کد خبر : 585011 تاریخ : ۱۴۰۳ جمعه ۲۵ آبان - 22:50
سیامک احصایی در گفت‌وگو با نوآوران: تحصیلات آکادمیک هنرمند نمی‌سازد سیامک احصایی؛ کارگردان؛ بازیگر و طراح صحنه و لباس سینما، تلویزیون و تئاتر، دانش‌آموخته نقاشی از دانشگاه کلیولند اوهایو آمریکاست. او از سال 1374 در حوزه طراحی صحنه و لباس فعالیت دارد و در مقام استاد طراحان بسیار زیادی را تربیت کرده است.

نوآوران آنلایندرباره شرایط امروز طراحی چه در حوزه تصویر و چه در زمینه تئاتر و اهمیت طراحی از نظر کارگردانان و تهیه‌کنندگان با این هنرمند به گفت‌وگو پرداخته‌ایم.

 

نکته‌ای در زمینه طراحی لباس به‌خصوص در سینما و تلویزیون وجود دارد و بسیاری معتقدند دیگر طراحی لباس انجام نمی‌گیرد بلکه انتخاب لباس انجام می‌شود. شما طراحی لباس سینما و تلویزیون را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شاید در بسیاری از آثاری که در دنیای امروز و معاصر می‌گذرند انتخاب لباس وجود داشته باشد اما این اتفاق منطقی است. چراکه اگر طراح تمام این لباس‌ها را طراحی کند و بعد این لباس‌های طراحی شده دوخته شود، مانند لباس‌های عادی هستند و تماشاگر عام یا غیر عام، اصلا متوجه نمی‌شوند چون لباس معاصر است و هیچ المانی وجود ندارد که مخاطب را متوجه کند که این لباس‌ها برای اثر طراحی و آماده شده‌اند. در ثانی، انتخاب درست از نظر اندازه، رنگ و مدل لباس، برای بازیگر و نقشی که ایفا می‌کند، به خودی خود نوعی طراحی است.

 

پس اینکه می‌بینیم در بسیاری از آثار که داستانشان در امروز می‌گذرد، نام طراح لباس هم مطرح می‌شود به این وجه اشاره دارد؟

بله. وقتی در تشخیص طراح، کاراکتری در مقام و شرایطی خاص، باید فرم لباس خاصی را بپوشد، طراحی است. ما نام این کار را انتخاب لباس می‌گذاریم اما درواقع طراح لباس؛ طراحی‌اش را انجام داده است چون اگر یک فرد عادی این انتخاب را انجام دهد، به بسیاری از مسائل دقت نمی‌کند و لباس‌ها به درستی انتخاب نمی‌شوند. به عنوان مثال در 99درصد فیلم‌های معاصر، لوکیشن‌هایی که طراح صحنه انتخاب می‌کند، لوکیشن آماده است چون فیلم‌ها در استودیو که فیلمبردار نمی‌شوند؛ در خانه واقعی، شرکت واقعی و اصولا در شرایط واقعی فیلمبرداری می‌شوند اما آن مکان بر اساس کاراکتری که در آن حضور دارد، چیدمان متفاوتی می‌پذیرد و تنظیم کردن و اعمال تغییرات در آن مکان توسط طراح صحنه، دید وی نسبت به کاراکتر، شرایط و موقعیت اثر است. این دید طراح است که طراحی را شکل می‌دهد. طراحی داخلی بر اساس داستان، کاراکترها و شرایط اتفاق می‌افتد. در بسیاری از مواقع جایزه طراحی صحنه به فیلمی اهدا می‌شود که کاملا معاصر است و می‌تواند شبیه خانه بسیاری از ما باشد و اصلا مکان غریبی نیست. تقدیری که از این طراح صحنه می‌شود به دلیل انتخاب و چیدمان درست مکان است که خود این مساله، نگاه طراح است.

