کد خبر : 125993 تاریخ : ۱۳۹۶ شنبه ۱۶ دي - 13:09
7 صبح پای چوبه دار قاتل ستایش چه گذشت؟ مادر ستایش هنگام اجرای حکم نیامد + عکس پرونده جنجالی ستایش که در آن دختربچه 6 ساله افغانی که به طرز هولناکی به قتل رسیده بود صبح پنج شنبه با اعدام نوجوان ایرانی بسته شد.

نوآوران آنلاین- وکیل امیرحسین، قاتل ستایش در توضیح روز اجرای حکم گفت: «با تماس مسئولان زندان رجایی‌شهر کرج، خانواده امیرحسین یک روز قبل از اجرای حکم، برای آخرین ملاقات در زندان حاضر شدند. هر چند برای جلب رضایت تلاش کردیم، اما روز پنج‌شنبه چهاردهم دی‌ماه، حکم قصاص درحالی‌که موکلم 18‌سال تمام داشت اجرا شد.‌»

وی ادامه داد: «پس از اعلام روز اجرای حکم، طبق هماهنگی با مقامات قضایی و کسب اجازه از آنها رأس ساعت ‌4 بامداد همراه پدر و مادر امیرحسین در زندان حاضر شدم تا شاید با درخواست از اولیای‌دم بتوانیم رضایت آنها را جلب کنیم، اما بی‌فایده بود و حکم حوالی ساعت‌7 الی‌7 و نیم صبح پنج‌شنبه با حضور قاضی شیردل، درمحوطه زندان رجایی‌شهر به مرحله اجرا درآمد. زمان اجرای حکم پدر و مادر امیرحسین، همراه خواهرانش و دو تن از بستگان، همچنین پدر ستایش و تعدادی از بستگان وی حاضر بودند، اما مادر ستایش غایب بود. قبل از اجرای حکم خانواده‌ها از محوطه زندان خارج شدند و پس از بی‌قراری‌ و شیون از سوی مادر و خواهران امیرحسین حکم اجرا شد. ساعتی بعد از آن بود که پدر امیرحسین جسد پسرش را از مسئولان زندان تحویل گرفت و قرار شد در شهرستان خیرآباد ورامین دفن شود.»
واکنش پدر ستایش به اعدام قاتل
پدر ستایش هم پس از اعدام قاتل دخترش، نامه‌ای خطاب به مردم ایران و مهاجران افغانستانی ساکن ایران منتشر کرد. در متن نامه آمده است: « قاتل دختر عزیزم ستایش، قصاص شد، برطبق قوانین ایران، کشوری که بیشتر عمر من و فرزندانم در آن گذشته تقریباً یک‌سال و 10 ماه است که از آن اتفاق می‌گذرد و هر روز برای ما سخت گذشته‌است. امروز که حکم قصاص قاتل ستایش عزیزم اجرا شد، برای ما مایۀ خوشحالی نبود. چون امروز خانواده دیگری، مثل ما، فرزندش را از دست داد. فرزندان ما، هر چه باشند و هر کاری که کرده باشند، حاصل عمر و زندگی ما هستند و دوست‌شان داریم. ستایش ما به ناحق از میان ما رفت، ولی قاتل او هم فرزند خانواده‌ای مثل خانواده ما بود. درست است که قصاص حق است و باید تسلیم خواست خدا و قانون Law بود، ولی به هر حال خانواده‌ای از برادران ایرانی‌ام، امروز در غم فرزند نشسته است. قصاص درخواست من و خانواده من بود تا مرهمی باشد بر زخم از دست دادن دختر کوچکم و برای ما افغانستانی‌های ساکن ایران، اجرای عدالت آرزوی بزرگی است. تمام عمر در میان برادران ایرانی‌مان با آرامش زندگی کرده‌ایم و برای خود اعتبار و آبرو خریده‌ایم. مردم محله ما در ورامین به ما احترام می‌گذارند، چون چیزی جزء زحمت صادقانه از ما ندیده‌اند و سعی کرده‌ایم در سرزمین برادران هم دین و هم زبانمان که با بزرگی ما را پذیرفته‌اند، نان حلال برای خانواده‌مان ببریم. این قصاص، برای من و خانواده‌ام و برای ستایش عزیزم و البته برای کل ملت ایران و مهاجران افغانستانی، آرامش و عزت به همراه خواهد آورد. از همه وطنداران افغانستانی و برادران ایرانی‌ام که ما را در این غم همراهی کردند سپاسگزارم. امیدوارم دیگر هیچ وقت و برای هیچ خانواده‌ای، چنین روزهای سختی پیش نیاید.»
