۵ـ حدود دخالت در امور فرزندان
در گذشته که خانواده گسترده بود و تغییرات و تفاوتهای ارزشی و فکری و رفتاری به اندازه حالا نبود، فرزندان بطور عادی با ارزشها و نگرشها و رفتارهای خانواده بزرگ میشدند و همان را ادامه میدادند. در حالی که در جامعه جدید یکی از مسایل پیش آمده تفاوتهای رفتاری والدین و فرزندان و نیز جداییگزینی مکانی و تشکیل خانواده هستهای است که فرزندان متفاوت و مستقل از خانواده گسترده زندگی میکنند و دخالتهای پیشین خانواده برای آنان مشکلآفرین نیز هست.
از پاسخگویان پرسیده شده که: «تا چه اندازه با اعمال نظر والدین در زندگی فرزندان پس از ازدواج موافق یا مخالفید؟»
موافقت نسبت به اعمال نظر والدین در زندگی فرزندان پس از ازدواج
درصد
گزینهها
۱۴۰۲
۱۳۹۴
مخالف
۶۴٫۲
۵۶٫۰
نه مخالف و نه موافق
۹٫۱
۲۳٫۵
موافق
۲۶٫۷
۲۰٫۵
زنان و جوانان، همچنین افراد با تحصیلات دانشگاهی با این دخالتها مخالفتر هستند، افراد بیسواد و کمسواد و روستاییان نیز گر چه مخالفت کمتری دارند، ولی کمابیش ۶۰ درصد روستاییان و ۴۸ درصد افراد بیسواد نیز با این دخالت مخالف هستند، که نشان دهنده نفوذ ارزشهای والزامات جدید زندگی حتی در میان چنین اقشاری است.
در خصوص اجبار به تکالیف دینی، نگاه مردم تقریباً دو قطبی است، و نتایج به این شرح است که:
نظر نسبت به وا داشتن فرزندان به انجام تکالیف دینی توسط والدین
۴۴٫۳
۹٫۵
۴۶٫۲
تفاوت پاسخها برحسب متغیرهای مستقل خیلی زیاد است. گر چه برحسب جنسیت هیچ فرقی میان نظرات دو گروه نیست، ولی ۵۹ درصد افراد با درآمد بالاتر با این گزاره مخالف هستند، ولی افراد با درآمد کم فقط ۳۷ درصد مخالف هستند.
۵۳ درصد افراد زیر ۳۰ سال در برابر ۳۱ درصد افراد بالای ۵۰ سال مخالف این دخالت هستند. در حالی که فقط ۱۴ درصد افراد بیسواد مخالف هستند، افراد دارای تحصیلات دانشگاهی ۵۶ درصدشان مخالف این اجبار هستند که نشان دهنده تفاوت بسیار بالایی است. انتظار میرود که روستاییان مخالفت کمتری با این دخالت داشته باشند (۳۴ درصد) در برابر شهرنشینان مراکز استانها که ۵۰ درصد مخالف هستند. بیشترین مخالفت در استان البرز (۶۵ درصد) و کمترین نیز در خراسان جنوبی (۲۶ درصد) است که نشاندهنده تفاوتهای زیاد منطقهای در این مورد است.
در فضای عمومی و رسمی هیچ مسألهای به اندازه فرزندآوری مورد توجه قرار نگرفته است. در این باره سخن بسیار است. پرسیده شده که:
به نظر شما یک خانواده (زن و شوهر) بهتر است چند فرزند داشته باشند؟
تعداد فرزند مطلوب
۱۳۹۴*
یک فرزند
۱۰٫۵
۸٫۲
دو فرزند
۵۰٫۹
۴۸٫۱
۳ فرزند
۱۹٫۹
۲۲٫۱
۴ فرزند
۱۴٫۱
۱۶٫۰
۵ فرزند و بیشتر
۴٫۶
۴٫۲
* در سال ۱۳۹۴ گزینه صفر بچه هم بوده که ۰٫۵ درصد پاسخگو داشته است.
