کد خبر : 116749 تاریخ : ۱۳۹۶ شنبه ۲۷ آبان - 08:40
شب‌های سرد و غم انگیز در روستاهای سرپل ذهاب قطعی آب و برق، توزیع نامناسب کمک‌های دولتی و کمبود چادر در میان زلزله‌زدگان روستایی سرپل ذهاب، مشکلات گسترده ای را برای آنان ایجاد کرده است.

نوآوران آنلاین-روستای امام عباس علیا مقصد بعدی ما در سفر به مناطق زلزله‌زده است، روستایی که با 5 کشته حالا به تلی از خاک و آهن تبدیل‌شده است.

 
وضعیت نامناسب اسکان زلزله‌زدگانی که در پس‌لرزه‌های شدید زلزله اخیر خانه‌های خشتی و گلی آن‌ها تماماً ویران‌شده و از سویی آب و برق روستا از روز زلزله تاکنون قطع‌شده دل هر بیننده‌ای را به درد می‌آورد.
 
اهالی این روستا تلاش کرده‌اند با امکانات ناچیزی که در اختیار داشته‌اند سرپناهی گرم با پتو برای خانواده‌های خود درست کنند اما سوز سرمای این منطقه شب‌ها به استخوان می‌نشیند و همچنان کمبود امکانات اولیه بیداد می‌کند.
 
تلاش اهالی روستا در جای‌جای آن برای آواربرداری با دستان خالی و بدون وسیله راه به‌جای نمی‌برد گرچه در بخش‌هایی ماشین‌آلاتی برای کمک به روستائیان آمده اما حجم تخریب به حدی است که نمی‌توان با این امکانات محدود به این زودی‌ها از شر آوار زلزله راحت شد.
 
خبری از کمک‌های دولتی نیست
 
یکی از اهالی روستا که حالا از بار همه مشکلات طاقت‌فرسای این روزها خسته و درمانده شده است به خبرنگار اعزامی تسنیم به این مناطق می‌گوید: بیشتر مردم هنگام وقوع زلزله به  دلیل پیش‌لرزه‌های قبل از آن بیرون از منازل خود بودند و حدود 5 از افرادی که در منازل خود مانده بودند کشته شدند و نزدیک به 30 نفر مجروح شدند.
 
وی می‌افزاید: تمامی کمک‌هایی که به این روستا رسیده کمک‌های مردمی است و از کمک‌های دولتی هیچ خبری نیست. حدود 30 چادر از هواپیماها به زمین پرتاب می‌کنند هرکس توانست برمی‌دارد و هر کس نتوانست دست‌خالی می‌ماند و این شیوه توزیع امکانات در این روستاست.
 
گرچه شیوه نادرست توزیع امکانات در میان زلزله‌زدگان نه‌تنها در این روستا که در تمامی مناطق زلزله‌زده بیداد می‌کند اما روستائیان به دلیل کمبود امکانات زیرساختی بیشتر از این بی مدیریتی‌ها رنج می‌برند.
 
این روزها آن‌قدر اشک ریخته که توان گریه ندارد
 
این روستایی دراین‌باره می‌گوید: هرکس توانایی جسمانی ندارد نتوانسته چادر دریافت کند.
 
وی در ادامه از دولت  می‌خواهد مردم را درجایی مطمئن و آرام اسکان دهد چراکه چادر جوابگوی مردم نیست و ادامه می‌دهد: نایلونی به ما نداده‌اند که روی کاه و گندم بکشیم، بچه‌ها در چادرهای سفری هستند و تنها 30 چادر هلال‌احمر آمده و بقیه کمک‌ها مردمی بوده از مسئولان می‌خواهیم سری به روستاهای این منطقه هم بزنند مردم نمی‌توانند در سردی شب‌های زمستانی که در پیش رواست زیر چادرهای مسافرتی بخوابند و از سویی در این روستا امنیتی نمانده است.
 