عصر روز 22 فروردین‌ماه 95
روز یک‌شنبه، 22 فروردین ماه سال گذشته ستایش از خانه‌شان در خیرآباد ورامین خارج شد و قدم به خانه همسایه گذاشت. جایی که لحظاتی بعد از آن، یکی از هولناک‌ترین پرونده‌های جنایی سال در آن جا رقم خورد. امیرحسین، پسر 17‌ساله وقتی خودش را با ستایش تنها دید، فکری شیطانی از ذهنش عبور کرد. ستایش را به بهانه‌ای به اتاق خود کشاند و آن حادثه هولناک اتفاق افتاد. انتشار خبر و دست به دست شدن آن در شبکه‌های اجتماعی، خشم عمومی جامعه و واکنش‌های جهانی را هم به همراه داشت. امیرحسین بعد از بازداشت به کانون اصلاح و تربیت تهران فرستاده شد و در جریان همه مراحل بازجویی به تعرض به دخترک خردسال، قتل و سوزاندن جسد وی با اسید اعتراف کرد.
نمای نزدیک
امیرحسین، متولد 25 آذرماه سال‌78، در تحقیقات گفت که از 14‌سالگی مشروبات الکلی مصرف می‌کرد. او از 14‌سالگی رابطه جنسی کامل با زنی که سال‌ها از خودش بزرگ‌تر بود، داشته است. امیرحسین همچنین گفت که یکی از تفریحات او دانلود و دیدن فیلم‌های غیراخلاقی بوده است. او ساعتی قبل از ارتکاب جنایت در مدرسه از گوشی تلفن همراه همکلاسی خود هم این ‌فیلم‌ها را دیده بود. متهم در توضیح روز حادثه هم گفت: «ستایش همیشه برای بازی با تبلت خواهرزاده‌ام به خانه‌مان می‌آمد. آن روز هم ساعتی را با خواهرزاده‌ام بازی کرد. وقتی خواهرزاده‌ام از خانه‌مان رفت ستایش هم رفت، اما ساعتی بعد دوباره به خانه‌مان برگشت چون فکر می‌کرد که خواهرزاده‌ام به خانه‌مان برگشته است. آن‌جا بود که و سوسه‌شدم و... .»
در مسیر قانون
قوه قضائیه بنا به سنت دیرینه خویش هنگام مواجهه با پرونده‌های جنجالی، رسیدگی به پرونده ‌را در اولویت ‌قرار داد تا شاید به این سبب از خشم عمومی نسبت به رفتار امیرحسین بکاهد. بنابراین بعد از اینکه پزشکی قانونی سلامت روانی امیرحسین را تأیید کرد، پرونده با صدور کیفرخواست به اتهام قتل عمد، تجاوز Rape به عنف و جنایت بر میت صادر و برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران ویژه رسیدگی به جرائم اطفال فرستاده شد و متهم 24‌شهریور‌ماه سال قبل پای میز محاکمه ایستاد.
آن روز شوم
امیرحسین در جلسه رسیدگی جزئیات بیشتری از حادثه را توضیح داد. او گفت:«‌من هر روز بعد از برگشت از مدرسه مشروب مصرف می‌کردم. آن‌روز با دختر مورد علاقه‌ام تماس گرفتم تا ساعتی را همراه او باشم، اما گفت که برایش خواستگار آمده و می‌خواهد با او ازدواج کند. ناراحت شدم. وقتی از مدرسه برگشتم از ناراحتی سراغ شیشه مشروب دست‌ساز رفتم و چهار لیوان خوردم و سیاه مست شدم. ساعت‌13:30 بود که ستایش مثل خیلی وقت‌ها که برای بازی با خواهرزاده‌ام به خانه‌مان می‌آمد وارد خانه‌مان شد.
