کد خبر : 151168 تاریخ : ۱۳۹۶ شنبه ۷ بهمن - 19:11
شهره سلطانی در گفت‌و‌گو با نوآوران: دست‌کم گرفتن زنان در تئاتر و سینما کوته‌فکرانه است شهره سلطانی سال 1348 در شهر بجنورد به دنیا آمد. او لیسانس موسیقی خود را از دانشگاه آزاد اسلامی گرفت و بازی در تئاتر را از سال ۱۳۶۶ و همچنین کار در سینما را از سال ۱۳۷۲ با فیلمی به نام «عبور از تله» به‌کارگردانی «غلامرضا رمضانی» آغاز کرد. سلطانی سرپرست گروه موسیقی بانوان دات است.

نوآوران آنلاین-وی در کنار بازیگری، نوازنده تخصصی ساز سنتور و پیانو است و ردیف‌های آوازی را نزد هنگامه اخوان آموزش دیده‌است. از مهم‌ترین فیلم‌های سینمایی که سلطانی در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته است می‌توان به «آدم برفی»، «قرمز» و «این زن حرف نمی‌زند» اشاره کرد. او همچنین طی 30 سال در بیش از 30 نمایش و 10 سریال بازی کرده است. از میان این مجموعه‌های تلویزیونی می‌توان به «روزی روزگاری»، «شلیک نهایی» و «ترش و شیرین» اشاره کرد. به بهانه 30 سال فعالیت هنری و تئاتری شهره سلطانی با او گفت‌و‌گو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
  یکی از نکاتی که این روزها درتئاتر ما بسیار دیده می‌شود، اجراهای فست‌فودی است. شاهد هستیم که نمایشی در مدت‌زمانی اندک، یک ماه برای اجرا آماده می‌شود. آیا از دید شما بازیگران می‌توانند در این مدت به نقش خود احاطه کامل پیدا کنند؟
واقعا این مسئله بستگی به بازیگر و شرایط متن دارد. هر بازیگری تا زمانی که یک نمایشنامه را به‌درستی درک نکند و متوجه خصوصیات کاراکتر خود نشود، نمی‌تواند درست آن را بازی کند... زمانی که می‌خواهم نقشی را دربیاورم، با خود بسیار کنکاش می‌کنم. حتی اگر دیر به گروهی اضافه شوم و مدت‌زمان زیادی برای تمرین نداشته باشم هم آن‌قدر اتود می‌زنم تا نقش را به‌قول معروف دربیاورم. درواقع بخشی از پروسه درآوردن نقش به خاطر شخصیت بسیار جست‌وجوگر خودم است که سعی می‌کنم ریشه‌ تمام نکات شخصیت را برای خود باز کنم. بخش دیگر به تجربه من در بازیگری مربوط می‌شود. همواره گفته‌ام که در وهله نخست بازیگر تئاتر هستم چون کارم را از آغاز کرده‌ام و خانه اول من تئاتر است. آن‌قدر که در تئاتر حضور داشته‌ام شاید در خانه خودم زندگی نکرده‌ام! تمام دوران نوجوانی و جوانی من در تئاتر گذشته است. هرگاه نزدیک است به خطا بروم و از جاده اصلی دور شوم، این تجربه به کمک من می‌آید.
  شما واقعا هم تئاتری هستید و هر سال حداقل در یک اثر نمایشی حضور دارید. چه میزان این وجه از تئاتر را که به بازیگر امکان می‌دهد هر شب نکته‌ای جدید را به تحلیل شخصیت و درنتیجه به بازی خود اضافه کند، برای شما جذابیت دارد؟
این مسئله برای من به‌عنوان بازیگر، یک چالش است. من هر شب تا‌ آخرین اجرا تلاش می‌کنم شخصیت را تکمیل کنم. بخشی از این تحلیل در تمرین‌ها به دست می‌آید اما بخش اصلی، در پروسه اجرا شکل می‌گیرد. بعد از ۱۱ اجرا طبیعتا می‌توانم زیباتر و کامل‌تر از شب نخست اجرا، نقش را به تصویر بکشم. همین وجه از تئاتر برای ما جذابیت دارد. سال‌ها قبل که بازیگران سینما، تئاتر را دوست نداشتند و تمایلی به تئاتر کار کردن نداشتند، به من می‌گفتند از تکراری که در تئاتر جریان دارد و این‌که هر شب یک نقش تکرار می‌شود، خوششان نمی‌آید و من به آن‌ها می‌گفتم در تئاتر، تکرار وجود ندارد! هر شب یک اتفاق جدید می‌افتد. این اتفاق جدید ربطی به تماشاگر ندارد، برای خود بازیگر اتفاق جدید می‌افتد. هر شب بازیگر وجه دیگری از خود را می‌بیند و آن را پیدا می‌کند.
