کد خبر : 181880 تاریخ : ۱۳۹۷ شنبه ۶ بهمن - 14:15
گیلان سیاه و سفید هم قشنگ است «برای من گیلان یک شگفتی بزرگ نیست، صبری عمیق است. صبری برای به بار نشستن. صبری به اندازه توم بیجار گرفتن، صبری برای تیمارداری توم‌ها، صبری به اندازه نشستن روناس و نمک به جان ماهی سفید و شور کردن آن. صبری به ظرافت تخم‌های ابریشمی که زنان گیلانی آن‌ها را در کاغذی می‌ریزند و زیر لباس خود در مجاورت پوست بدنشان می‌گذارند تا به گرمای پوست، کم کم شکفته شود و کرم ابریشم متولد شود. صبری بدون حرف برای مردهایی که از رودخانه‌ای بی ماهی، انتظار ماهی گرفتن دارند و کماکان با قلابی در آب، همان جا ایستاده‌اند.»

نوآوران آنلاین- کیارنگ علایی، عکاس «وضعیت چهارم» در توضیح نمایشگاه اخیر خود چنین می‌گوید و ادامه می‌دهد: «از چند سال پیش که برای معلمی عکاسی به گیلان دعوت شدم، در فاصله فشرده میان کلاس‌ها و سفرها به عکاسی پرداختم. گیلان برای من کتابی ناخوانده بود با صدای سنگفرش و حلبی؛ وقتی باران بی‌تصویر روی آن می‌ریخت، با چشم‌اندازهایی که این دیگر سو را برایم به توسل گاهی تبدیل کرد و این‌چنین شد که عکاسی از گیلان برایم واجب‌تر از نان شب شد.»

نمایشگاه «وضعیت چهارم» از کیارنگ علایی دربرگیرنده نگاه او به گیلان است که در یک پروژه بلندمدت عکاسی، آنها را طی هشت سال با دوربین خود ثبت کرده است؛ البته بخش‌های کوچکی از این تصاویر را در نمایشگاه‌های انفرادی‌اش در فنلاند، فرانسه و آلمان در یکی دو سال گذشته به نمایش گذاشته ولی در پایان تصمیم گرفته مجموعه کامل عکاسی‌اش از گیلان را در ایران در معرض دید عموم قرار دهد.

زمانی که به آثار این نمایشگاه نگاه می‌کنیم تصاویری از گوشه کنار گیلان و روستاهایش با حضور مردم بومی آن منطقه را می‌بینیم.

علایی به خبرنگار ایسنا می‌گوید که در عکسبرداری از گیلان فردیت افراد برایش حائز اهمیت بوده؛ فردیتی که تشخص یافته و از یک عمومیت بزرگ جدا شده است، فردیتی که شرایط خاص زندگی در گیلان به این افراد بخشیده است و به این دلیل، عکس ها به جای نمایش اقلیمی مشخص، فضا را چیره بر انسان نمایش می‌دهند. و این فضاست که ابتدا در عکس ها دیده می شود و سپس انسان در بخش ناچیزی از تصویر به صورت کمینه گرا حضور دارد.

او در این باره ادامه می‌دهد: «مثلا اگر چوپانی را در عکس ها می بینید، قطعا به دلیل تشخص فردی این کاراکتر عمومی است، یعنی بین صدها فریم عکس از چوپانان ـ به عنوان یک خصیصه اقلیمی در آنجا ـ من آن یکی را انتخاب کردم که متاثر از فضا، کاراکتریستیک شده باشد.

علایی بیان می‌کند که در عکاسی از گیلان قصد نداشته تصاویری از فضاهای مه‌آلود، ارتفاعات، مناظر و چشم‌اندازهای تماشایی و کارت پستال‌ به ثبت برساند بلکه فردیتی که مردم گیلان و حومه آن، وابسته به نوع اقلیم و شرایط خاص زندگی‌شان در گیلان پیدا کرده‌اند و به این دلیل آنها را به سمت انزوا و تنهایی ارجاع می‌دهد برای او مهم بوده است.

