نوآوران آنلاین- محسنی بندپی که طی 40 روز اخیر و با استیضاح علی ربیعی، برای مدتی سرپرستی وزارت رفاه و پس از آن سازمان تامیناجتماعی را بر عهده داشت در حالی از سازمان بهزیستی خداحافظی میکند که سه سال از مسیر دولت و برنامههایش برای سازمان بهزیستی به عنوان یکی از زیرمجموعههای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی باقی مانده است. مسیری که به گفته فعالان سازمانهای مردم نهاد با مشارکت بیشتر آنها در معادلات سازمان بهزیستی آغاز شد و بیشک با تحقق سایر مطالبات آنها ادامه خواهد یافت.
بسیاری از فعالان سازمانهای مردمنهاد با تاکید بر اینکه سازمان بهزیستی به دلیل ارتباط با حساسترین و ضعیفترین اقشار جامعه از اهمیت ویژهای برخوردار است معتقدند که نباید در ریاست این سازمان نگاه جناحی، سیاسی و حتی جنسیتی حاکم باشد و به قول خودشان باید کار را به کاردان سپرد. به همین دلیل به سراغ برخی از فعالان سازمانهای مردم نهاد رفتیم تا مهمترین مطالبات آنها را از سازمان بهزیستی به عنوان مهمترین متولی حمایت از اقشار محروم کشور جویا شویم.
محبوبه خلوق، رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی اتحادیه جهانی معلولان با بیان اینکه مطالباتی که سازمانهای غیر دولتی دارند در واقع مطالبات جامعه هدف آنهاست، گفت: به عبارت دیگر ما برای خودمان مطالبهای نداریم بلکه کل مطالبات مربوط به جامعه هدف ماست که زیرمجموعه سازمان بهزیستی کشور قرار دارند و شامل افراد معلول، زنان سرپرست خانوار، سالمندان و ... هستند.
وی با بیان اینکه در گذشته سازمان بهزیستی با توجه به قوانینش، با سازمانهای مردم نهاد ارتباط زیادی برقرار نمیکرد، اظهار کرد: میزان ارتباطات بهزیستی با سازمانهای مردمنهاد، بر اساس سیاستی که ریاست سازمان داشت، در دورههای مختلف کم رنگ یا پر رنگ شده است.
خلوق افزود: سالها پیش در اذهان مدیران کشور و حتی بهزیستی این موضوع جا نیافتاده بود که NGOها همکاران آنها هستند و رقیب آنها محسوب نمیشوند. در واقع آنها به مثابه واسطهای بین جامعه هدف و دولت تلاش میکنند تا کارها را سرعت ببخشند و آنها را با کیفیت بیشتر و هزینه کمتر انجام دهند چراکه کار آنها به شکل مردمی است. آنها نیروهای داوطلب هستند.
عضو شورای مرکزی شبکه زنان جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه در سالهای اخیر نگاه سازمان بهزیستی نسبت به سازمانهای غیردولتی مثبت شده است، تصریح کرد: امروز سازمان بهزیستی NGOها را به عنوان یکی از همکاران و شرکای کاری میبیند. این نشان میدهد سازمانهای غیردولتی به سطحی از خودباوری رسیده اند که توانستند خودشان را به سازمانهای دولتی ثابت کنند. درعین حال هم مدیران سازمانهای دولتی به سطحی از آگاهی رسیدند که میدانند اگر در کنار سمنها تصمیمگیری و تصمیمسازی کنند و قسمتی از اجرا و نظارت را به سازمانهای مردمنهاد واگذار کنند، این کار یک بازی برد-برد بین دولت و NGO است.
خلوق با بیان اینکه در سالهای اخیر این اتفاق برای سازمان بهزیستی افتاده است و در بسیاری از برنامههای سازمان بهزیستی میبینیم که از سازمانهای مردم نهاد این حوزه دعوت میشود تا حضور پیدا کنند، اظهار کرد: در این جلسات از نقطه نظرات سازمانهای مردمنهاد استفاده میشود. همچنین نمایندگانی از آنها برای حضور در شورای سیاست گذاری انتخاب میشود و آنها در حوزه تصمیمسازی و تصمیمیگیری دخالت مستقیم دارند.
