نوآوران آنلاین-رویترز در تحلیلی مینویسد: «با وجود آنکه واشنگتن به دنبال پایان این مناقشه و بن بست موجود بین قطر از یک طرف و چندین کشور عربی از سوی دیگر است، اما این دیدارها و سفرهای پیاپی از سوی مقامهای ارشد این کشورها راه به جایی نخواهد برد.
تنش در میان کشورهای عربی باعث ایجاد دودستگی و تفرقه در گروه کشورهای شکل دهنده شورای همکاری خلیج فارس شده و در این بین، اقدامات تحت رهبری ایالات متحده در ایجاد جبههای قدرتمند در برابر جمهوری اسلامی ایران را تحت الشعاع قرار داده است.
ایالات متحده همچنان امیدوار است که میزبان نشست آمریکا – شورای همکاری خلیج فارس در انتهای سال جاری میلادی باشد اما از آنجا که تنش و تفرقه میان کشورهای گروه مذکور وجود دارد، چنین امیدواری در سایهای از ابهام قرار دارد.
در این راستا، یکی از مقامهای ارشد دولت واشنگتن با اشاره به بحران موجود میان کشورهای گروه مذکور میگوید: آنها حتی نمیخواهند چشم در چشم شوند. آنها آماده حل بحران نیستند.
قطع همکاریها و روابط تجاری و مسافرتی میان عربستان، امارات متحده عربی، بحرین و مصر با قطر به ژوئن سال گذشته میلادی باز میگردد زمانیکه این کشورها، قطر را به حمایت از ایران و تروریسم متهم کردند. قطر این اتهامات را رد کرده و میگوید، این بایکوت و تحریم تلاشی برای تجاوز به تمامیت ارضی و تسلط بر اوضاع کشور است.
دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا روابط نزدیکی هم با امارات و عربستان دارد. قطر میزبان بزرگترین پایگاه هوایی ایالات متحده در منطقهای است که گرفتار داعش در عراق و سوریه است و آمریکا با این پایگاه به نبرد آن رفته است.
نشستهای واشنگتن
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان طی روزهای آتی به واشنگتن و دیدار ترامپ میرود؛ بعید است که مناقشه قطر جزئی از مسائل کلیدی در این دیدار باشد. شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر نیز ۱۰ آوریل سال جاری میلادی به کاخ سفید میرود.
به گفته یکی از مقامهای ارشد دولت واشنگتن، شخص دیگری که قرار است با ترامپ دیدار کند، ولیعهد ابوظبی شیخ محمد بن زاید است که پس از دیدار برنامهریزی شده امیر قطر با ترامپ دیدار خواهد داشت؛ این دیدار در ۲۷ مارس ۲۰۱۸ انجام میگیرد.
رهبران عربی در دیدارشان با ترامپ با او درباره مواجهه با ایران، مقابله با افراط گرایی و تعمیق روابط اقتصادی و نظامی صحبتی خواهند داشت. به گفته یکی از مقامهای ارشد سابق آمریکایی که مسئول امور منطقهای است: به نظر میرسد که در مورد توافق کشورهای شکل دهنده سازمان همکاری خلیج فارس برای برگزاری نشست دیگری با میزبانی ترامپ در کمپ دیوید دستاوردهای اندکی حاصل شود. آنها بیشتر دوست دارند تا دستورالعملهای مستقل خود را در نشستها و دیدارهای دو طرفه در واشنگتن پیگیری کنند.
در پی تحریم قطر، واردات کالاها به این کشور عربی با دشواری روبرو شده و صاحبان حساب از این چهار کشور تحریم کننده، میلیاردها دلار از پولهای خود را از بانکهای قطر خارج کردهاند؛ مسالهای که بر اقتصاد این کشور اثری سوء برجای گذاشته است.
قطر صادر کننده ارشد جهانی گاز مایع، راههای جدید تجاری برای خود در نظر گرفته و دهها میلیارد دلار از ثروت عظیم خود را برای حفظ بانکهایش اختصاص داده است.
امارات هم در کنار عربستان، مصر و بحرین، دوحه را به حمایت از افراطگرایان در منطقه متهم میکند و راهکاری مشابه سه کشور دیگر در رابطه با قطر اتخاذ کرده است.
دولت واشنگتن نگران است که این جدایی و دودستگی در میان متحدانش به نفع ایران و نفوذش بر خاورمیانه تمام شود.
از اینها گذشته، نه عربستان و نه امارات به دنبال پایان دادن به این درگیری در منطقه نیستند. در آغاز این بحران، چهار کشور تحریم کننده، فهرستی ۱۳ بندی را شامل تعطیل کردن شبکه الجزیره و قطع روابط با ایران به دوحه ارسال کردند.
"راب مالی"، رئیس اندیشکده گروه بینالمللی بحران میگوید: قطر لابیگری خود را در واشنگتن افزایش داده اما ریاض و ابوظبی این مناقشه را "یک عامل تحریک کننده جزئی" میدانند و نه یک مشکل فوریتی که میتوان مدت ها با آن زیست و هیچ تاثیری بر منافع آمریکا نمیگذارد.
وی ادامه میدهد: این کشورها به دنبال این هستند که با این مشکل به عنوان بخشی از یک مبلمان یا اثاثیه منزل رفتار کنند و نه یک مسالهای که نیازمند توجه ویژه و سریع است.
رویکرد متناقض آمریکا با این مساله، تلاشهای آن را در میانجیگری با هدف پایان دادن به این بحران پیچیده میکند.
ترامپ در وهله نخست حامی عربستان و امارات است و قطر را تامین کننده مالی تروریسم میداند اما تحت فشار رکس تیلرسون، وزیر خارجهای که اخراجش کرده و جیمز ماتیس، وزیر دفاع موضع خود را تعدیل کرده و خواستار اتحاد کشورهای حوزه خلیج فارس است.
دوحه نسبت به حمایت از جانب واشنگتن بیش از پیش اعتماد دارد چون آمریکا اخیرا میزبان مذاکراتی در سطح عالی بوده است.
یکی از مقامهای ارشد آمریکایی مطلع از اقدامات میانجیگری کشورش گفته است که هنوز برخی تمایلات در میان متحدان خلیج فارسی آمریکا در آغاز مذاکرات وجود دارد.
او میگوید: آنها به این نتیجه رسیدهاند که اوضاع به دست ایرانیها، سوریها و روسها است و زمان آن رسیده تا این مسائل را حل کنند. از یک طرف، آنها میدانند که این مشکل و بحران باید حل شود و اوضاع میتواند بدتر شود و بر مسائل دیگر اثر بگذارد. از طرف دیگر، آنها دوست دارند تا این بحران ادامه یابد چون با تداوم آن احساس قدرت میکنند.»