آنها نگهبانی داد، اما دقایقی بعد نگهبان هم خوابش برد و ما از فرصت استفاده کردیم و طناب دست و پایمان را باز و در تاریکی شب از ویلای جنگلی فرار کردیم. در میانه راه به ایستگاه آتش‌نشانی رسیدیم و از آنها درخواست کمک کردیم و آتش‌نشان‌ها هم ما را به اداره پلیس رساندند.
 
پس از طرح این شکایت، مأموران بلافاصله راهی ویلای جنگلی شدند، اما متوجه شدند مظنون این حادثه فرار کرده‌است. بررسی‌ها نشان داد افراد ناشناسی ویلای جنگلی را اجاره کرده و بعد از حادثه به مکان نامعلومی گریخته‌اند. از آنجایی که حادثه آدم‌ربایی در تهران رخ داده بود، پرونده برای رسیدگی به دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. تحقیقات درباره این حادثه به دستور قاضی آرش سیفی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی ادامه دارد.