وی با تاکید بر اینکه بر اساس تجربه سالهای گذشته سازمانهای مردمنهاد با حضور فردی بیرون از سازمان بهزیستی برای مدیریت آن ضربههای سنگینی خوردهاند، تصریح کرد: کسانی که از بیرون این سازمان وارد آن شدند، بعد از چندین سال تازه با اهداف سازمان، جامعه هدفش و مشکلات عدیدهای که دارد، آشنایی پیدا کردند. موضوعات کاری این سازمان بسیار زیاد است به طوریکه تمام مسائل و مشکلات و آسیب های اجتماعی را در بر میگیرد و کسانیکه از بیرون وارد آن شدند زمان زیادی را صرف کردند تا آن فرد خودش را با برنامهها، مشکلات و موضوعات سازمان بهزیستی همسو و هم داستان کنند.
مدیرعامل انجمن برنا با اشاره به اینکه یکی از نگرانیهای ما این است که سازمان بهزیستی کشور دچار مدیرانی شود که نیاز به آزمون و خطا دارند، ادامه داد: جامعه هدف بهزیستی افراد ضربهپذیر، با مشکلات زیاد و افراد و خانوادههایی از دهکهای پایین جامعه با مشکلات فراوان هستند که نمیتوانند دچار آزمون و خطا شوند.
وی با تاکید بر اینکه سازمان بهزیستی سازمانی نیست که نگاه سیاسی در آن برای مدیرانش لحاظ شود، تصریح کرد: در دورههایی افرادی که سیاسی بوده و به سازمان بهزیستی وارد شدند، باعث شدند تا به عنوان سازمانهای مردمنهاد ضربه بخوریم. کسانی هم که ضربه میخورند، جامعه هدف و بیبضاعت جامعه هستند. همانطور که میدانید در کشور ما هم خیلی بحث نظارت بر مدیران به شکل دقیق انجام نمیشود، بنابراین باید از همان ابتدا دقت کرد تا زن سرپرست خانوار، معلول، سالمند، زنان آسیبدیده، معتادان، کودکان کار و ... که زیر مجموعه بهزیستی هستند، ضربه نخورند.
خلوق با بیان اینکه در برههای هستیم که با توجه به تحریمها بیشترین فشار روی جامعه هدف سازمان بهزیستی است، اظهار کرد: هر روز یکی از اعضای جامعه هدف بهزیستی از بحرانها ضربه سنگینی میخورد، حالا تصور کنید رئیسی از بیرون این سازمان وارد شود که اصلا با مشکل جامعه هدف سازمان بهزیستی آشنایی ندارد و مسائل اقتصادی بار مضاعفی هم بر دوش آنان گذاشته است. تا این فرد با مشکلات آشنا شود، یکسال زمان لازم است. به ویژه مدیران که معمولا کارمندان زیرمجموعه خودشان را تغییر میدهند.
علی همت محمود نژاد، رئیس انجمن دفاع از حقوق معلولان نیز در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه سازمان بهزیستی نباید جایگاه کارآموزی برای مدیران باشد، گفت: فردی که جایگزین آقای بندپی در بهزیستی میشود اولا باید با سیاستهای آقای بندپی به ویژه در مورد معلولان آشنایی داشته باشد و به ادامه دادن آن سیاستها نیز علاقهمند باشد. اگر این سیاستگذاریها ادامه پیدا نکند، برنامههای قبلی نیز ناقص باقی میمانند.
وی اظهار کرد: رییس بهزیستی باید کسی باشد که به امور گروههای مختلف تحت پوشش این سازمان مسلط باشد.
این فعال حقوق معلولان ادامه داد: تنها سه سال به پایان دولت باقی مانده است بنابراین اگر رئیس جدید با بهزیستی آشنا نباشد تنها یکی دو سال طول میکشد تا با امور این سازمان آشنا شود و شاخصهای آن پیدا کند.
وی افزود: واقعیت این است که مدیر بهزستی همواره با نگاه سیاسی وارد آن شده است. یعنی معمولا با پیشنهاد رئیس جمهور و با حکم وزیر رفاه وارد این حوزه میشود. در حال حاضر به طور میانگین رئیس بهزیستی هر دو سال یکبار تغییر کرده است. باید پرسید طی این مدت کوتاه یک رئیس چه برنامهای می تواند داشته باشد؟ دورانی هم بود که رئیس بهزیستی ۴ سال در این مقام بود و برنامههای موفقی هم داشت.
محمودنژاد تصریح کرد: خواهش ما از دولت این است که تا جای ممکن نگاه غیر سیاسی به موضوع بهزیستی و معلولان داشته و رییس بهزیستی با معلولیت، بهزیستی و خانواده بزرگ آن آشنایی کامل داشته باشد.