نوآوران آنلاین- سالار عقیلی (خواننده آواز اصیل ایرانی) سهشنبه 13 آذر به مناسبت تولدش به شبکه اول سیما رفت و درباره کنسرت- نمایش اخیر خود، حواشی قطعهای که برای جام جهانی اجرا کرده بود، تحصیلات دانشگاهی و علت رفتن سراغ بازیگری تئاتر و کارهای جدید خود گفت.
کسی که هم خوانندگی میکند هم بازیگری ماندگار نمیشود
او درباره تحصیل در رشته بازیگری در دانشگاه توضیح داد: رشته من بازیگری تئاتر بود و اساتید بسیار خوبی از جمله زندهیاد استاد حمید سمندریان را دیدم. سرکار خانم رویا تیموریان، منیژه محامدی، امیر دژاکام و قطبالدین صادقی اساتید من بودند و زمانی که تحصیل میکردم بهترینها در دانشگاه جمع بودند. در محضر همه این اساتید تلمذ کردم. اما قبل از این که تئاتر بخوانم موسیقی کار میکردم و بعد از گرفتن کارشناسی سراغ آموختن دانشگاهی موسیقی رفتم. بعد هم چون موسیقی جدی شده بود دیگر نخواستم بازیگری کنم.
این خواننده ادامه داد: در مصاحبهای هم گفتم که کار درستی نیست خواننده بازیگر شود یا بازیگر خواننده شود. بهتر است اسم نبریم. به نظرم طرف در این زمینه ماندگار نیست و مردم نمیدانند به او به عنوان بازیگر نگاه کنند یا خواننده و در برزخ است.
عقیلی یادآور شد: یک فوتبالیست اهل ایتالیا بود که هم فوتبالش خوب بود هم بازیگر مشهوری شده بود. شاید در کشور ما این موضوع جا نیفتاده است. چند بار به من هم پیشنهاد بازیگری شد و قبول نکردم. اما همیشه گفتهام اگر کارگردانی پیدا بشود که زندگی شخصی سالار عقیلی را طبق آنچه که واقعیت است به تصویر بکشد در آن صورت در نقش خودم بازی خواهم کرد.
او در این باره که چه فیلمی برای بازی به او پیشنهاد شده، بیان کرد: چند کار تئاتر برای بازی به من پیشنهاد شد. همچنین یکی دو بار هم برای فیلم سینمایی دعوت شدم که اسامیشان یادم نیست چون تا گفتند مخالفت کردم. درس این رشته را خواندهام و اگر کسی را ببینم که بد میخواند یا بد بازیگری میکند در دلم میگویم اما هیچوقت به خود طرف نمیگویم.
«بگو کجایی» آن چیزی که میخواستم نبود
این خواننده که اخیرا به اجرای یک کنسرت- نمایش پرداخته است، درباره این تجربه گفت: این کار را اخیرا با آهنگسازی مهیار علیزاده و بازی مارال فرجاد و پویا امینی در تالار وحدت و همچنین هتل اسپیناس پالاس در سالن ۲۵۰۰ نفری روی صحنه بردیم. خیلی هم موفق بود. «بگو کجایی» کار خوبی هم از نظر موسیقایی هم بازیگری بود، ما هم راضی بودیم اما آن چیزی که من میخواستم نبود. نمیدانم شاید یک کارگردان خیلی قوی باید بیاید این جنس کار را هدایت و کارگردانی کند و به نظرم یک چیزی کم داشت. «بگو کجایی» کار خودم بود و باید از آن دفاع کنم اما حقیقت را میگویم. بعد از این شاید کمتر کنسرت- نمایش کار کنم و به نظرم موسیقی آنقدر شخصیت دارد که به تنهایی مخاطب را سیراب کند.
عقیلی درباره کنسرت- نمایش «سی» نیز اظهار کرد: نشد کار آقای همایون شجریان را ببینم اما از دوستان دربارهاش پرسیدم. ما در ایران همیشه با نظرات متفاوت روبرو هستیم، یک نفر میگوید خوب و یک نفر میگوید بد. من تعریفهای متفاوت شنیدم اما بیشتر خوبی بود.
