کد خبر : 152994 تاریخ : ۱۳۹۶ يکشنبه ۱۵ بهمن - 23:08
اموال همسرم مرا وسوسه کرد تا... مرد همسرکش که پس از شش سال سکوت خود را شکسته بود، در جریان تحقیقات قضایی جزئیات جنایت خود را فاش کرد. متهم قصد داشت پس از قتل، حقوق بازنشستگی همسرش را تصاحب کند که ناکام ماند.

نوآوران آنلاین-

هفت ماه قبل زنی با حضور در پلیس آگاهی تهران با طرح شکایتی از ناپدید شدن خواهرش خبر داد و گفت: خواهرم شش سال قبل ناپدید شده و تاکنون ردی از او به دست نیامده است. احتمال می‌دهم شوهرش مرتکب جنایت شده باشد.

با این شکایت، داماد 45 ساله تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و بعد از هفت ماه بازداشت شد. او درباره سرنوشت همسرش سکوت کرده بود تا این‌که چند روز پیش اعتراف کرد همسرش را شش سال پیش کشته و جسدش را در شهرچالوس به آتش کشیده است.

دیروز متهم به قتل برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به بازپرس جنایی گفت: من و همسرم که از من 13 سال بزرگ‌تر بود 18 سال پیش و زمانی که در یک شرکت در تهران کار می‌کردیم، آشنا شده و ازدواج کردیم. از او دختری دارم که اکنون 17 ساله است. خانواده‌اش با این ازدواج مخالف بودند و زیاد با آنها رفت و آمد نداشتیم.

وی افزود: 9 سال قبل من از طریق دوستانم به شیشه معتاد شدم. بعد از مصرف شیشه به خاطر توهم به جان همسر و دخترم می‌افتادم. همسرم از این وضع خسته شده بود حتی مرا کمپ برد که بی‌نتیجه بود. از
محل کارم به خاطر اعتیادم اخراج شدم. همسرم خواست طلاق بگیرد که به خاطر دخترم از تصمیمش منصرف شد. دو بار هم تهدیدم کرد اگر اعتیادم را ترک نکنم همراه دخترم برای همیشه من را ترک می‌کند.

مرد همسرکش افزود: 6 سال پیش دختر و همسرم را برای تفریح به چالوس بردم و در خانه ویلایی اجاره‌ای ماندیم. آن شب در آن خانه با همسرم دعوایم شد. بعداز دعوا او خوابید. به سمتش حمله‌ور شده و با دستانم خفه‌اش کردم. این در حالی بود که دخترم در اتاق دیگری خوابیده بود. از ترس لو رفتن ماجرا جسد را در خودرویم گذاشته و در اطراف شهر با بنزین به آتش کشیدم. وقتی برگشتم، دخترم سراغ مادرش را گرفت که به دروغ گفتم او به خاطر اعتیادم ما را ترک کرده است. او باورش شد و بعد به تهران بازگشتیم او در این سال‌ها با دروغ من زندگی کرد. می‌خواستم حقوق بازنشستگی ماهانه همسرم را هم نصیب خود کنم که نشد .

متهم به همسرکشی برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت . جست‌وجوی پلیس برای کشف جسد سوخته مقتول ادامه دارد.

عذاب وجدان دارم

مرد همسرکش هنوز خمار بود و تلو‌تلو می‌خورد. او بدرستی نمی‌ توانست روی پاهایش بایستد. می‌گفت عذاب وجدان دارد و به خاطر همان راز قتل را فاش کرده است.

چرا اعتیادت را ترک نکردی؟

معتاد بودم و دوستانم نمی‌گذاشتند ترک کنم. حتی به کمپ رفتم ولی نتوانستم ترک کنم.

عذاب وجدان داشتی؟

بله اما از ترس تسلیم نشدم.

اموالی هم از همسرت سرقت کردی؟

همسرم در حال فراهم کردن مقدمات بازنشستگی‌اش بود که به قتل رسید. تصمیم گرفتم شرایطی را فراهم کنم تاحقوق بازنشستگی او به من برسد .

پول او نصیبت شد؟

خیر. امسال دوباره به این فکر افتادم هر طور شده حقوق بازنشستگی همسرم را نصیب خود کنم که نشد. خواهرزنم پس از پرس و جوهای مداوم ردی از من پیدا کرد و با رفتن نزد پلیس شکایت کرد تا این‌که من دستگیر شدم و سرانجام بعد از شش سال به خاطر عذاب وجدان، راز قتل همسرم را فاش کردم.