کد خبر : 181829 تاریخ : ۱۳۹۷ جمعه ۵ بهمن - 16:25
داستانِ گل‌نوشته‌های توقیفی یاسوج چه بود؟ مطالعات و تحقیقات میدانی باستان‌شناسی نشان می‌دهد که ۳۹ گِل‌نوشته توقیفی در ۱۳ سال قبل، که به موزه‌ی یاسوج تحویل داده شده به احتمال بسیار زیاد از استقرارگاه گشتاسبی در استان کهگیلویه و بویراحمد کشف شده‌اند.

نوآوران آنلاین- مالک قطعه زمین قرار گرفته در روستای خان‌احمد در روستای باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد معتقد است زمینش که امروز باستان‌شناسان آن را به نام «گشتاسپی» می‌نامند، قطعه زمینی هموار در دامنه‌ی صخره‌ای کوه بوده که احتمالا در سده‌های میانه اسلامی به منظور زراعت سکوبندی شده بود و به دلیل داشتن خاک باستانی در دل تپه، کشاورزان از خاک آن استفاده می‌کردند تا مالک زمین نیز در اواخر دهه‌ی ۱۳۸۰ شمسی، تصمیم می‌گیرد در این زمین هندوانه کشت کند، اما این بار شانس با این کشاورز یار نیست، او که برای کشت هندوانه نیازمند شخمی عمیق‌تر است در زمان انجام این کار، ده‌ها گل‌نوشته میخی به دست می‌آورد، اما به جای تحویل آن‌ها به متصدیان این حوزه‌ی فرهنگی، درصدد فروش غیرقانونی آن‌ها برمی‌آید، ولی در زمان خرید و فروش به دام می‌افتد و الواح در اختیار او توقیف می‌شوند.

اما امروز دیگر علاوه بر اتفاقات گذشته، توسعه‌ بزرگراه و ایجاد زیرسازی‌ها در این محل، باعث شده تا خاک زمین آشفته و درهم باشد، با کشف الواح و نشان دادن موقعیت مکانی زمین توسط مالک، باعث می‌شود تا باستان‌شناسان به این منطقه بروند.

مالک زمین در زمان کشت و کار در باغ نیز اشیایی را به دست آورده بود که سه قطعه‌ی شکسته از سه گل‌نوشته مجزا ـ دو قطعه گل‌نوشته‌ی میخی، یک قطعه نیز از گل نوشته‌ای است که فقط جای مُهر آن باقی مانده ـ ، تعدادی ساغر کف‌دگمه‌ای و کاسه و پیاله‌ای شکسته را نیز به دست آورده بود که به هیات کاوش تحویل داد.

توسعه‌ بزرگراه زمینِ عیلامی را صاف کرده بود

محمدتقی عطائی ـ سرپرست هیأت باستان‌شناسی روستای «خان‌احمد» یاسوج ـ در گفت‌وگو با ایسنا، به تحویل ۳۹ گل‌نوشته‌ی سالم و شکسته‌ی توقیفی ژدر اواخر دهه‌ی ۱۳۸۰ شمسی اشاره می‌کند و می‌گوید: با تحقیقات بعدی مشخص شد که این گِل نوشته‌ها از شهرستان باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد و از نزدیکی روستای «خان‌احمد» به دست آمده‌اند. پس از آن در سه مرحله از محل احتمالی این استقرارگاه بازدید و سپس بررسی و مطالعه‌ی بیشتری انجام شد، نخست هیأتی از سوی پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی مأمور گمانه‌زنی در این استقرارگاه شد که نتایج به دست آمده نشان داد در هیچ‌کدام از گمانه‌ها نهشته‌ی باستان‌شناختی در نقاط مختلف وجود ندارد، ولی از بین خاک‌های درهم و آشفته، چند قطعه سفال عیلامی به دست آمد.

وی به بررسی‌های فراگیر باستان‌شناسی در شهرستان گچساران در سال ۱۳۸۸ اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: در بررسی‌های فراگیر باستان‌شناختی شهرستان گچساران، محل این محوطه به طور دقیق بررسی و علاوه بر کشف تعداد بیشتری سفالِ سطحی عیلامی، قطعه کوچکی از یک گل نوشته نیز به دست آمد.

