نوآوران آنلاین- جاده قدیم البته برخلاف لایه ظاهریش که فیلمی است در حوزه درام اجتماعی و تا اندکی روانشناسانه، دارای زیر متن و لایه پنهانی است که تلاش میکند تا به شکل کاملاً غیرمستقیم و البته هوشمندانه برخی مضامین و موضوعات سیاسی را در درون خود بگنجاند و شاید همین هوشمندی و دغدغه زیاد کارگردان و نویسنده فیلمنامه در جایگذاری این شعارها در متن قصه سبب شده تا وی از تمرکز بر روی قصه اصلی منحرف شده و در نتیجه تعداد زیادی آدم با تعداد زیادی داستان و داستانک در فیلم داشته باشیم بدون اینکه چرایی برای حضور و وجودشان و برای مطرح ساختنشان در فیلمنامه وجود داشته باشد. قصه البته میتوانست به یک درام اجتماعی آسیبشناسانه بدل شود و یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی جامعه کنونی ما را روایت کند: زورگیری و تجاوز به زنان! اما همانگونه که در سطور بالا ذکر شد، ظاهراً این خط و تم اصلی و ساده که میتوانست با ساختاری جذاب تماشاچی را جلب و جذب کند اسیر برخی دیگر از ذهنیتهای منیزه حکمت شده و بهگونهای او مسیر را اشتباه پیموده است. تقابل سه نسل سنتی، میانه و جدید متشکل از آقا بزرگ و بهرام و خسرو و شیدا و دیگران، وجود آدمهای فرعی بیش از اندازه لازم در داستان، قصه کارخانه بهرام، عروسی خسرو، مسائل شیدا، مادرجون و مهرو و قصه بانکی که مینو مدیرش است و بسیار قصههای دیگر موازی با قصه اصلی و صد البته آدمهای آفریده شده کوچک و بزرگ مرتبط با این قصهها سبب شده تا به نوعی کار از دست نویسنده رها شده و به همین دلیل در 10 الی 15 دقیقه پایانی فیلم به ناگاه مینو تمام آسیبهای روانی ناشی از تجاوز و زورگیری را به راحتی به فراموشی مس پارد و دوباره تبدیل به همان زن قدرتمند مدیر و مدبر میشود و برمیگردد و همه کارها و امور را راست و ریست میکند و در انتها نیز اعتراف میکند که مورد تعرض قرار گرفته و تمام.
ساختار نیز متأثر از متن به شکلی آشفته است و البته باید ذکر کرد که آشفتگی فیلم به مشکلات فیلمنامه، چند پارگی آن، عدم شخصیتپردازی مناسب کاراکترهای اصلی و فرعی و در نهایت به مشکلات ناشی از فضای ذهنی شعارزده سیاسی منیژه حکمت بازمیگردد. فیلم اگرچه از یک دوجین چهرههای سرشناس سینما و تئاتر بهره میبرد که شاید میتوانستند فروش فیلم را تضمین کنند، اما با توجه به فیلمنامه و ساختار فعلی جاده قدیم، احتمالاً منیژه حکمت نباید به فروش خوب آن دلخوش باشد. مگر اینکه قدرت فیلمیران در اکران به کمک فیلم بیاید و جاده قدیم بتواند به هر ضرب و زوری از این کارزار رها شود.
نویسنده: ندا الماسیان طهرانی