کد خبر : 173080 تاریخ : ۱۳۹۷ جمعه ۱۶ شهريور - 11:59
شوهرم شهروز شب ها در را می بندد و در اتاق دیگر می خوابد! شب زنده‌داری‌های یاسمن باعث شد که در نهایت او تصمیم به جدایی از شوهرش بگیرد. او که شب‌ها تا صبح از کودکش که اصلا نمی‌خوابید به تنهایی نگهداری می‌کرد، تنها به‌خاطر این‌که شوهرش به او کمک نمی‌کند، درخواست طلاق داد.

نوآوران آنلاین- زن جوان هفته گذشته در مقابل قاضی Judge دادگاه خانواده تهران گفت: سه سالی می‌شود که ازدواج کرده‌ام. 14 ماه پیش، پسرمان به دنیا آمد. پسرمان از وقتی به دنیا آمد مرتب بی‌تابی می‌کرد. بخصوص شب‌ها اصلا نمی‌خوابید. فقط گریه می‌کرد و تا صبح بیدار بود. در کل کم می‌خوابید.

او را پیش چند دکتر بردم و همه می‌گفتند هم دل درد دارد و هم در کل ذات بچه‌ام این‌طور است که کم می‌خوابد. از زمان تولد پسرم دیگر نتوانستم شب‌ها بخوابم. تا صبح بیدار بودم. حتی الان که پسرم 14 ماهه شده است، باز هم شب‌ها نمی‌خوابد.

گاهی اوقات تا صبح فقط گریه می‌کند. در این مدت بیمار شده‌ام. از بی‌خوابی و ناراحتی دچار افسردگی شده‌ام و نمی‌دانم باید چکار کنم. حالا در این میان شهروز هم هیچ کمکی به من نمی‌کند. شب‌ها سر ساعت می‌خوابد و تا صبح حتی یک‌بار هم بیدار نمی‌شود. در یک اتاق دیگر می‌خوابد و در را هم می‌بند و تا سر و صدای بچه را نشنود. با این که صبح زود هم سر کار نمی‌رود و می‌تواند کمی دیرتر از خواب بیدار شود،اما حاضر نیست به‌خاطر بچه‌اش کمی سختی بکشد. در این مدت فقط من سختی کشیده‌ام. مرتب در عذاب بودم. خیلی از شب‌ها به‌خاطر بی‌خوابی مریض شدم. اما باز هم شهروز به من کمک نمی‌کند و اهمیتی هم به سختی‌هایی که می‌کشم نمی‌دهد. 14 ماه است درست نخوابیده‌ام و همیشه سر این موضوع با شهروز دعوا کرده‌ام. ولی او می‌گوید حاضر نیست از خوابش بزند و بچه داری کند. دیگر تحمل ندارم. آخرین‌بار سر همین موضوع با او دعوا کردم و شهروز مرا کتک زد. این همه زحمت کشیدم و در آخر به جای تشکر مرا کتک زد.
به جای این‌که مرا درک کند و حرفم را قبول کند، آن همه دعوا راه انداخت و کتکم زد. من هم بعد از این ماجرا تصمیم گرفتم برای همیشه از شوهرم جدا شوم. دیگر تحمل این مرد خودخواه را ندارم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی بچه فقط مادرش را می‌خواهد. شب‌ها در کنار من نمی‌ماند. من هم سرکار می‌روم و هر شب خسته از کار برمی‌گردم. دیگر نمی‌توانم تا صبح بیدار بمانم. اما تا زمانی که نخوابیده‌ام در بچه‌داری به همسرم کمک می‌کنم. تا جایی که بتوانم به او کمک می‌کنم. ولی یاسمن این موضوع را متوجه نیست و مرتب غر می‌زند. از وقتی پسرمان به دنیا آمده مرتب دعوا داریم. به او می‌گویم وقتی توان بچه‌داری نداشتی چرا صاحب فرزند شدیم. اما گوش نمی‌کند و فقط به‌خاطر لجبازی با من سر چنین موضوعی دعوا راه می‌اندازد. در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند و آنها را برای حل شدن مشکلشان به مشاوره خانواده معرفی کرد.

با راهکارهای روان‌شناسان مشکلات را کاهش دهید
قاسم زاد، روان‌شناس دراین‌باره می‌گوید: هر زوجی در زندگی مشترکشان ممکن است با بحران‌های زیادی روبه‌رو شوند. بحران‌هایی که آنها را دچار اختلاف و دعوا و دوری می‌کند. زوج‌ها باید بدانند که در مواقع بحران چطور رفتار کنند که زندگی‌شان از هم نپاشد. معمولا تفاوت‌های رفتاری افراد موجب ایجاد مشکلاتی می‌شود که اگر با مشاوره و شناخت به نوع رفتار همراه نباشد، موجب ایجاد شکاف عمیق عاطفی در زوج‌ها و در نهایت طلاق می‌شود.
اگر افراد می‌خواهند زندگی زناشویی خوبی داشته باشند، باید آگاهانه انتخاب کنند و خود را از مشورت دیگران بی‌نیاز ندانند.
اما زوج‌ها باید بدانند که با استفاده از راهکارهای روان‌شناسان می‌توانند بخش قابل توجهی از مشکلات زندگی‌شان را کاهش دهند و حتی از طلاق جلوگیری کنند. زوج‌های جوان قبل از آغاز زندگی مشترک، باید مهارت‌های مختلف زندگی را بشناسند. از طرف دیگر مشاوران هم باید به وضعیت فرهنگی و اجتماعی زوج‌ها توجه داشته باشند تا بتوانند راهکار مناسب برای جلوگیری از وقوع طلاق را ارائه دهند. قبل از بچه‌دار شدن باید شرایط مالی، روانی و زندگی خود را بررسی کنند و بعد از روبه‌رو شدن با مشکلات به طلاق فکر می‌کنند. همان‌طور که در ابتدا گفتم، زوج‌ها در این‌باره هم می‌توانند از روان‌شناس کمک بگیرند.
از سوی دیگر در فرهنگ اسلامی ایرانی ما زن و شوهر همپای هم نسبت به تربیت و نگهداری فرزندان اهتمام داشته اند،توجه به این آداب و احکام ها برای زوج های جوان بسیار راهگشاست.