کد خبر : 115295 تاریخ : ۱۳۹۶ شنبه ۲۰ آبان - 13:23
چرا سوپر استار جدیدی وارد سینما نمی شود؟

نوآوران آنلاین-

از جمله ادعاهایی که این روزها به گوش می رسد کمبود بازیگران جوان در سینمای ایران است. با نگاهی گذرا به فهرست بازیگران در فیلم های جشنواره فیلم فجر که به نوعی ارزیابی سالانه سینمای ایران محسوب می شود، خواهیم دید که هر کدام از بازیگران نام آشنا در چند فیلم بازی کرده اند و از طرفی به ندرت چهره تازه ای در فیلم ها معرفی می شود.

در جریان گفت و گو با یکی از بازیگران زن از فیلمی که در آن نقش یک دانشجو را بازی می کرد درباره تناسب سنش با این نقش پرسیدم، پاسخ داد: «شاید باورتان نشود خودم هم از بازی در نقش یک دانشجو خسته شده ام. چرا که از دوران دانشجویی من گذشته است و از آن حال و هوا فاصله گرفته ام. گویا تعداد بازیگرانی که در آن سن و سال هستند، کم تر وجود دارد.»
آنچه مسلم است سینمای ایران دچار کمبود بازیگر زن و مرد متولد دهه هفتاد است. این در حالی است که متولدین دهه ۶۰ در جریان یک دوره استعدادیابی وارد سینما شدند و بسیاری از آن های جزو چهره های شاخص این عرصه هستند. بعد از این برهه زمانی تا امروز از همان چهره ها برای نقش هایی استفاده می شود که به لحاظ سنی از آن ها کوچک تر هستند. به نظر می رسد نبود برنامه ریزی برای ورود چهره های جوان در حال حاضر کارگردان ها برای انتخاب بازیگران بین فاصله سنی ۱۷ تا ۲۶ (متولدین دهه ۷۰) با مشکلاتی مواجه هستند. در ادامه گزارشی درباره بررسی علل این روند تهیه شده است و با صاحب نظران این حوزه گفت و گو کردیم.
سهم متولدین دهه ۷۰ در سینمای ایران
بازیگرانی نظیر باران کوثری، ترانه علیدوستی، هدی زین العابدینی، پگاه آهنگرانی، افسانه پاکرو، سارا رسول زاده، بهاره کیان افشار، الناز شاکردوست، نگار جواهریان، طناز طباطبایی، پریناز ایزدبار، امیر جدیدی، ساعد سهیلی، مهرداد صدیقیان، حامد کمیلی، میلاد کیمرام، نوید محمدزاده، نازنین بیاتی، گلاره عباسی، مصطفی زمانی، صابر ابر، مینا ساداتی، مونا احمدی، الناز حبیبی و سیاوش خیرابی بخشی از متولدین دهه ۶۰ هستند که در اکثریت تولیدات سینمایی حضور دارند. در مقابل ماهور الوند، علی شادمان، ترلان پروانه و ارسلان قاسمی از جمله بازیگران شناخته شده متولدین دهه ۷۰ هستند. تعداد اندک بازیگران بین ۱۸ تا ۲۶ سال سوال برانگیز است.چرا که روند معرفی چهره های جدید در سینمای جهان نشان از پویایی آثار تولیدی کشورها دارد. بنابراین چه چیزی باعث شده است که سینمای ایران به این مهم توجهی نشان ندهد؟
سینما در دوره های گذشته گلخانه ای بود
علی سرتیپی تهیه کننده فیلم های «ورود آقایان ممنوع» و «ردکارپت» دلیل تعداد اندک بازیگران جوان تر در فیلم های سینمایی و استفاده از بازیگران نام آشنای دهه ۶۰ را این گونه بیان کرد: «مهم ترین دلیلی که سرمایه گذاران و تهیه کنندگان به دنبال بازیگران چهره می روند، تضمین کردن سرمایه در سینما است. یعنی اگر شرایطی داشتیم که برگشت سرمایه فیلم ها تضمین می شد، قطعا ریسک می کردیم و از بازیگران جوان استفاده می کردیم. اگر فیلم ها بیمه می شدند و تعداد سالن های نمایش برای اکران گسترده فراهم می شد، در خارج کشور نمایش داشتیم، همچنین قاچاق دی وی دی و سی دی را نداشتیم، و می توانستیم فیلم هایی که در اکران شکست خورده اند را راهی نمایش خانگی کنیم و «وی ا دی» و تبلیغات در سطح وجود داشت، به عنوان یک تهیه کننده ریسک می کردم و بازیگران جوان را معرفی می کردم. این کاستی ها باعث می شود تهیه کننده و سرمایه گذار محافظه کار شود که مبادا سرمایه هایی که برای تولید یک فیلم در نظر گرفته ام با چهره های جدید از دست بدهم. این درحالی است که انتخاب بازیگران چهره در یک فیلم باعث می شود تهیه کننده و سرگروه سینمایی بهتری نصیب فیلم شود.»
