نوآوران آنلاین-نخستین مرد همسرکش که دیروز در شعبه دوم دادگاه یک کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی بوئینی و با حضور یک مستشار محاکمه شد داوود ۵۴ ساله بود. وی تابستان سال ۹۵ پس از ۲۵ سال زندگی مشترک همسر ۵۰ سالهاش به نام لیلا را در خانهشان در نازیآباد با ضربات چاقو کشت و بلافاصله با پلیس تماس گرفت.
وی دیروز در حالی محاکمه شد که دو پسر و مادر همسرش برای وی حکم قصاص خواستند اما دختر او در حالی که اشک میریخت، گفت: بین دوراهی قرار گرفتهام. از یک طرف خون مادرم و از طرف دیگر زندگی پدرم به درخواست من بستگی دارد. ولی هرچه فکر میکنم میبینم حالا که مادرم را از دست دادهام، حاضر به قصاص پدرم نیستم. به همین خاطر با دریافت دیه گذشت میکنم.
سپس داوود روبروی قضات ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من عاشق همسرم بودم. ما 25 سال زندگی خوبی با هم داشتیم و صاحب سه فرزند شده بودیم. من سابقه بیماری روانی دارم و به همین خاطر مدتی در بیمارستان روانی بستری بودم. در آن موقع همسرم مدام به من سر میزد و از من مراقبت میکرد .
وی درباره اختلافهای اخیر با همسرش گفت: چندماهی بود که بازنشسته شده بودم و تمام وقت را در خانه میگذراندم. همسرم در کلاسهای عرفان شرکت میکرد و کمتر از قبل به من اهمیت میداد. چون وقتم آزاد بود از لیلا میخواستم تا بیشتر وقتش را با من بگذراند و با هم به مسافرت و تفریح برویم اما قبول نمیکرد. همین موضوع باعث شده بود فشار روانی زیادی به من وارد شود. آخرین بار سر همین موضوع با او درگیر شدم. بیتفاوتیهای همسرم کلافهام کرده بود به همین خاطر در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقوی آشپزخانه چند ضربه به او زدم. همسرم میخواست چاقو را از دستم بگیرد به همین خاطر دستهایش هم زخمی شد. همان موقع پسر کوچکم که از سروصدا متوجه ماجرا شده بود وارد اتاق شد. از او خواستم بلافاصله با اورژانس تماس بگیرد، ولی کار از کار گذشته بود .
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود و اشک میریخت، گفت: نمیدانم چرا دست به این کار زدم. مدتی بود قرصهای اعصابم را مصرف نمیکردم و به همین خاطر کنترل اعصابم را از دست دادم.من به مرگم راضی هستم و بدون همسرم این زندگی برایم معنایی ندارد.
سپس وکیل به دفاع از وی پرداخت و گفت: این مرد ۲۵ سال با عشق و علاقه با همسرش زندگی کرده اما عقده بیتفاوتیهای همسرش را با ضربات چاقو تخلیه کرده است. گرچه پزشکی قانونی سلامت روانی وی را تائید کرده است اما مدارک نشان میدهد او مدتی در بیمارستان روانی بستری بوده و در چند ماه اخیر داروهایش را بدرستی مصرف نمیکرده و به احتمال زیاد به همین خاطر دست به قتل زده است. به همین خاطر تقاضا دارم تا موکلم به کمیسیون پزشکی قانونی معرفی شود.
قتل قبل از شروع زندگی مشترک
دومین همسرکش حسن۲۳ ساله بود که قبل از شروع زندگی مشترک دست به جنایت خانوادگی زده بود و دیروز در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی پای میز محاکمه ایستاد. وی نوزدهم مهرماه سال ۹۶ همسر ۱۸سالهاش به نام مریم را که دانشجوی رشته رادیولوژی دانشگاه تهران بود داخل ماشین خفه کرد و جنازه وی را در جاده سعیدآباد شهریار انداخت.
در جلسه رسیدگی به این پرونده پدر و مادر مریم برای دامادشان حکم قصاص خواستند. پدر قربانی گفت: من فقط یک دختر و پسر داشتم. دختر بزرگم بیدلیل به دست دامادم کشته شد و پسرم مدتی پیش بر اثر تزریق آمپول اشتباهی دچار معلولیت شد. من و همسرم حالا شرایط سختی را میگذرانیم و حاضر به گذشت نیستیم. به همین خاطر برای قاتل حکم قصاص میخواهیم.
سپس حسن روبهروی قضات ایستاد و گفت: چهار ماه بود که با مریم عقد کرده بودم. من عاشق مریم بودم و میخواستم بعد از خدمت سربازی زندگی مشترکم را با او شروع کنم.
وی ادامه داد: آخرین بار نوزدهم مهرماه سال ۹۶ با ماشین مقابل دانشگاه دنبال او رفتم تا با هم برای تفریح به بیرون برویم. قرار بود صبح روز بعد به خدمت سربازی اعزام شوم اما مریم اصرار داشت زودتر جشن عروسیمان را برگزار کنیم و سر زندگیمان برویم. من به او گفتم قبل از پایان خدمت نمیتوانم مقدمات جشن عروسی را برپا کنم اما قبول نکرد. سر همین موضوع با هم درگیر شدیم. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم در یک لحظه دستانم را جلوی دهان مریم گرفتم و او را خفه کردم. من قصد کشتن او را نداشتم اما وقتی به خودم آمدم که مریم نفس نمیکشید. خیلی ترسیده بودم به همین خاطر جنازه را در جاده شهریار انداختم و به خانه برگشتم. تا اینکه خانواده او ماجرای مفقود شدنش را به پلیس اعلام کردند و جنازه کشف شد.
وی در حالی که اشک میریخت گفت: من مستحق قصاص هستم و هیچ دفاعی ندارم. میدانم اشتباه بزرگی مرتکب شدهام و میخواهم زودتر از این زندگی خلاص شوم .
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کنند.