نوآوران آنلاین- با توفیقات حاصل در رشته مدیریت رسانه میتوان گفت بیشک تنها کشور پیشتاز در رشته مدیریت رسانه در آسیا هستیم و این وضعیت را میتوان مرهون تلاشهای اساتید این حوزه دانست. حال انتظار میرود که با رشد این رشته در کشورمان شاهد رسانههایی باشیم که زیر سایه مدیران برجسته و کارآمد به پاسخگویی نیازهای مخاطبان بپردازند. طی سالهای اخیر با ظهور و گسترش شبکههای اجتماعی شاهد تبدیل مخاطبان روزنامهها به کاربران فضای مجازی هستیم. این در حالی است که در صحت اعتبار مطالب منتشر شده در فضای مجازی باید شک کرد و این نکته را در نظر داشت که شبکههای مجازی به معنای واقعی کلمه به انتشار اخبار نمیپردازند چراکه براساس تعریفی که از خبر ارائه میشود میتوان گفت خبر، گزارشی است از واقعیات عینی موجود اما با کمی دقت در آنچه در فضای مجازی منتشر میشود، میتوان به این نتیجه دست یافت که در بسیاری از موارد که شبکههای اجتماعی به منبع اصلی نشر شایعات تبدیل میشوند، گزاره عینی بودن را دربرنمیگیرند. متأسفانه با این حال طی سالهای اخیر در نبود مدیران شایسته، شاهد افزایش کاربران فضای مجازی به جای مخاطبان رسانهها هستیم. ازاینرو ضروری است با توجه رشد چشمگیری که در حوزه مدیریت رسانه در کشورمان شاهد هستیم امید به تربیت مدیرانی کارآمد و به تبع رسانههایی پاسخگو و مطالبهگر داشته باشیم که به جای سوار شدن بر موج منویات مسؤولان بر موج انتظارات مردم سوار باشند و از رسالت اصلی خود دور نشوند. البته این نکته غیرقابل انکار است که در این میان باید متناسب با شرایط جهانی اقدام به تغییر در شیوه و یا رویکرد اطلاعرسانی خود کنند. در همین خصوص به گفتوگو با دکتر داریوش مطلبی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان گرامی میشود. در آسیا و بهویژه در منطقه قطعاً از جایگاه بالایی در حوزه مدیریت رسانه برخورداریم و حرفی برای گفتن داریم. ارزیابیتان را درخصوص رشد این علم در کشورمان بفرمایید. طی سده اخیر حوزه روزنامهنگاری و ارتباطات همیشه روبهرشد بوده و شاهد توفیقات بسیاری در این خصوص بودیم. همچنین شاهد جریانسازیهای بسیار مثبتی در این حوزه در ایران بودیم که بر اساس آن شاید بتوان گفت در کل دنیا و نه فقط در منطقه حرفهای خوبی بهویژه در محیطهای دانشگاهی و مباحث نظری در حوزه مدیریت رسانه داشتیم؛ اما باتوجه به اینکه مدیریترسانه رشتهای است که نسبت به خود رسانه با تأخیر بسیار زیادی در ایران مطرح شده است، به همین است که این حوزه به جای اینکه از دانشکدههای ارتباطات کارش را آغاز کند از دانشکدههای مدیریت شروع کرده است و به نوعی شاهد سردرگمی میان دانشجویان و همچنین در میان اساتید هستیم. به نحوی که دانشجویانی که وارد رشته مدیریت رسانه میشوند در مقطع ارشد و دکترا بیشتر مباحثی که برای این مقاطع نیاز دارند بیش از اینکه در حوزه روزنامهنگاری و رسانه باشد در حوزه مدیریت میگنجد و به همین دلیل دانشجویان ورودی رشته مدیریت رسانه بیش از اینکه از میان دانشجویان رشته ارتباطات و روزنامهنگاری باشند، از رشتههای مدیریت و رشتههایی غیر از حوزه رسانه و ارتباطات و روزنامهنگاری بودهاند. به اعتقاد من در این زمینه به نوعی با مشکل عدم شناخت و مشکل هویتی مواجه هستیم. به نظر شما تا چه حد ضروری است که در رسانهها از مدیران رسانه قوی و شایسته برخوردار باشیم که ضمن ارتقای کمی شاهد افزایش سطح کیفی محتوای منتشر شده در روزنامهها نیز باشیم؟ تعداد کتابهایی که طی سالهای گذشته در حوزه مدیریت رسانه منتشر شده است متأسفانه بسیار اندک و کمتر قابل دسترس بوده است و علت آن را میتوان در جوان بودن این رشته دانست. طی سالهای گذشته بخش مهمی از ادبیات این حوزه ترجمه بوده و بدیهی است که بسیاری از کتابها در این حوزه ترجمه شده از منابع خارجی است و علت آن را میتوان در جوان بودن رشته مدیریت رسانه دانست. باتوجه به اینکه طی سالهای اخیر فارغالتحصیلان خوبی در رشته مدیریت رسانه داشتیم، میتوان به آینده خوب در این زمینه امید داشت. همانطور که استحضار دارید در شرایط کنونی فضای مجازی گوی سبقت را از مطبوعات ربودهاند و مخاطبان آنها را جذب خود کردهاند. به نظر شما علت اصلی کاهش جذابیت روزنامهها چیست؟ مطبوعات درگیر سانسور هستند و قادر به تامین نیازهای مخاطبان نیستند که قدرت پیشین خود در جذب مخاطب را از دست دادهاند و یا اینکه سرانه مطالعه پایین موجب شده که اقبال عمومی نسبت به روزنامهها کاهش یابد؟ به اعتقاد من کاهش مخاطبان روزنامهها، مجلات و بهویژه مطبوعات سنتی در دنیا همچون اپیدمی شده است و فقط مختص ایران نیست و همه کشورها درگیر کاهش مخاطبان مطبوعات سنتی و چاپی هستند. بخشی از این امر بازمیگردد به اینکه در کل کشورهای دنیا شاهد افزایش کاربران فضای مجازی هستیم و بخشی دیگر نیز مربوط به پایین بودن سرانه مطالعه و گرایش مردم به دریافت پیامهای ساده از شبکههای اجتماعی مجازی میشود. در دیگر کشورها مطالعه امری نهادینه شده و به صورت عادت برای مردم تعریف شده است. تغییر دیگری که شاهدش هستیم این است که نشر به سمت نشر الکترونیک حرکت میکند و ارتباط مستقیم میان نویسنده و خواننده برقرار است چراکه به نوعی رسانههای واسط نقششان کمرنگ میشود و مستقیماً دیدگاهها و نظراتشان را در قالب شبکههای اجتماعی همچون توئیتر و فیسبوک منتشر و مردم مستقیماً به آنها مراجعه میکنند و به این ترتیب مراجعه به رسانههای سنتی همچون مطبوعات روزبهروز کاهش مییابد و این کاهش مطالعه روزنامهها به این دلیل است که رفتار اطلاعیابی و طریقه کسب اطلاع مردم روز به روز در حال تغییر است و اکنون مستقیماً از مجراهای اصلی به دریافت اصلی میپردازند به این معنا که دروازهبانان خبر باید به بازتعریف جدیدی از خود بپردازند و به شکل دیگری اطلاعرسانی کنند. به اعتقاد من رسانهها در شرایطی میتوانند در عرصه خبر نقش خوبی ایفا کنند که بتوانند به آنچه تولیدکنندگان محتوا مستقیماً در اختیار مصرفکننده قرار میدهند ارزشافزودهای اضافه کنند. طبیعتاً در عصر فناوری به قدری سرعت تولید محتوا و نوع تولید و انتقال اطلاعات بالاست که اگر نگاهی به سالهای پیش بیاندازیم میبینیم که تولیدکنندگان محتوا محلی بودند اما در شرایط کنونی این اشخاص اعم از سردبیران، روزنامهنگاران، ویراستاران و کسانی که بهنوعی به فعالیتهای تخصصی و فنی میپردازند با پدیدهای فراملی و جهانی مواجه هستند و طبعاً در تولید محتوا نیز باید به بازتعریف جدیدی از نقششان بپردازند.