نوآوران آنلاین- برادر کاپیتان سانچی راوی این داستان است، او برای ما از مجید به شغلش گفت که با همه خطرات، دوستش داشته است. کاپیتان در دل همسر، فرزندان، مادر، خواهران و برادرانش هنوز زنده است. حمید اروجی میگوید خبر مرگ برادر را تا مدرکی مطمئن ارائه نشود، باور نخواهند کرد، حتی فعلا برایش مراسم ترحیم نمیگیرند. این روزها در خانه آنها در سعادتشهر شهرستان پاسارگاد، بیم و امید به هم آمیخته است.
همسر و فرزندان
مجید قصابی اروجی متولد 1351 دو فرزند دارد؛ یک پسر 14 ساله و یک دختر سه ساله. سال 1371 در رشته مهندسی عرشه وارد دانشگاه دریانوردی چابهار شد. سال 1378 کارش را شروع کرد و حدود هفت سال است به درجه کاپیتانی ارتقا یافته است.
شنبه 16 دی
از طریق فضای مجازی خانواده در جریان حادثه قرار می گیرند، همسر کاپیتان به برادر مجید می گوید یک شب است با او تماس نداشته و نگران است. ظاهرا متوجه میشود کشتیهای اطراف خبری را مخابره کردهاند دال بر اینکه یک نفتکش اطراف شانگهای دچار حادثه شده است. اسم کشتی را هم که میشنود، مطمئن میشود برای شوهرش اتفاقی افتاده است.
پدر و مادر کاپیتان
پدر کاپیتان سال 61 به رحمت خدا رفته است، ولی مادر زنده است. مادری 80 ساله که دیگر توان درد و رنج ندارد. مجید جزو نخبههای این کشور بوده و مادر با رنج فراوان فرزندش را به این درجه رسانده است
کاپیتان و دریا
بالاخره دریاست و هزار خطر. تا به حال بارها در توفان گیر افتاده که در چند مورد هم همسرش همراهش بوده است. دریای چین، دریایی توفانی است بخصوص در تابستانها. وقتی در توفان گیر افتاده بودند بجز خدا کسی را نداشتند و انتظار کمک از غیر خدا هم نداشتند و اساسا در این شرایط، کاری از دست کسی ساخته نیست. اما با وجود این خطرات، برادرم با عشق و علاقه به کارش ادامه میداد. وقتی کسی این خطرات را به او گوشزد میکرد، مجید میگفت اگر به گذشته بازگردم باز هم همین شغل را انتخاب میکنم، چون با این کار در خط اول اقتصاد به کشورم کمک میکنم و به این خدمت افتخار میکنم...