از روز پنجشنبه ۲۶ مهر شبکه اجتماعی ایکس(توئیتر سابق)، شروع به ساسبند کردن اکانتهایی کرده است که هشتگهایی درباره انتقام از رژیم صهیونیستی زدهاند. با این اقدام، دنبالکنندگان ( فالوور) اکانتهای ساسپند شده نیز حذف میشود. ساسپند شدن Suspend اکانت به معنای مسدود یا غیرفعالشدن حساب کاربری در شبکه اجتماعی است.
رامین عابدی، تحلیلگر حوزه هوش مصنوعی در گفتوگو با ایسنا در این باره گفت: توئیتر برای انتشار محتوا، قوانین و سیاستهایی دارد که به ۶ دسته اصلی تقسیم میشوند که به صورت خلاصه به شرح زیر هستند:
۱. حریم خصوصی و اطلاعات شخصی عدم افشای اطلاعات شخصی: کاربران مجاز به افشای اطلاعات شخصی دیگران نیستند، از جمله شماره تلفن، آدرس، یا اطلاعات مالی. حفاظت از حریم خصوصی: توئیتر به کاربران اجازه میدهد که محتوای شخصی خود را به اشتراک بگذارند، اما باید مراقب باشند که حریم خصوصی دیگران را نقض نکنند.
۲. محتوای آسیبزا و خشونت محتوای خشونتآمیز: توئیتر به شدت با محتوای تشویق به خشونت، تهدیدها یا اقداماتی که به دیگران آسیب میزند، مقابله میکند. محتوای تروریستی: هر گونه محتوای مرتبط با تروریسم یا گروههای تروریستی ممنوع است.
۳. تحریک تنشهای اجتماعی و نفرت زبان نفرتآمیز: توئیتر محتوای حاوی زبان نفرتآمیز یا تبعیضآمیز بر اساس نژاد، جنسیت، مذهب یا گرایش جنسی را ممنوع میکند. تحریک به خشونت یا تخریب: هرگونه محتوای تحریککننده به خشونت یا تخریب علیه افراد یا گروهها قابل قبول نیست.
۴. اطلاعات نادرست و فریبکارانه اطلاعات نادرست: توئیتر با اطلاعات نادرست، بهویژه در زمینههای مهم مانند سلامت، انتخابات و بحرانهای انسانی برخورد میکند. فریبکاری: محتوای فریبکارانه، از جمله جعل هویت یا استفاده از حسابهای جعلی، غیرمجاز است.
۵. سیاستهای اضافی اسپم و تبلیغات: توئیتر سیاستهای سختگیرانهای در مورد اسپم و تبلیغات فریبنده دارد. ارسال پیامهای تکراری یا آزاردهنده ممنوع است. کپیرایت و مالکیت معنوی: کاربران باید به قوانین کپیرایت احترام بگذارند و از انتشار محتوای نقضکننده حقوق دیگران خودداری کنند.
۶. تنبیه و ساسپند کردن اکانتها نقض قوانین: در صورت نقض هر یک از این قوانین، توئیتر حق دارد که اقداماتی از جمله ساسپند کردن اکانت، حذف محتوا یا محدود کردن دسترسی به حساب را انجام دهد. هشدارها: معمولاً قبل از ساسپند کردن اکانت، توئیتر به کاربران هشدار میدهد، اما این موضوع بستگی به نوع نقض و شدت آن دارد.
عابدی ادامه داد: با توجه به بررسی قوانین انتشار محتوا در توئیتر به نظر میرسد که این تصمیم توئیتر با توجه به نقض بندهای ۲ و ۳ قوانین انتشار محتوا در این شبکه اجتماعی رخ داده است و نکته بسیار مهم و تامل برانگیز فهم و برداشتی است که در کشورها و جوامع مختلف در مورد محتوا وجود دارد؛ اینکه محتوایی در یک کشور ارزش و در کشور دیگر ضد ارزش محسوب میشود، مهم نیست؛ مهم دیدگاه سیاستگذار و مجری قوانین در مورد محتوای منتشر شده است که آیا ارزش تلقی میشود یا ضد ارزش و این تعیین کننده این است که چه سیاستی در قبال محتوای منتشر شده توسط یک شبکه اجتماعی باید اعمال شود.
این تحلیلگر حوزه هوش مصنوعی، خاطر نشان کرد: ولی در کل موضوع بسیار حساسی که وجود دارد، این است که توئیتر طبق قوانین خود حق دارد محتوای آسیبزا و تهدیدآمیز را حذف کند و اکانتهای مرتبط را «ساسپند» کند. این اقدامات معمولاً در راستای حفظ امنیت عمومی و جلوگیری از تشویق به خشونت انجام میشود. اما باید توجه داشت که تعریف «محتوای آسیبزا» ممکن است با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی متغیر باشد. هشتگهایی که به موضوعات حساس مانند جنگ و تنشهای سیاسی اشاره دارند، میتوانند به دو شکل تعبیر شوند، یک شکل آن به عنوان ابراز احساسات و اعتراضات اجتماعی و شکل دوم آن به عنوان تشویق به خشونت.
وی اضافه کرد: بنابراین، توئیتر باید به دقت تصمیمگیری کند و در این مورد شفافیت بیشتری داشته باشد و نکته بسیار مهم این است که سیاستگذاری جانبدارانه در مورد یک محتوا خودش یک ضد ارزش محسوب میشود.