 

شما سالیان سال است که در حوزه طراحی صحنه و لباس فعالیت دارید. از نظر شما تحصیلات تخصصی در حوزه طراحی چه میزان بر این کار تاثیر می‌گذارد؟

تنها به تحصیل کردن در رشته بازنمی‌گردد؛ خود من طراحی صحنه انجام می‌دهم اما رشته دانشگاهی من نقاشی بوده است، در رشته کارگردانی تحصیل نکرده‌ام اما کارگردانی می‌کنم. نمی‌توان گفت چون در این رشته تحصیل نکرده‌ام نباید به کارگردانی ورود کنم. بسیاری از کارگردن‌های سینمای ما در این رشته تحصیل نکرده‌اند و در برخی از مواقع تعداد آثاری که این افراد در مقام دستیار کارگردان فعالیت کرده‌اند، نیز بسیار کم بوده است اما کارگردان‌های بسیار خوبی هستند درنتیجه نمی‌گویم نباید در رشته مرتبط با موضوعی که در آن فعالیت می‌کنیم تحصیل کرد اما این تحصیلات ملاک واقعی نیست.

 

آیا شما اصولا موافقید کارگردانی که فعالیت چندانی در زمینه طراحی ندارد اما در رشته کارگردانی تحصیل کرده است، خودش به طراحی اثرش بپردازد، موافق هستید؟

برخی کارگردان‌ها اصولا مولف هستند. کاری را که انتخاب می‌کنند، بر اساس تصویر، شرایط صحنه، متن و ....شکل گرفته است و این مجموعه، در کنار یکدیگر در ذهن کارگردان شکل می‌گیرد. نمی‌توانیم بگوییم که این کار اشتباه است؛ به‌عنوان مثال تمام اتفاقات در نمایش‌های آتیلا پسیانی در ذهن او شکل می‌گرفتند درنتیجه طراحی صحنه، آکسسوآر، لباس و ... را خودش انجام می‌داد چون پیش از آنکه تئاتر شکل بگیرد، تصویر را در ذهن خودش داشت، تصویری از کار داشت که بر اساس آن تئاتر را اجرا می‌کرد؛ همایون غنی‌زاده، رضا ثروتی نیز به همین صورت کار می‌کنند؛ رضا گوران نیز در برخی از نمایش‌هایش همین شیوه را پیش می‌گیرد.

 

شما در مقام کارگردان، چطور به متن برای اجرا می‌رسید؟

کارهای خود من هم همیشه از یک تصویر آغاز می‌شوند؛ من تصویری را در ذهن دارم، بر اساس آن تصویر طراحی صحنه کار را می‌بینم، در آن فضا به دنبال داستان می‌گردم و قصه را پیدا می‌کنم، کار را کارگردانی می‌کنم و آن را به اجرا می‌رسانم. بسیاری از افراد هستند وقتی متنی را می‌خوانند، از آن تصویری دارند که در برخی از موارد در ایجاد این تصاویر با طراح صحنه به نتیجه نمی‌رسند و تصمیم می‌گیرند تصاویری را که در ذهنشان دارند و ذهنیتشات از طراحی‌ها را با یک اجراگر یا مجری صحنه انجام دهند. در این میان بسیاری موفق می‌شوند و بسیاری دیگر نمی‌شوند؛ برخی تصاویر اشتباه دارند و برخی تصاویری درست.

 

خود شما تعاملتان با کارگردان چگونه است؟ آیا شده که مشکلی در زمینه طراحی مد نظر کارگردان و طراحی خودتان به وجود بیاید؟

خود من با وجود این‌که طراح صحنه هستم، ممکن است در بسیاری از مواقع دیدی که به کار دارم، اشتباه باشد و یا حداقل در راستای کار کارگردان اشتباه باشد و کارگردان طراحی صحنه من را نپسندد. به دانش و دید کارگردان به اثر بستگی دارد. تصویری که از کار در ذهن کارگردان نقش بسته است و قرار است در طراحی صحنه استفاده شود، باید درست باشد. سالیان سال است که دکتر رفیعی تمام آثارش را طراحی و کارگردانی می‌کند و به نظر من دکتر علاوه بر کارگردان، طراح صحنه فوق‌العاده‌ای است.