شاید کار تازهام را روی صحنه بیاورم
او در پاسخ به این که علت انتقادش به کنسرت- نمایش خود چیست، گفت: به نظرم باید کارگردانی بیاید که برای این کار باشد و موسیقی و نمایش را تلفیق کند. از این تجربه نیز، هم خوشحالم هم نیستم؛ چرا که باید یک سناریو براساس موسیقی که اجرا میشود نوشته شود تا به هم ربط داشته باشند؛ البته کار ما ربط داشت اما آن ربطی که من مدنظر داشتم نه. اکنون کاری درباره مولانا با علی پژوهشگر دارم که اگر آن را روی صحنه بیاورم فکر میکنم موفقتر باشد.
رشته آواز در دانشگاه نبود برای همین بازیگری تئاتر خواندم که از کودکی به آن علاقه داشتم
این خواننده موسیقی سنتی درباره اساتیدش در حوزه موسیقی بیان کرد: اساتید بسیاری چون صدیق تعریف، جهانگیر مهرپروران، توکلی، ناصرپور، صالح عظیمی و... به من لطف داشتند و در محضرشان بودم و تلمذ کردم. گرایش من آواز بود و از سال ۷۲ که وارد هنرستان موسیقی شدم میخواستم خواننده شوم. سال ۷۶ فارغالتحصیل شدم و سال ۷۷ هم به دانشگاه رفتم.
عقیلی ادامه داد: میخواستم خواننده شوم اما آن زمان دانشگاه موسیقی رشتهای به نام آواز نداشت که خواننده پرورش دهد و درس آواز بدهند. حالا را نمیدانم. از سوی دیگر من از کلاس پنجم ابتدایی که به مدرسه رازی میرفتم، آن جا تئاتر بازی میکردم؛ بنابراین علاقه خاصی به تئاتر داشتم. در هنرستان چهار سال موسیقی خوانده بودم و چون دیدم در دانشگاه آواز نداریم خواستم سراغ رشتهای که از گذشته در آن فعالیت داشتم بروم.
آنها که آهنگ جامجهانی را بیهیجان میدانند از هیجان چه میخواهند؟
او درباره حواشی آهنگ جام جهانی و انتقاد برخی مبنی بر نبود هیجان در این کار، تاکید کرد: قرار بود یک آهنگ آقای قربانی بخواند، یک آهنگ من و خواننده دیگری هم حضور داشته باشد. اصولا کاری که در قطعی به این بزرگی در کشور میخواهد انجام شود، مشکلات و نقدهای آن و اتفاقات بعدش هم بزرگ است. جام جهانی یک چیز جهانی است و آدم باید همیشه برای چنین چیزی که برای یک ملت است پیش قدم شود. از من هم دعوت شد و خودم به شخصه نرفتم. اما دوستانی که به این کار انتقاد کردهاند و میگویند هیجان ندارد از هیجان چه میخواهند؟
خواننده فیلم سینمایی «سرو زیر آب» افزود: بچه کوچک ۷ ساله در کیش جلوی صحنه آمد و گفت میشود ۱۱ ستاره را هم بخوانی؟ ما این اثر را تا به حال در کنسرت اجرا نکردیم چون ارکستر بزرگ میخواهد و فقط در روسیه با رهبری آقای شهرداد روحانی اجرایش کردیم. در جام جهانی من چون کنسرت داشتم بعد از بازی ایران مراکش به ایران برگشتم و ناراحتم که نتوانستم دو بازی دیگر را ببینم.
در کشور به جای رقابت، حسادت حاکم است
عقیلی یادآور شد: مثلا برای پرسپولیس که چند روز پیش بازی داشت اگر من میرفتم وسط زمین میخواندم باز هم عدهای انتقاد میکردند یا اگر مجری لازم داشتند و شما میرفتید باز هم ممکن بود برخی حرف بزنند. اینکه به کارهای بزرگ انتقاد شود در کشور ما یک اصل است. بخش بزرگی از آن به حسادت برمیگردد و در کشور ما به جای اینکه رقابت حاکم باشد حسادت حاکم است و ما به جای اینکه خودمان را بالا بکشیم میخواهیم دیگران را تخطئه کنیم و پایین بکشیم. من کارهای ملی میهنی زیادی انجام دادم و انتخاب من برای خواندن چنین اثری همینطوری نبوده و با پشتوانه بوده است. دوستان آنقدر اطلاع داشتند که مرا انتخاب کردهاند. برای یک برنامه حرفهای موسیقی هیچوقت از مجری طنز دعوت به کار نمیکنند.
