نوآوران آنلاین- مریم، مادر سحر به قاضی دادگاه خانواده گفت: ۷سال است که سحر با من زندگی کرده و با من انس گرفته، این برای او بسیار سخت است که بخواهد زیردست نامادری زندگی کند. در همین حال سعید ۲۷ساله سخنان همسر سابقش را قطع کرد و گفت: چرا او ۶سال قبل که جگرگوشه مرا جدا کرد به این روزها نمی اندیشید، اگر او یک مادر است من هم یک پدرم، وقتی او از من طلاق گرفت سحر فقط یک سال داشت که از من جدا شد و با مرد دیگری ازدواج کرد، ۶سال در این فکر بودم که آن مرد با دخترم چگونه رفتار می کند. همسر سابقم در حق من به عنوان یک پدر خیلی ظلم کرد، اکنون می خواهم دخترم در کنار من زندگی کند و این حق من است.
در این هنگام سحر ۷ساله که قربانی اختلافات پدر و مادرش شده بود گفت: من دوست ندارم با آن ها زندگی کنم. ناپدری ام مرا کتک می زند و اصلا مرا دوست ندارد. می گویند این مرد هم پدر من است ولی او را هم نمی شناسم، اگر او هم مانند ناپدری ام مرا در انباری تاریک زندانی Prisoner کند آن وقت چه کسی دلش به حالم می سوزد.
سحر در حالی که اشک می ریخت به قاضی گفت: ناپدریم مرا مورد آزار قرار می دهد، بعضی از شب ها که از موادمخدر استفاده می کند به اتاق من می آید و در حالی که حالت عادی ندارد لباسم را به زور در می آورد و با من کارهای زشتی می کند.
قاضی پس از شنیدن اظهارات دختربچه دستور داد که کودک از مادرش جدا شود و در صورت تایید شدن شرایط پدرش حضانتش به وی سپرده شود. در ادامه تیمی از ماموران پلیس برای دستگیری ناپدری شیطان صفت وارد عمل شدند.