مردی با دیدن پلنگ سیاه در به قفس آن را باز کرد و برای غذا دادن به او وارد آنجا شد اما پلنگ پاسخ محبت او را با دریدن گلویش داد.

 

وقتی جنازه مرد درون قفس پلنگ پیدا شد، ماموران پلیس برای تحقیقات نزد صاحب باغ وحش آمدند و او از همه چیز اظهار بی اطلاعی کرد.

 

با توجه به لباسی که قربانی به تن داشت ماموران احتمال می دادند که او شخصی است که برای مرد ثروتمند کار می کند و مسئولیتش نگهداری و رسیدگی به حیوانات است اما صاحب باغ وحش هرگونه آشنایی با وی را رد کرد و گفت که او یک رهگذر بوده که در حالت مستی وارد قفس شده است.

 

مرد ثروتمند همچنین بر این موضوع تاکید داشت که هرآنچه به سر قربانی آمده تقصیر خودش بوده و هیچ مسئولیتی در قبال این حادثه را نمی پذیرد.

 

پس از تحقیقات قرار بر این شد که جنازه برای اثبات مست بودن قربانی به پزشکی قانونی انتقال داده شود.