میتوانستم برای جامجهانی بخوانم توپ را در دروازه شوت کن اما ...
او تصریح کرد: من نمیگویم این انتخاب شایسته بوده یا نبوده است. یکی از افتخارات من درباره کاری که برای جام جهانی خواندهام و دوستان شاید بعدها متوجه شوند که ما چه کردهایم، درباره شعر آن بوده است. برخی شاید انتظار داشته باشند ما از اشعار سخیف و روزمره استفاده کنیم ولی ما آمدیم و از معیارهایی که در ادبیات فارسی ما وجود دارد انتخاب کردیم. آهنگ را بابک زرین از بهترین آهنگسازان ایران کار کردند. این اثر شعر بسیار زیبایی هم داشت که البته اشاره مستقیم به جام جهانی نداشت. ما میتوانستیم بگوییم توپ را در دروازه شوت کن اما باید کاری میکردم که در شأنیت سالار عقیلی هم باشد وگرنه باید روزی ۲۰ تا آهنگ بخوانم.
این خواننده در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا همه به تلفیق روی آوردهاند و موسیقی اصیل ایرانی نابود شده است، تاکید کرد: من خودم چند وقت پیش کاری را با استاد شعاری منتشر کردم که تماما براساس موسیقی قدیم ایران است. استاد مسعود شعاری یکی از اساتید خوب سه تار هستند.
حتی یک کار تلفیقی هم در آلبومهایم ندارم
عقیلی در پاسخ به این گفته که کارهای مگاهیت شما همه تلفیقی است، گفت: چون این آثار یا تیتراژ سریال بودهاند یا برای فیلم و تئاتر اجرا شدهاند اما شما اگر توانستید یک کار من را مثال بزنید که حالت پاپ و تلفیقی داشته باشد و به صورت سیدی منتشر شده باشد من به شما جایزه میدهم. آلبومها کار من است اما آثاری که براساس فیلم و سریال ساخته میشود براساس خواسته کارگردان و تهیهکننده است. مثل کارهای مختلفی که برای سریالهای گوناگون کردهام. از «تبریز در مه» تا «سرو زیر آب».
کسی برای سی دی موسیقی پول نمیدهد
او اذعان کرد: یک روز کسی به من گفت چرا فقط آهنگ ملی میهنی میخوانی و آثار عاشقانه و عارفانه نمیخوانی؟ گفتم من فقط ۱۰، ۱۲ کار میهنی دارم و ۴۰۰ تا آهنگ عارفانه و عاشقانه دارم. ولی ما فقط از تلویزیون آثار را گوش کرده یا آنها را دانلود و رایت میکنیم و نمیرویم برای سی دی موسیقی پول بدهیم. ما باید به این تفکر برسیم که خودمان دنبال کار موسیقی برویم و بخریم. من اثری دارم که در آن فقط ۴۰ دقیقه آواز خواندهام. موسیقی اصیل نمرده و هست و از بین نرفته و از بین نمیرود. موسیقی اصیل عین فرش دستباف هرچه پا میخورد ارزشمندتر میشود. مثل سی و سه پل اصفهان و تخت جمشید میماند. وقتی کودکی به دنیا میآید و مادر در گوشش لالایی میخواند گوشه بختیاری در دستگاه همایون است.
اپرایی با چندین بازیگر و خواننده خواهیم داشت
عقیلی در پایان همچنین با اشاره به تعطیلی آموزشگاه موسیقی خود بعد از ۱۵ سال به این دلیل که فرصت کافی برای مدیریت آن را نداشته، در پایان درباره کنسرتها و کارهای جدیدش گفت: چند وقت دیگر تور شهرستانهایم آغاز میشود، قرار است در ساری کنسرت داشته باشم و آنجا قرار است برای اولین بار محلی مازندرانی بخوانم چون از طرف پدری مازندرانی هستم. در شیراز آخر ماه سه یا چهار شب در تالار حافظ اجرا خواهم داشت. همچنین با یک کار حالت اپرا همکاری میکنم که با چندین بازیگر و چندین خواننده با نام «برانگیخته» اجرا میشود.