کد خبر : 20095 تاریخ : ۱۳۹۶ جمعه ۳ شهريور - 13:33
امام جماعت راهبری کند نه تکروی! یک امام جماعت، یک عقل است در کنار دیگر عقول بزرگان هر محل. این عقل باید راهبری و پدری کند و نه تکروی و تحکم.

نوآوران آنلاین- دکتر محمدعلی فیاض‌بخش در روزنامه اطلاعات نوشت: «روز دوشنبه‌ای که گذشت، به نام روز جهانی مساجد در تقویم آمده بود. در احادیث دینی ما حقوقی برای مسجد ذکر شده است که از جمله، اقبال مردم، به خصوص اهالی هر محله به مسجد محل زندگی‌شان است. نیرویی چنین بالقوه و کارآمد در هر محله، اگر به وظایف ذاتی خود عمل کند، چه تحولات عظیم و مثبتی را می‌تواند در کارنامه‌ی خود داشته باشد.
تاریخ کشور ما در برهه‌هایی شاهد رقم خوردن تحولات و تحرکات چشمگیری از پایگاه مساجد بوده است. کمترین اثر یک مسجد فعال و پویا در هر محله، می‌تواند همبستگی اجتماعی و مهربانی و اخلاق‌مداری باشد. ضمن آن که تثبیت اعتقادات درست و آموزش‌های ضروری دینی شهروندان در سطح عام، از دیگر آثار یک مسجد کارآمد است.
کودکی و نوجوانی نسل ما، به خصوص در دهه‌ی پنجاه و اوایل دهه‌ی شصت، با خاطراتی ماندگار و اغلب سازنده در مساجد پیوند خورده است؛ در همان روزگاری که دیگر نهاد‌های فرهنگی و اجتماعی برای فرزندان خانواده‌های مذهبی جذابیت یا فایدتی به دنبال نداشته‌اند. یکی از جذابیت‌های آن روزگاران، حفظ زیّ و زینت مساجد در شئونات کاملاً مردمی بوده است؛ بدان گونه که مسجد، محل انس و الفت و نیز پایگاهی امن برای اهل هر محل به شمار می‌آمده است. امنیت و ایمنی در مساجد، نشأت گرفته از روابط گرم پیش نماز با اقتداگران و نیز چتر فراگیر و مهربانانه‌ای بود که یک محله را مقاوم و ایمن می‌ساخت.
این ایمنی و امید دلگرمی، همچنان در ذات مساجد ما موجود است؛ با این تفاوت، که پاسخگویی به نیازهای نسل امروز، تا حدودی از توان مساجد ما دور افتاده است. منظورم از نیازها، آن مواردی نیست که مثلاً باشگاه‌های ورزشی، یا نهادهای فرهنگی دیگر ذاتا پاسخگوی آنند، بلکه همان نیاز به پذیرش و حمایت معنوی و رفع نیازهای اعتقادی و اخلاقی نسل جوان است.
در همایشی که در این ایام بدین بزرگداشت برگزار شد، دو نکته از دو شخصیت شنیده شد. یکی از روحانیان دست‌اندرکار مساجد آماری ارائه کرد مبنی بر آن که در کشور ما بر اساس سرانه‌ی جهانی، هنوز به اندازه‌ی مساجد موجود، مسجد کم داریم! شخصیت دیگر، همان سردار محبوب و متواضع، (سردار سلیمانی) سخن از ضرورت جذب و انجذاب بیشتر مساجد به میان آورد و روحانیان را هشدار داد، که فتنه‌ی در پیش، در بعد داخلی، اختلاف مذهبی و تفرّق دینی است و مسجدیان روحانی، کافی نیست تا به جرگه‌ی خودی‌های مسجدی اکتفا کنند و دامن از غیر مسجدیان فراشویند، بلکه باید دایره‌ی جذب خود را فراتر برند و این خانواده‌ی بزرگ ایرانی را در شکل‌ها و سلیقه‌های گوناگون، بیش گرد یکدیگر فرا آورند.
برای این منظور، به زعم این قلم باید چند نکته را بازخوانی و باز اندیشی کرد:

۱ـ امامان مساجد از بیش‌فعالی کناره گیرند و هر مسجد را به مرکزی متمرکز برای کار فرهنگی هر محله تبدیل کنند. مشاغل مختلف به اصطلاح فرهنگی و اغلب سیاسی در ارگان‌های پراکنده را وداع کنند و در خانه‌ی امن محلات خود، به عائله‌ی محله‌ی خویش بپردازند.
پیش نمازی شغل نیست که سر اذان بیایند و بعد از تعقیبات بروند، بلکه یک منزلت است که هم وقت موسّع می‌خواهد و هم روی خوش می‌طلبد و هم مجال کافی برای چهره به چهره شدن لازم دارد.

۲ـ در زمانه‌ای که به قول سردار، فتنه‌ی انشقاق دینی و انشعابات عقیدتی جان مسلمانی را از رمق انداخته، به تفرّقات گوناگون دامن نزنند و این خانواده‌ی بزرگ ملی و میهنی را در سایه‌ی مدارا و محبت دینی و رواداری در سبک و سلیقه‌های زندگی گرد هم آورند. یک امام جماعت، یک عقل است در کنار دیگر عقول بزرگان هر محل. این عقل باید راهبری و پدری کند و نه تکروی و تحکم.

۳ـ با حفظ قداست و حریم عقلی و عرفی مساجد، شور فرهنگی و جاذبه‌های رفت و آمد نوجوانان و جوانان را افزون کنند و بر بار آموزشی و اخلاق پروری مساجد بیفزایند. زیبایی ظاهری و وزانت مساجد را برای امور روزمره‌ی فرهنگی، بیش دغدغه ورزند؛ تا تالارسازی برای مجالس تعزیت و ترحیم. به جای آن که بلندگوها را از مناره‌ها، ناخوانده مهمان خانه‌های محله کنند، برای فراخواندن اهل محل به مسجد، جاذبه و دعوت بیاورند.

۴ـ و پا به پای دغدغه‌مندی برای رساندن آمار تعداد مساجد به سطح سرانه‌ی جهانی، دلمشغول افزایش کمی و کیفی مدارس در هر محله باشند. آن کس که همچنان حاضر است برای گنبد و مناره‌ی مسجد خرج کند، اما هنوز حسی برای توسعه‌ی امکانات مدرسه‌ی محل خود ندارد و ضرورت آن را نمی‌فهمد، باید در همین مساجد به فهم درست نائل آید.