میانگین تعداد فرزند مطلوب در سال ۱۳۹۴، حدود ۲٫۵۶ فرزند اعلام شده که در سال ۱۴۰۲ به ۲٫۵۱ کاهش یافته که کاهش مهمی نیست، ولی چرا در این فاصله تعداد موالید از ۱٫۵۷ میلیون نوزاد با یک سوم کاهش مواجه شده و به حدود یک میلیون رسیده است؟ چه اتفاقی افتاده است که در حدود فقط ۸ سال این حد از تنزل را در نرخ زاد و ولد شاهد هستیم؟ بخش مهمی از این کاهش ناشی از کاهش زاد و ولد در گذشته و کم شدن افراد در سن باروری، همچنین تحولات توسعهای در ایران است ولی بخش غیر قابل انکاری نیز ناشی از وضعیت بد اقتصادی و ناامیدی به آینده است.
به طور مشخص افراد مجرد نسبت به افراد متأهل تعداد فرزندان مطلوب کمتری را ابراز داشتهاند، همچنین افراد با تحصیلات دانشگاهی تعداد کمتری را به عنوان فرزند مطلوب ذکر کردهاند، ولی نکته مهم این است که ۴۴ درصد افراد بیسواد هم، تعداد فرزند مطلوب را ۱ و ۲ نفر ذکر کردهاند، و این چیزی جز تأثیر مشکلات ناشی از اقتصاد را بازتاب نمیدهد.
در میان استانها ۸۳ درصد گیلانیها فقط یک و دو فرزند را مطلوب دانستهاند، آذربایجان شرقی ۸۲ درصد و البرزیها ۷۷ درصد، یک یا دو فرزند را مطلوب دانستهاند. در مقابل در بلوچستان فقط ۳۱ درصد، و خراسان جنوبی ۳۹ درصد، یزد ۴۴ درصد این تعداد فرزند را مطلوب دانستهاند.
در ادامه پرسیده شد که «آیا تمایل به فرزندآوری دارید؟» نیمی از افراد (۵۱ درصد) چنین تمایلی را ابراز داشتهاند، و ۲۴ درصد نیز گفتهاند تمایل ندارند، بقیه یا تعداد فرزندان خود را کافی دانستهاند یا موضوع فرزندآوری برای آنان منتفی شده است. نتایج جزییات مهم است. زنان رغبت بیشتری به فرزندآوری نشان دادهاند (۵۹ درصد)، ۱۹ درصد مجردها حتی چنین تمایلی را ابراز هم نکردهاند. بیشترین تمایل در بلوچستان (۶۶ درصد) خوزستان (۶۱ درصد) و خراسان جنوبی (۶۰ درصد) ابراز شده، کمترین علاقه و رغبت به فرزندآوری نیز در سمنان (۳۹ درصد) مازندران (۴۰ درصد) و گیلان (۴۱ درصد) ابراز شده است.
جالب این است که ۸۸ درصد پاسخگویان با این گزاره موافق و فقط ۱٫۷ درصد مخالف هستند که: «زنان میتوانند هم فرزندآوری کنند و هم پیشرفت فردی و اجتماعی داشته باشند.» و جالبتر اینکه ۹۲ درصد زنان در برابر ۸۴ درصد مردان با این گزاره موافق هستند. میان افراد متأهل و مجرد نیز تفاوتی جدی وجود ندارد. افراد دارای تحصیلات دانشگاهی از همه بیشتر موافق این گزاره هستند (۹۳ درصد) بیشترین مخالفت با این گزاره به ترتیب در بلوچستان (۱۸ درصد)، آذربایجان غربی (۱۳ درصد) و آذربایجان شرقی (۱۲ درصد) ابراز شده است.
پرسش بعدی که در باره آن اتفاق نظر ۹۷ درصدی وجود دارد موافقت با فضیلت مادری است که تحلیل جزییات آن بیمعناست زیرا اتفاق نظر کامل وجود دارد.
ادامه دارد