درواقع مردم گیلان به مرور با زندگی در برخی از مناطق این استان به فردیت و اصالتی می‌رسند که حاضر به ترک زیست‌گاه خود برای فرار از انزوا نمی‌شوند و ریشه‌هایشان را حفظ می‌کنند. این دسته از افراد در گیلان منابع مطالعاتی علایی بوده‌اند و او قصد داشته در عکس‌هایش این افراد را به تصویر بکشد؛ البته گاهی در عکس‌های علایی خانواده‌هایی را می‌بینیم که در حال تعمیر خانه خود هستند و یا ارتباط افرادی را با حیوانات خانگیشان می‌بینیم.

با توجه به گفته‌های خود عکاس، کلیه این تصاویر یک مفهوم کلی را دنبال می‌کنند. داستانی که شخصیت اصلی آن گیلان است و در کنار آن مردم گیلان. با نگاه کردن به عکس‌ها فضایی مملو از یک حس سرد و تاریک به بازدیدکننده القا می‌شود. حسی که تنها ناشی از رنگ سیاه سفید عکس‌ها نیست. چرا که فردیت و انزوا در این تصاویر حرف اول را می‌زند. در بیشتر عکس‌ها افرادی را می‌بینیم که به تنهایی ایستاده و یا مشغول کاری هستند. همچنین در بیشتر تصاویر فضای زمستان را می‌بینیم که این امر به تنهایی سرمای ناشی از هوای سرد زمستان را به بیننده منتقل می‌کند.

علایی درباره فضای سرد تصاویر نمایشگاه «وضعیت چهارم» می‌گوید: «این فضا و حس موجود در تصاویر به خاطر نوع انتخابی است که خود من دارم. درواقع این حس و حال از ناخودآگاه من بیرون آمده و به عکس‌هایم نیز انتقال یافته است. هنر در ناخودآگاه اتفاق می‌افتد. هر جا خودآگاهش کنیم به بیراهه رفته‌ایم. باید تکنیک را یاد بگیریم اما از آن عبور کنیم، به زیبایی شناسی مسلط باشیم اما روی آن متوقف نشویم. هنر در بی‌خویشی اتفاق می‌افتد و آینه تمام‌نمای وجود خود ماست. هنر صادقانه ترین شکل بیان فردی است و میان واگویه‌های مختلف، معصومانه ترین آنها. تنها جایی است که میان تزویر جهان، هنوز سپید مانده و رنگ خدا را دارد.

در پایان بازدید از عکس‌ها به یک گله گوسفند برمی‌خوریم که قطعه‌ای از پازل مجموعه عکاسی «وضعیت چهارم» است و در زیر مجموعه مفهوم کلی نمایشگاه قرار گرفته است. در تعداد دیگری از تصاویر منظره‌هایی از آیین چیدن پشم گوسفندان توسط دو کارد و یا دام بافی را در شنبه بازارها می‌بینیم.

اما چرا نام این نمایشگاه «وضعیت چهارم» است؟؛ عکاس درباره دلیل انتخاب این نام برای نمایشگاهش چنین بیان می‌کند: «این اسم دو پهلو است. از جهتی عبارت وضعیت چهارم این را بیان می‌کند که یک چیزی قبلا سه بار دیگر تکرار شده و این بار به چهارمین مرتبه خود رسیده است. در واقع وضعیت چهارم به این معناست که من سه بار دیگر بخش‌هایی از عکس‌های نمایشگاه را در نمایشگاه‌های انفرادی‌ام در اروپا در معرض دید عموم قرار داده‌ام. ولی از طرفی حالتی که در فضا و هوای گیلان هست به نوعی برای من حکم حالت چهارم ماده را دارد. فضایی که انگار جامد، مایع و گاز نیست. در واقع ابهام و سیالیتی که در هواست شبیه به پلاسمای ماده است.»

نمایشگاه عکاسی کیارنگ علایی با عنوان «وضعیت چهارم» در گالری آران در حال برگزاری است و تا تاریخ ۱۹ بهمن ماه ادامه خواهد داشت.