نوآوران آنلاین-
اینها همه البته ترس دارند و جهانی آمال و آرزو را به باد میدهند، اما وقتی بدانیم حوادث جادهای با ما چه میکنند و تصادفات چه به روزمان میآورند، آن وقت از جاده میترسیم؛ از خودرویی که بر آن سواریم و اصلا از خودمان با این همه بیاحتیاطی و شتاب برای نیستی.
آمارها را سردار تقی مهری، رئیس پلیس راهور ناجا روز پنجشنبه در همایش یادبود قربانیان سوانح ترافیکی بهروز کرد؛ در یک روز بامسما که اثرگذار بود وقتی گفت روزانه 43 نفر در تصادفات جادهای کشور جان میبازند.
روزی 43 کشته، میشود سالی بیش از 15 هزار و500 جانباخته، رقمی درشت و هولناک که وحشتانگیزتر میشود وقتی تعداد مجروحان را نیز به آن اضافه کنیم.
حرف بازهم حرف سردار مهری است که گفت در سالهای 77 تا 95 یعنی فقط در 18 سال، 459 هزار نفر در جادههای ایران کشته و چهار میلیون و 500 هزار نفر مجروح شدند.
این گفته او را علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با جمله پرتلنگرش پی گرفت تا عمق بحران بیشتر معلوم شود با این خبر که تصادفات رانندگی عامل معلولیت 43درصد از معلولان قطع نخاعی تحتپوشش بهزیستی است.
در جادهها جنگی بهپاست و ما بیخبریم؛ جنگی از نوع تمامعیارش، شبیه جنگ تحمیلی هشت ساله که آمارهای رسمی نشان میدهد باعث شهادت 221 هزار و 682 نفر و جانبازی 554 هزار و 858 رزمنده شد.
جادهها ناامنتر از آسمان
کتابچه آمار مربوط به دلایل مرگومیر در ایران را که ورق بزنیم، پر است از اعداد مربوط به مرگ؛ مرگهایی با هزار لطایفالحیل و ترفند مثل سرطان که سالانه 30هزار نفر را میکشد، مصرف دخانیات که عامل مرگ 50 هزار نفر در سال است، سکته قلبی و مغزی که جان 130 هزار نفر را در سال میگیرد و دیابت که پایانی است بر زندگی 30 هزار نفر در 365 روز هر سال.
آمار کشتههای تصادفات جادهای شاید از این ارقام کوچکتر باشد، ولی شک نکنید که از مرگ با سلاح سرد (هزار نفر)، حوادث کارگاهی ( 2000 نفر)، غرقشدگی (هزار نفر) و آلودگی هوا با این همه ترس و بازتاب (5000 نفر) بسیار بیشتر است.
تعداد کشتههای مربوط به حوادث جادهای رسما و علنا از جمعیت کشتهشدگان در سقوطهای هواپیما در کشورمان نیز بیشتر است؛ عددهایی که دل به دریا زدن و سوار هواپیماهای نهچندان خوشنام و امن شدن را به راندن در جادهها ارجح میکند.
رجوع به پایگاه اطلاعرسانی صنعت هواپیمایی کشور که 104 سانحه هوایی در ایران از سال 27 خورشیدی تا 90 را فهرست کرده، این نوشتار را تائید میکند که حاکی است از جان باختن 2052 نفر در حوادث هوایی ایران.
البته اگر تعداد قربانیان آخرین سقوط هواپیما در کشور (39 کشته) که مربوط است به صبحگاه 19 مرداد 93 در نزدیکی اتوبان فتح و فرودگاه مهرآباد تهران به آن اضافه شود، میشود 2091 جانباخته در 66 سال.
جالب و البته غمانگیز است که تعداد قربانیان حوادث جادهای در کشورمان در یک سال تقریبا سه برابر کل مرگهایی است که در سقوط هواپیما در نقاط مختلف دنیا در بازه زمانی سالهای 1977 تا 2009 رخ داده، مرگهایی در عرض 32 سال که جان 5416 نفر را گرفته است.
مثلث مرگ و تاوان اجتماعی
مرگ بالاخره یک روز سر میرسد، برای هرکسی به یک بهانه، با میلیاردها شکل برای میلیاردها انسان. اما این توجیه خوبی برای کنار آمدن با مرگهای جادهای ایران نیست که این جانباختنها اساسا غیرطبیعی و پرتاوان است.
علی ربیعی، وزیر رفاه فقط به یکی از پیامدهای حوادث جادهای اشاره میکند که تلنگری است به نوبه خود. او میگوید حدود 77 درصد جانباختگان را مردان تشکیل میدهند که میانگین سنی آنها 38 سال است؛ یعنی اغلب مردانی که جان خود را در تصادفات از دست میدهند، متاهل هستند و با مرگشان زنی سرپرست خانوار میشود.
در این بههمریختگی، یک مثلث دخیل است که اضلاعش راننده، خودرو و جادهاست؛ سه ضلعی که استاندارد نبودن جادهها و خودروها با چاشنی بیاحتیاطی انسانی سالهاست پابرجا نگهش داشته است.
همین میشود که در سالهای اخیر مرگومیرهای جادهای قرص و محکم، از رتبه سوم دلایل مرگومیر ایرانیان تکان نخورده و بعد از بیماریهای قلبی و عروقی و سرطان، بیمحابا جان میگیرد. البته بد ماجرا در این است که برای کاهش بیماریهای قلبی و عروقی و سرطان حتی بیماریهایی که کمتر از حوادث جادهای قربانی میگیرند، تبلیغ و آموزش فراوان انجام میشود، ولی برای مهار جانباختگی و معلولیت درجادهها نه به اندازهای که لازم است.
برای ایمنسازی جادهها و بالا بردن استانداردهای خودروسازی نیز کمترین تصمیمات تا به حال عملی شده و بازهم انسانهای بیاحتیاط سوار بر خودروهای بیکیفیت، در جادههای مملو از نقاط حادثهخیز میتازند و میشوند همان43 نفری که روزانه در جادههای ایران جانبهجان آفرین تسلیم میکنند.