او نقطه‌ی به دست آمده در این کشف را به عنوان منشاء احتمالی گِل‌نوشته‌های کشف شده در آن زمان می‌داند که مورد توجه قرار گرفت و می‌افزاید: در سال‌های اخیر توسعه‌ی بزرگراه جنوب کشور که از باشت و گچساران می‌گذشت، اجرایی شد. با تسطیح زمین و زیرسازی محور جدید بزرگراه، قسمت بزرگی از استقرارگاه گشتاسپی از بین رفته بود، ولی در زمان تسطیح، خاک‌های مملو از سفال استقرارگاه در کنار جاده و نزدیک تنها درخت بزرگ بلوط انباشته شده بود.

عطایی با تاکید بر این‌که این استقرارگاه و خاک‌های انباشته شده در اواخر اسفند ماه ۱۳۹۶ و در سومین فصل بررسی راه‌شاهی هخامنشی مورد بازبینی قرار گرفت، توضیح می‌دهد: موضوع خاک‌های انباشته شده به اطلاع پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی رسید و قرار شد تا خاک‌های توده شده تا زمان مطالعه‌ی بیشتر، از این محل جابجا نشود. در این شرایط احتمال وجود اشیای فرهنگی مانند گِل‌نوشته در آن وجود داشت.

عملکرد ضعیف یگان حفاظت میراث، زمین را باغ مرکبات کرد

وی اما به عملکردِ ضعیف یگان حفاظت باشت نیز اشاره می‌کند و آن را عاملی می‌داند که صاحبِ زمین بدون اطلاع از اهمّیت آن و بدون آن‌که یگان حفاظت این منطقه از استان در این زمینه چیزی به او بگوید، خاک‌های دارای مواد فرهنگی را برای توسعه‌ی باغ مرکبات مورد استفاده قرار داد.

او ادامه می‌دهد: زمانی که پس از پیگیری‌های طولانی، امکان حضور در منطقه با هدف مطالعه‌ی این خاک‌ها میسر شد، با چندین کپه خاک جدا از هم در باغ مرکبات مواجه شدیم، همه‌ی خاک این کپه‌ها از خاک باستانی نبود، بلکه بیشتر آن خاک طبیعی بود که برای تقویت‌شان مقداری از خاک باستانی را هم کنار آنها ریخته بودند.

عطایی با اشاره به شکل کنونی استقرارگاه بیان می‌کند: در اثر توسعه‌ی بزرگراه و به دلیل زیرسازی این راه در محل استقرارگاه گشتاسپی، در حال حاضر سطح بزرگراه به مقدار تقریبی ۳۰ سانتیمتر پایین‌تر ازسطح خاک‌های طبیعی اطراف آن است.

او در تشریح عملیات میدانی با اشاره به این نکته که بعد از چندین مرحله بازدید، بررسی و مطالعه باستان‌شناختی، منشاء گِل‌نوشته‌های میخی توقیفی در پرده‌ی ابهام باقی مانده بود، اضافه می‌کند: برای حل این موضوع تنها راه باقی مانده بررسی و مطالعه‌ی آخرین نهشته‌های درهم و آشفته از استقرارگاه گشتاسپی بود که به صورت کپه‌های مجزا از هم دیده می‌شد. بنابراین به دلیل مطالعه‌ی مواد فرهنگی این پشته‌ها، تمام خاکِ آن‌ها که اثری از قطعات سفالی در آن‌ها به چشم می‌خورد، غربال شد و تمام مواد باستانی بازیافتی از خاکِ پشته‌ها گردآوری شدند، این مواد به طور عمده شامل خُرده سفال بود.

وی با اشاره به اینکه بر سطح یکی از سفال‌ها، یک پرنده‌ی شکاری (عقاب ) به صورت برجسته نقش بسته بود، تعداد کل سفال‌های بازیافتی را دو هزارو  ۸۳۵ قطعه عنوان می‌کند.

همه شواهد باستانی به زمین کشاورزِ باشتی می‌رسد

سرپرست هیأت باستان شناسی با اشاره به کشف یک قطعه گِل شکل داده شده با دو اثر مُهر (گِل مُهر) در این محوطه می‌گوید: بعد از پایانِ خاکبرداریِ خاک‌ها، به منظور اطمینان از وجود یا نبود لایه‌ی باستانی در محل استقرارگاه، گمانه‌ای منطبق با جهات اصلی جغرافیایی و با راستای شمالی ـ جنوبی ایجاد شد و غیر از چند قطعه سفال در خاک‌های سطحی گمانه، هیچ یافته باستانی و فرهنگی به دست نیامد.