  معمولا ما کمتر می‌بینیم کارگردان‌های زن تئاتر روی صحنه ببرند. به‌نظر شما چرا کمتر پیش می‌آید که زنان نمایش روی صحنه ببرند؟
جالب این‌جاست که از زمانی‌که کارگردانی تئاتر را آغاز کرده‌ام، پیشنهاد کمتری به من به‌عنوان بازیگر داده می‌شود. برخی تصور می‌کنند بازیگری که کارگردانی را هم تجربه کرده باشد، در کار کارگردان دخالت می‌کند اما خود من هرگز در کار کارگردان دخالت نمی‌کنم. از سویی دیگر می‌بینم مردهایی که کارگردانی کرده‌اند پیشنهادهای فراوانی برای بازی کردن دارند. متاسفانه نسبت به بازیگران زنی که در حیطه کارگردانی هم ورود کرده‌اند، کم‌لطفی می‌شود. هزاران هزار مرد را می‌شناسیم که بازیگر بوده‌اند و وقتی به حوزه کارگردانی وارد می‌شوند، حتی مورد تشویق قرار می‌گیرند و بازهم به سراغ آن‌ها می‌روند تا در آثارشان بازی کنند اما از زمانی که برخی دوستان متوجه شده‌اند در حوزه تئاتر، سینما و تلویزیون کارگردانی می‌کنم، کمتر پیشنهاد بازیگری به من داده می‌شود. صادقانه و با احساس به برخی از دوستان گفته‌ام که چرا به من پیشنهاد بازی نمی‌دهند و آن‌ها پاسخ داده‌اند «چون تو کارگردانی می‌کنی!» وقتی گفته‌ام بسیاری دیگر از بازیگران هم در حوزه کارگردانی وارد شده‌اند، جوابی نداشته‌اند. نمی‌دانم این نوع برخورد از چه نشأت می‌گیرد اما می‌دانم زن‌ها در هر کاری ثابت کرده‌اند که می‌توانند بهترین باشند، به شرطی که به آن‌ها بها داده شود و اعتماد شود. امیدوارم این نوع نگاه‌ها و باورها زودتر از بین برود. البته زنان ما جایگاه خود را به دست آورده‌اند. این تصور کوته‌فکرانه است و مطمئن باشید افرادی که زن‌ها را دست‌کم می‌گیرند نمی‌توانند به هم‌جنسان خود هم دید خوبی داشته باشد.
  در انتخاب تئاتر چه نکاتی برای شما اهمیت دارد؛ آیا به‌دنبال تجربه‌های جدید در بازیگری هستید یا برای شما این اهمیت دارد که در نمایش‌های متفاوت از نظر نوع اجرا بازی کنید؟
امکان ندارد تئاتری را انتخاب کنم که در آن قرار باشد نقشی آسان را ایفا کنم! فارغ از کارگردانی، در بیش از سی تئاتر بازی کرد‌ه‌ام و حتما در نمایشی که برای من اتفاق جدیدی را رقم نزند، وارد نمی‌شوم. امسال چندین پیشنهاد برای بازی در تئاتر داشتم، برخی از نمایش‌ها با کار تصویر من تداخل داشتند؛ درنتیجه متن را نخواندم و پاسخ منفی دادم اما برخی از متون دیگر را خواندم و آن‌ها را رد کردم و تنها امسال در «بوی خواب» به کارگردانی سهراب سلیمی حضور داشتم چون این نمایش به من فرصت ایفای یک نقش متفاوت و جذاب را می‌داد. در این نمایش چهار شخصیت را بازی می‌کردم که درواقع یک نفر بودند و تنها با استفاده از المان‌های کوچکی در لباس این تغییر شخصیت‌ها را نشان می‌دادم! به‌عنوان بازیگری که تمام نقش‌ها را شخم زده است و شخصیت‌هایی با شرایط بسیار متفاوت را ایفا کرده‌ است، بازی در نقش متفاوت و سخت اولویت من است.
  برخی معتقد هستند مخاطبان امروز، دیگر برای دیدن یک تئاتر جدی آمادگی ندارند و برخی آثار سطح سلیقه مخاطبان را پایین آورده‌اند. به‌نظر شما چقدر این بحث درست است؟
برخی از مخاطبان ترجیح می‌دهند کارناوال‌هایی که در سالن‌های مختلف اجرا می‌شوند را ببینند، اما هنوز مخاطب تئاتر وجود دارد و با جریان رایج تئاتر ما پیش نمی‌رود. همواره انتخاب من به‌عنوان بازیگر یا کارگردان برای روی صحنه آمدن «تئاتر» بوده است نه شو و کارناوال پس بیشتر با مخاطبان تئاتری دم‌خور بوده‌ام.