در میان آوارهای فروریخته بر زمین زنی را می‌بینم که آرام بر بلندی آوارهای خانه‌اش نشسته، آرام و بی‌صدا آه می‌کشد. این روزها آن‌قدر اشک ریخته که توان گریه ندارد، به خانه و سرپناه بربادرفته‌اش نگاه می‌کند و حسرتی که در نگاهش در یادم باقی می‌ماند...
 
شب ها در سرما نمی شود خوابید
 
صحنه‌هایی از چادرهای مسافرتی برپاشده در این روستا دل هر بیننده‌ای را به درد می‌آورد چراکه هوای این روستا شب‌ها سرد می‌شود و نازکی این چادرها نمی‌تواند حفاظی برای ساکنانش باشد اما چاره‌ای نیست باید سوخت و ساخت.
 
آن‌سوی روستا دختر جوانی را می‌بینم که سرش باندپیچی‌شده و از او می‌خواهم جلوی دوربین ما قرار گیرد، با صدای لرزان و بغض‌آلود خود شروع می‌کند به  حرف زدن: سلام می‌گم خدمت بینندگان اینجا خانه پدری من است. آن شب در حادثه همه خانواده‌ام در منزل بودند و سالم ماندند و خواهرم که از خانه بیرون آمده بود درست جلوی خانه کشته شد، خواهر بزرگ‌ترم در بیمارستان کرمانشاه است و حال مساعدی ندارد ، مادرم در بیمارستان تهران است او هم پایش را عمل کرده‌اند و هیچ خبری هم از او نداریم.
 
بااین‌حال و این‌همه کمبود خاضعانه از مردم و مسئولان به خاطر کمک‌هایشان تشکر می‌کند و ادامه می‌دهد: الآن چون سرمان شلوغ است درست نمی‌دانیم چه اتفاقی برایمان افتاده از این به بعد می‌ترسیم، وقتی باران بیاید زندگی در این شرایط و ویرانی‌ها بسیار سخت است، چادر و جای درست حسابی نداریم که حداقل چادر بزنیم، چهار شب است بیرون خانه بدون سرپناه و چادر زندگی می‌کنیم، مردم کمک کردند پتو آورده‌اند اما زیر پتو خیلی سرد است و نمی‌توان خوابید.
 
دعا کنیم باران نبارد!
 
کمی آن‌طرف‌تر بانویی با چهره‌ای آفتاب‌سوخته که حکایت از سختی روزهای تلاش بر روی زمین‌های کشاورزی می‌دهد روبروی دوربین تسنیم  قرار می‌گیرد؛ با همان لهجه محلی به ما می می‌گوید: هیچ کمک دولتی دریافت نکرده‌ایم و تنها کمک‌های مردمی بوده و شب‌ها از سرما نمی‌توانیم استراحت کنیم، گوسفندانمان تلف‌شده و ما هفت نفر اعضای یک خانواده سرپناهی نداریم.
 
بانویی دیگر روبروی دوربین قرار می‌گیرد و از کمک‌های مردمی می‌گوید و اینکه هلال‌احمر به آن‌ها چادر داده اما چادری که توان حفاظت از سرما داشته باشد، ندارند و اینکه همه وسایلشان بیرون است و شب در سرما می‌خوابند و بچه‌ها هم همین‌جا بیرون می‌خوابند.
 
و این حکایت روستاهای امام عباس علیا، کلاش شاه طوطیا و خیلی از روستاهای دیگری است که در مسیر "ازگله-سرپل ذهاب" قرار دارند.
 
از مسئولان انتظار دارد چادرهای مناسب‌تری به مردم زلزله زده بدهند تا هم محافظ سرما و هم باران باشد.
 
 امسال برخلاف سال‌های دیگر که برای آمدن باران دعا می‌کرد نگران آمدن باران و خیس شدن تنها سرپناهش، چادرهای مسافرتی است.