اثرات ساسپند کردن اکانتها بر فضای اجتماعی و سیاسی
عابدی با اشاره به اثرات ساسپند کردن اکانتها بر فضای اجتماعی و سیاسی، توضیح داد: این اقدام ممکن است احساس ناامنی و خفقان را در کاربران ایجاد کند. وقتی افراد متوجه میشوند که به خاطر ابراز نظرات خود ممکن است اکانتشان حذف شود، احتمالاً به خودسانسوری روی میآورند. این یعنی افراد دیگر تمایلی به بیان نظرات انتقادی یا حتی ابراز احساسات خود نخواهند داشت. در نهایت، این امر میتواند به ایجاد یک فضای گفتوگوی کمتحرک منجر شود که در آن تنها نظرات رایج و غیرمخاطرهآمیز مطرح شوند. در شرایط بحرانی، این موضوع میتواند تنشهای اجتماعی را تشدید کند و به افزایش قطبیسازی اجتماعی کمک کند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا این نوع رفتار توئیتر میتواند به تقویت خودسانسوری در کاربران منجر شود، گفت: خودسانسوری به معنای خودداری از بیان نظرات یا احساسات به دلیل ترس از عواقب است. وقتی کاربران میبینند که اکانتهای دیگر به خاطر بیان نظرات خود حذف میشوند، این میتواند به عنوان یک هشدار تلقی شود و باعث شود که آنها از ابراز نظرات واقعی خود خودداری کنند.
به گفته این فعال حوزه هوش مصنوعی، این امر به نوبه خود میتواند به تضعیف فضای گفتگو و تبادل نظر منجر شود. بهعلاوه، این خودسانسوری میتواند به کاهش فعالیتهای اجتماعی و سیاسی منجر شود، زیرا افراد دیگر احساس نمیکنند که صدای آنها شنیده میشود.
پیشنهاداتی برای توسعه فضای دیالوگ و تبادل نظر
عابدی یادآور شد: وقتی در شرایط بحران و جنگ قرار داشته باشیم، فضا و جو حاکم بر جوامع درگیر ممکن است به قدری حساس و تنشزا شود که هر گونه اظهار نظر و بیان عقیده باعث بروز برداشتهای متفاوت، متناقض یا حتی تهدیدزا از یک محتوا شود، در این شرایط جامعهای که قدرت ارتباطات و شبکه اجتماعی قویتر را داشته باشد، میتواند برداشتهای خود از محتوا را غالب بر سایر نظرات کند و این یعنی پیروزی یک گروه در میدان جنگ، ولی بدون دخالت نظامی. اینجاست که نقش سیاستگذاری درست در کشور در مواجهه با فیلترینگ شبکههای اجتماعی تاثیرگذار مشخص میشود و در صورتی که این نقش به صورت نادرست اعمال شود، همانی خواهد شد که میبینیم.
وی اظهار کرد: با توجه به قدرت نفوذ بسیار کم در این شبکههای اجتماعی، این شبکهها به راحتی میتوانند هر روز سیاستگذاریهای جدید و محدود کنندهای را برای محتوای تولیدی توسط کاربران ایرانی اعمال کنند، ولی از نگاه تخصصی و فنی در شرایط حساس شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر و دیگر شبکههای اجتماعی، میتوانند رویکردهای بیشتری برای مدیریت محتوای آسیبزا توسعه دهند. بهعنوان مثال، بهجای ساسپند کردن فوری اکانتها، میتوانند از روشهای پیشگیرانه مانند ارسال هشدار به کاربران یا محدود کردن دسترسی به محتوای خاص استفاده کنند. همچنین، میتوانند کانالهای ویژهای برای بررسی محتوا ایجاد کنند که در آنها کارشناسان مستقل به ارزیابی محتوای مورد نظر بپردازند.
این تحلیلگر حوزه هوش مصنوعی با بیان اینکه چنین اقدامات محدودکنندهای میتواند منجر به شکلگیری اکوسیستمهای اطلاعاتی غیرشفاف و غیرقابل اعتماد شود، افزود: اگر کاربران احساس کنند که آزادی بیانشان محدود شده، ممکن است به سمت پلتفرمهای غیررسمی و ناشناس روی آورند که در آنها اطلاعات نادرست و شایعات به راحتی منتشر میشوند. این امر میتواند به فرسایش اعتماد عمومی به رسانههای اجتماعی و اطلاعات منجر شود و در نهایت به تضعیف دموکراسی و فضای عمومی آسیب برساند.
الگوسازی منفی
وی با بیان اینکه اقدامات توئیتر میتواند به عنوان یک الگو برای دیگر پلتفرمها مورد استفاده قرار گیرد، خاطر نشان کرد: اگر توئیتر به دلیل فشارهای سیاسی یا اجتماعی، چنین اقداماتی را انجام دهد، سایر شبکههای اجتماعی نیز ممکن است احساس کنند که باید همین رویکرد را در پیش بگیرند. این میتواند به یک روند عمومی منجر شود که در آن پلتفرمها به سادگی برای جلوگیری از تنشهای اجتماعی، آزادی بیان را محدود کنند. این نه تنها برای کاربران خطرناک است، بلکه میتواند به ایجاد یک فرهنگ نگرانکننده از سانسور و کنترل کمک کند.
عابدی تاکید کرد: اقداماتی از این دست میتواند احساس ناامنی و عدم راحتی را در بین کاربران ایجاد کند. بسیاری از کاربران ممکن است احساس کنند که نمیتوانند به طور آزادانه در مورد مسائل حساس بحث کنند. این امر ممکن است منجر به کاهش فعالیتهای اجتماعی و سیاسی آنها شود و انگیزهشان را برای مشارکت در گفتوگوهای عمومی کاهش دهند. در بلندمدت، این رفتارها میتواند به منزوی شدن کاربران و از بین رفتن احساس ارتباط اجتماعی منجر شود./ ایسنا