به گفته این باستان‌شناس، در مجموع در هیچ کدام از چاله‌ها، لایه‌ی باستانی چه به صورت درجا و چه به صورت آشفته و درهم رویت نشد؛ بنابراین با انجام این اقدامات با اطمینان می‌توان گفت که متأسفانه استقرارگاه گشتاسپی به طور کلی نابود شده است. همچنین به جز خرده سفال‌ها و گِل مُهر، یک سنگ مدور از جنس آهک که بین آن سوراخ شده بود نیز از دیگر یافته‌های سطحی به دست آمده است.

عطایی با بیان این نکته که با انجام این مطالعات، موضوع منشاء یابی گِل نبشته‌های میخی توقیفی به مراحل نهایی خود رسید، بیان می‌کند: گِل نبشته‌های میخی توقیفی به احتمال بسیار زیاد از همین محل کشف شده‌اند، چون بر پایه پژوهش‌های انجام گرفته این الواح به دوره‌ی عیلام میانه تاریخ‌گذاری می‌شوند و تمام سفال‌هایی که از این محوطه به دست آمده‌اند نیز همگی مشابه سفال‌های دوره‌ی عیلام میانه‌ی خوزستان هستند.

او با بیان اینکه پیدا شدن یک قطعه گِل نبشته کوچک از سطح محوطه، این احتمال را تقویت کرد، تاکید می‌کند: دو قطعه گِل‌نوشته اهدایی از سوی مالک زمین که از سطح همین محوطه یافت شده، بر ارتباط بیشتر الواح توقیفی با این محوطه تأکید می کند.

وی با اشاره به این نکته که محتوای اندک این قطعه گِل نبشته‌ها مشابه الواح توقیفی موزه‌ی یاسوج است، اظهار می‌کند: اثر مُهر باقی مانده روی سومین قطعه از گِل نبشته‌های اهدایی، از نظر سبک شناختی مشابه‌ی دیگر گِل‌نوشته‌های توقیفی در موزه‌ی یاسوج است و اثر مُهر باقی مانده روی گِل مُهر مکشوفه از خاک‌های سطحی این استقرارگاه، عیناً با یکی از اثر مُهرهای موجود روی یک گِل‌نوشته‌ی توقیفی در موزه‌ی یاسوج، مشابه بوده و هر دو حاصل یک مُهر هستند.

نام «گشتاسپی» برای نخستین بار درجغرافیای تاریخی عیلام ظاهر شد

این باستان‌شناس همچنین با اشاره به سبک مُهرهای گشتاسپی بیان توضیح می‌دهد: بیشتر گِل‌نوشته‌های توقیفی اثر مُهرهایی با نقش مایه گیاهی و هندسی دارند و نزدیک‌ترین نمونه‌ها به اثر مُهرهای الواح گشتاسپی از تُل ملیان و مربوط به الواح اواخر دوره‌ی عیلام میانه‌ی آنجاست.

او با تاکید بر این‌که  گِل‌نوشته‌های به دست آمده از استقرارگاه گشتاسپی شامل دو گروه متن متفاوت متون اداری و نامه‌ها است که ۱۰ عدد از متون اداری این مجموعه خوانده شده و در ارتباط با احشام (گاو و بز و گوسفند) هستند، اظهار می‌کند: در این متون یک جا نام عیلامی قید شده که احتمالاً نام باستانی محوطه‌ی گشتاسپی ( مَنلَری) است، این نام پیش از این در هیچ متن عیلامی ذکر نشده و برای نخستین بار است که در جغرافیای تاریخی عیلام ظاهر می شود.

سرپرست هیات باستان‌شناسی از جمله اطلاعات به دست آمده از خوانش این متون را نیز این طور توضیح می‌دهد:‌ گله‌های گاو، بز و گوسفند که بزرگترین آنها به ۷۰۰ رأس گاو می‌رسد، در ماه‌های پایانی یا ماه‌های ابتدایی سال در این منطقه به چِرا آورده می‌شدند.

عطایی با بیان این نکته که مطالعات باستان‌شناختی در محل تپه‌ی گشتاسپی نشان می‌دهد که این استقرارگاه تک دوره‌ای و کوچک بوده است، اضافه می‌کند: از آنجایی‌که این تعداد گاو، بز و گوسفند نمی‌توانسته در محوطه‌ی گشتاسپی نگهداری شود، می‌توان فرض کرد که چندین گله در بخش‌های مختلف این قسمت به چِرا برده شده و در همان محل ها هم نگهداری می‌شده‌اند.