نوآوران آنلاین-
هفت روز دیگر سالگرد حادثه ساختمان 55ساله پلاسکو است، ساختمانی که با فروریختنش ضعفهای زیادی را متوجه نوع مدیریت شهر تهران کرد.
عدم مقاومسازی ساختمان و مدیریت بحران دو چالش قابل تشخیص در همان ساعتهای اولیه بودند. ساختمانی که با هزینه بسیار کمی برای ایمنسازی و جاگذاری سیستمهای اطفای حریق میتوانست سالها محلی برای کسب و کار صاحبانش باشد در عرض چند دقیقه فروریخت و تعدادی را با خود به نابودی و مرگ کشاند.
بینظمی مدیریت بحران پیشآمده را نیز میشد در آمارهای ضد و نقیض از تعداد کشتهشدگان و مصدومان حادثه دید. هر لحظه یک نفر جلوی دوربین قرار میگرفت و آماری میداد، چند دقیقه بعد کس دیگری از نهادی متفاوت آن را نقض میکرد. سردرگمیهای نیروهای امدادرسان و آتشنشانی در آوار برداری و کمک به مصدومان از دیگر دلایل ضعف و بینظمی مدیریت حادثه فروریختن پلاسکو بود که در نهایت به انتقال ضایعات پلاسکو به خرابههای هرندی و ادامه کشف جسد درمیان آنها خاتمه یافت.
یکسال از این حادثه دلخراش میگذاردو باتوجه به زلزلهخیز بودن شهر تهران و جمعیت و بافت فرسوده قابل توجه باید منتظر پلاسکوهای دیگر بود اما زلزله اخیر تهران نشان داد که نه تنها هیچ اقدامی برای مقاومسازی ساختمانها انجام نشده بلکه مدیریت بحران هم در سطوح بالا گرفتار ضعفهای جدی است.
زمانی که تهران در ساعت 23:31دقیقه 29 آذرماه لرزید، جمعیت تهران سراسیمه و بدون حفظ خونسردی روانه خیابانها شدند. وزارت ورزش اعلام کرد که در ورزشگاهها و مجموعههای ورزشی به روی مردم باز است. این در حالی است که بعدها شهردار تهران اظهار کرد که نباید مردم را به حرکت وا داشت و ورزشگاهها و مجموعههای ورزشی خود مستقیما بر روی گسل هستند. این یعنی اینکه ضعف مدیریتی بحران حتی در سطوح بالا یعنی وزارت ورزش نیز وجود دارد. حالا بماند که در پی این اقدام و عدم وجود آموزش در بین شهروندان پمپبنزینها با ترافیک کاری مواجه شدند و چند تانکر نفت در ترافیک ماندند که در صورت آتشسوزی خود خطری به مراتب بزرگتر از زلزله محسوب میشدند.
نبود مدیریت یکپارچه شهری دلیل بینظمی مدیریت ما در مواقع بحران است
در اغلب شهرهای دنیا مدیریت شهر بهطور کامل در اختیار شهرداری است. بهطور مثال صادقانخان شهردار لندن به دلیل اینکه شهروندانش علاقهای به حضور ترامپ در شهرشان ندارند اجازه نمیدهد که رییس جمهور آمریکا به لندن بیاید. وقتی شهردار یک شهر تا چنین سطوح بالایی میتواند قدرت اجرایی داشته باشد، قطعا در سایر مناسبات شهری با هماهنگ کردن تمام ظرفیتهای قدرتی و نهادی میتواند مدیریتی یکپارچه ارائه دهد. اما در تهران برخلاف لندن و یا شهرهایی با مدیریت یکپارچه هر نهادی به دلخواه خود اقداماتی انجام میدهد که این موضوع متهم ردیف اول بینظمیهای تهران است.
به گفته علی نوذرپور، کارشناس شهری و شهردار فعلی منطقه 22تهران مطابق با قانون سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، برای یک دوره 5ساله ایجاد شد. سال گذشته مهلت حضور و فعالیت این سازمان به پایان رسید اما تا تعیین تکلیف قانونی بهطور موقت ادامه فعالیت آن یکساله دیگر هم تمدید شد.
او با بیان اینکه باید هرچه زودتر قانون مرتبط با ایجاد این سازمان تعیین تکلیف شود، به اقتصاد آنلاین میگوید: طبق قانون مدیریت بحران هر شهر به عهده استاندار است اما تهران به دلیل موقعیت ویژه و پایتخت بودن میتواند بهطور جداگانه سازمان مدیریت بحران داشته باشد که مدیریت آن بر عهده شهردار تهران است، اما تشکیل این سازمان و قانون مرتبط با آن اشکالاتی دارد.