سرتیپی درباره اینکه چرا تهیه کنند گان در دهه های اخیر ریسک معرفی بازیگر جدید را قبول می کردند، می گوید: «سینمای ایران در دهه های پیش از این به نوعی گلخانه ای بود. وام و سوبسیت داده می شد، تعداد تولیدات سینمایی کم تر بود و امکاناتی را در اختیار فیلمساز قرار می دادند. در حال حاضر امکانات محدودی داریم و در عین حال هزینه های تولید بسیار بالا رفته است. در نتیجه تهیه کننده دهه ۹۰ با دهه ۶۰ و ۷۰ دیدگاه های متفاوتی دارند.»
او درباره چشم اندازی که سینما در دهه های پیش رو که بازیگران جوان و چهره ندارد، توضیح می دهد: «مشخصا این بحرانی است که دیر یا زود با آن مواجه خواهیم شد. امیدوارم مسئولان ارشاد به این حوزه ورود کنند و به وسیله تلویزیون و تئاتر چهره های را تربیت کنند تا بتوانند وارد سینما شوند.
دنبال کله های فیلم هستند
سامان سالور کارگردان فیلم های « چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» و «تمشک» درباره نسبت اندک بازیگران متولد دهه ۷۰ به دهه ۶۰ توضیح می دهد: «موضوعی که عنوان شده است متاسفانه یکی از مهم ترین معضلات سینمای ایران است. اگر بخواهیم جزئی تر صحبت کنیم حتی نسبت بازیگران مرد به زن هم کم تر است. به گونه ای که برای انتخاب بازیگر جسور و با استعداد مرد دچار مشکل می شویم. زمانی بود که تئاتر و کلاس های بازیگری در معرفی بازیگران نقش تاثیرگذاری داشتند اما در حال حاضر در تئاتر هم در راستای تامین سرمایه از چهره های محبوب و مشهور استفاده می کنند که به اصطلاح مردم را به سالن بکشند. با این تفاسیر اگر کارگردان هم جسارت همکاری و معرفی بازیگر جوان و جدید را داشته باشد،
تهیه کننده زیر بار نمی رود. جسارت در فیلم سازی نه تنها در حوزه انتخاب بازیگر بلکه در فیلمنامه و کارگردانی از بین رفته است. از زمانی که دوست نازنینم و کارگردان کاربلد سینمای ایران، اصغر فرهادی در سطح جهانی به موفقیت رسید، متاسفانه با سونامی فیلم هایی رو به رو شده ایم که شبیه هم شده اند. در شرایطی که جسارت تولید فیلم های متفاوت وجود ندارد، تهیه کننده و سرمایه گذار زیر بار معرفی چهره جدید نمی رود. این حرف را کسی به شما می گوید که حداقل چند بازیگر جدید به سینما معرفی کرده است یا اگر در فیلم های دیگری بازی کرده اند در آثار من دیده شدند. متاسفانه در حال حاضر نمی توانم چنین ریسکی کنم. فضای سینما بسته است و همه به دنبال بازگشت سرمایه هستند. تا اندازه ای که تهیه کننده قبل از هر چیز می پرسد بازیگران فیلم چه کسانی هستند؟
بنابراین اگر کارگردان هم بخواهد صبوری کند و بازیگر با استعداد و پر انرژی را معرفی کند، تهیه کننده و سرمایه گذار مخالفت می کنند. همچنین در مرحله بعد از سرمایه گذار، با صخره بزرگی به نام سینماداران و پخش کنندگان مواجه می شویم. واقعیت این است که در این سال ها اصطلاحی مد شده است که کله های فیلم چه کسانی هستند؟ در واقع کله های فیلم، چهره هایی هستند که تماشاگر را به سالن می آورند.»
او در ادامه می گوید: «منِ سامان سالور با این جریان مقابله کردم و دو سال فیلم نساختم. معتقدم این روند راه به جایی نمی برد مگر اینکه مجبور به ساخت فیلم هایی بشوم که دوستشان ندارم یا به جای آب کر به آب جاری وصل باشم. سینما این روزها گران شده است. شرایطی که بازیگران جدید را به سرانجام برسانیم فراهم نیست. در این میان آموزشگاه ها وکلاس های بازیگری فارغ از کیفیت به دنبال چهره هستند تا هنرجو جذب کنند. در مواردی فراخوان بازیگری می دهند که پول بدهید، در کلاس ها شرکت کنید تا بتوانید در یک یا دو سکانس از سریال و فیلم چهره هایی که تدریس می کنند، بازی کنید. این کار یک نوع بدعت گذاری است، وظیفه کلاس های بازیگری تربیت بازیگران است نه اینکه به این شکل جیب مردم را خالی کنند.» سالور در پایان اضافه کرد: «در شرایطی افرادی با ساختن دابسمش معروف می شوند و در برنامه های تلویزیون یک برنامه ۲ ساعته به آن ها اختصاص داده می شود، جای تعجب نیست که به زودی با نبود بازیگران جوان و حرفه ای مواجه شویم. متاسفانه کسانی مثل من در سطح کلان تصمیم گیرنده نیستند. روابط درون سینما این روند را ایجاد کرده است که به زودی ضربه آن را خواهیم خورد.»