بعد از دقایقی که مادر و خواهرم برای خرید از خانه بیرون رفتند، ستایش را تنها دیدم و وسوسه شدم. به بهانه‌ای او را به طبقه بالا که کاملاً در اختیار خودم بود، بردم. در اتاق را بستم و در حالی که مقاومت می‌کرد به او تعرض کردم. بعد هم مانع بیرون رفتنش شدم. لحظاتی بعد شنیدم که مادرش در کوچه به دنبالش می‌گردد. از ترس‌ آبروریزی او را به آشپزخانه بردم و به قتل رساندم و جسدش را داخل یک کارتن پنهان کردم. فردای آن روز به مدرسه رفتم و ماجرا را با همکلاسی‌ام در میان گذاشتم. او پیشنهاد داد برای از بین بردن جسد از اسید استفاده کنم. به خانه آمدم و اسیدی که تهیه کرده بودم ‌را روی جنازه ریختم. برای از بین بردن بوی اسید، الکل صنعتی و اسپند ریختم، سپس با کبریت آتش زدم. چند ساعت بعد دوستم به منزلمان آمد و جعبه را نشانش دادم. او ترسید و قرار شد موضوع را به امام جمعه بگوید. بعد از آن بود که ماجرا را به پدرم گفتم و او مرا به کلانتری برد.»
فرزندان رها شده
قاضی اسلامی یکی از قضات رسیدگی کننده به پرونده در حاشیه جلسه گفت: در بحث جرم‌شناسی، جامعه‌شناسی و تحلیل‌هایی که در مورد این جرم ، باورم این بود که قمست عمده از وقوع این جرم به خاطر عدم نظارت یا عدم توجه والدین بود، چه در مورد ستایش که پدر و مادرش او رها کرده و به خانه همسایه می‌فرستادند چه در مورد امیرحسین که یک طبقه مستقل در اختیار او قرار داده بودند و او هر کاری که دلش می‌خواست، می‌کرد. این موارد مربوط به بحث خانواده و عدم نظارت خانواده است، بعد به بحث حاشیه‌ای و چراها می‌رسیم، چراهایی مانند اینکه چرا مشروب و مواد مخدر در جامعه زیاد است؟
مادر متهم: تاوان اشتباهمان را دادیم
مادر امیرحسین بعد از جلسه رسیدگی به خبرنگار ما گفت که صاحب سه دختر و یک پسر ‌که امیرحسین است. او گفت: «آن روز با دخترم برای خرید خانه را ترک کردم. به ستایش هم گفتم برود خانه‌شان. ولی اشتباه کردم باید خودم او را می‌بردم و تحویل مادرش می‌دادم. من از کارهای امیرحسین خبر نداشتم و نمی‌دانستم که چه می‌کند. اشتباه کردم و تاوان سختی هم پس دادم.‌» قاضی بعد از ختم جلسه امیرحسین را به خاطر قتل عمد به قصاص، تجاوز به عنف به اعدام و بابت جنایت بر میت به دیه و 74‌ضربه شلاق محکوم کرد و این حکم در شعبه 32‌دیوان عالی کشور تأیید شد. بعد از انجام تشریفات قانونی اجرای حکم تنفیذ حکم، مرادطلب، دادستان ورامین زمان اجرای حکم را 27‌مهرماه امسال تعیین کرد و گفت که امیرحسین به سن 18‌سال رسیده و می‌توان رأی دادگاه را اجرا کرد. وی گفت: حکم اعدام امیرحسین از طرف قوه قضائیه قابل اجرا تشخیص داده شده و وی به دار مجازات آویخته می‌شود. ضمن اینکه خانواده ستایش اجرای حکم اعدام را درخواست کرده‌اند. شرایط اجرای حکم اما روز موعود فراهم نشد. غلامحسین اسماعیلی، رئیس کل دادگستری استان تهران درباره دلیل تعویق حکم گفت: با وجود اعلام قبلی برای اجرای حکم، مشورتی صورت گرفت و به این نتیجه رسیدیم که این اقدام به بعد از ماه‌ صفر موکول شود. البته هیچ منع شرعی و قانونی برای این کار وجود ندارد، اما به این نظر رسیدیم که اجرای حکم بعد از ماه صفر بهتر است. بعد از آن بود که روز پنج‌شنبه زمان اجرای حکم اعلام شد. زمانی که به فرصت دیگری موکول نشد و پرونده امیرحسین در زندان رجایی شهر کرج برای همیشه بسته شد.