نوذرپور با اشاره اشکالات این قانون، اضافه میکند: در اغلب شهرهای تهران مدیریت بحران شهر و بهطور کلی مناسبات شهری به عهده شهردار است به نحوی که وزارتخانهها و حتی نهادهای نظامی باید فرمانبردار شهردار باشند اما این موضوع در هیچ کدام از شهرهای ما اجرایی نمیشود.
به گفته او شهرداریهای دنیا در 18حوزه مسوولیت و قدرت اجرایی دارند اما در تهران فقط در 7حوزه و آنهم نه بهطور کامل قدرت دارد.
شهردار منطقه 22با تاکید بر این نکته باید الزامات قانونی و اجرایی مدیریت بحران به شهردار داده شود، توضیح میدهد: در قانون تشکیل سازمان پیشگیری و مدیریت بحران باید جلوی این موضوع که هر نهاد سرخود عمل کند گرفته شود و مدیریت شهری به سمت یکپارچگی حرکت کند.
نهادهای امدادی و مدیریت بحران باید به شیوه سازمانهای شبه نظامی اداره شوند
نوذرپور معتقد است که نهادی امدادی و مدیریت بحران باید به شیوه سازمانهای شبه نظامی اداره شوند. بهطوریکه در زمان بحران اگر مافوق دستوری را داد، زیر دست بدون وقفه وظیفه سپرده شده را انجام دهد نه آنکه سازمان مدیریت بحران ما کارمندی اداره شود.
او با تاکید بر یکپارچه شدن شدن مدیریت ایمنی در شهر، ادامه میدهد: من معتقدم که سازمان آتشنشانی و سازمان مدیریت بحران باید با هم دیگر در جهت فعالیت در مواقع بحران ادغام شوند. معنی ندارد دو سازمان با اهداف تقریبا مشترک بهطور جداگانه فعالیت کنند.
معضل ایمنسازی شهری فقط با تعامل بیننهادی حل میشود
بسیاری از کارشناسان معتقدند تا زمانی که نهادهای کشور بهطور یکپارچه در جهت ایمنسازی شهر در مقابل بحرانها متحد نشوند هیچگاه فعالیتهای پراکنده هر سازمان به نتیجه نمیرسد.
به گفته حسین ایمانی جاجرمی، کارشناس مسائل شهری، به نتیجه رسیدن توافقاتی مانند برجام زمانی امکانپذیر شد که اراده ملی برای برداشتن تحریمها مدنظر بود. اگر میخواهیم ساختمانهای تهران هم ایمن شوند باید اراده ملی پشت این موضوع قرار بگیرد.
او میگوید: مسائلی که با زندگی مردم عادی سرو کار دارد برای مسوولان بیاهمیت است. آنقدر درگیر مسائل پیچیده جهانی شدند که یادشان رفته اول برای داشتن کشور باید مردم آن را سالم نگه داشت.
ایمانی جاجرمی معتقد است که مسوولان در رابطه با تابآوری شهر توپ را همچنان در زمین یکدیگر میاندازند، این توپ انداختن تمام هم نمیشود، هیچکس مسوولیت قبول نمیکند.
او ادامه میدهد: وقتی ما حتی برای مقابل با بحران زلزله نمیتوانیم یک برنامه مشترک میان سازمانی تدوین کنیم یعنی ما شکست خوردهایم. سازمانهای امدادی ما نباید به شکل هیئت مدیرهای و عاملی اداره شود.
این استاد دانشگاه تاکید میکند: یکسال از حادثه پلاسکو میگذارد اما هیچ گزارشی ارائه نشد که آیا ضعفهایی که وجود داشت، بررسی و اصلاح شدند؟ اصلا چه برنامهای برای جبران ضعفها بعد از یکسال دارند؟
به گفته ایمانی در حال حاضر و با توجه به مشکلات اقتصادی شهروندان نمیتوان از آنها توقع داشت تا نسبت به ایمنسازی خانههایشان اقدام کنند، بازسازی و نوسازی با مشکلات مالی اولویت آخر آنها خواهد بود، پس باید دولت با عزم جدی منابع و اعتبار لازم را در اختیار مردم قرار دهد.
او در پایان میگوید: زلزله کرمانشاه نشان داد که چقدر ما در مقابل بلایای طبیعی ضعیف هستم. زلزله تهران نشان داد که مدیریت بحران ما تا چه اندازه بیبرنامه و بینظم است. دولت، صدا و سیما، آموزش و پرورش و حتی مجلس باید در زمینه آموزش و تهیه زیرساخت با هم همراهی جدی داشته باشند و هرچه زودتر برای جلوگیری از وقوع یک حادثه آن هم برای کشوری که تمام توپهایش را در سبد تهران ریخته فکری کنند.