کد خبر : 80183 تاریخ : ۱۳۹۶ شنبه ۲۲ مهر - 21:54
طلاق منجر به قتل شد مردی که به‌خاطر اختلاف با همسر و مادرزنش اقدام به قتل آنها کرده ‌است، پس از مرگ همسرش مدعی شد دخالت‌های مکرر مادرزنش علت این درگیری بوده ‌است.

نوآوران آنلاین

٩ مردادماه سال جاری به مأموران پلیس خبر رسید درگیری خانوادگی منجر به قتل در یکی از محله‌های تهران اتفاق افتاده‌ است. بلافاصله مأموران به محل رفته و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها متوجه شدند این درگیری میان داماد خانواده با همسر و مادرزنش بوده و باوجود اینکه هردو آنها را کاردآجین کرده ‌است، اما مادرزنش زنده مانده و همسرش جانش را از دست داده ‌است. مأموران پلیس جسد زن ٢٧ ساله را به پزشکی‌قانونی انتقال دادند و زن میان‌سال که زخمی شده ‌بود نیز به بیمارستان انتقال یافت. ساعاتی بعد از این حادثه، متهم به قتل از سوی مأموران بازداشت شد. او گفت: اتهام قتل را قبول دارم، اما واقعا قصدی برای کشتن همسرم نداشتم.

متهم گفت: من و همسرم در افغانستان با هم آشنا شده و ازدواج کردیم، اما از وقتی پدر و مادر او به ایران آمدند، زندگی ما دگرگون شد. ما وضع مالی خوبی نداشتیم و پدر و مادر همسرم مرتب از ما می‌خواستند به ایران بیاییم و می‌گفتند اگر این کار را بکنید حتما زندگی بهتری خواهید داشت. در این مدت همسرم هم خیلی اصرار می‌کرد که به ایران بیاییم و به من گفت اگر ما به ایران برویم حتما پدر و مادرم هم به ما کمک می‌کنند و وضعیت زندگی ما خیلی بهتر می‌شود، این‌طوری بود که من هم قبول کردم. اما از وقتی به کشور ایران آمدیم زندگی برای من سیاه شد. خانواده همسرم مدام در زندگی ما دخالت می‌کردند و به من می‌گفتند نباید کارهایی را که ما دوست نداریم انجام بدهی. دخالت آنها در زندگی من خیلی زیاد بود و حتی می‌خواستند همسرم را وادار کنند که من از آنها جدا شوم، به‌همین‌خاطر هم تصمیم گرفتم دوباره به افغانستان برگردم و گفتم دیگر در ایران نمی‌مانم. روز حادثه به سفارت افغانستان در ایران رفتم و درخواست کمک کردم. به آنها گفتم باید هرطوری شده به کشورم برگردم و با همسرم می‌خواهم از ایران خارج شوم. البته من به‌جز درخواست کمک از سفارت افغانستان از جاهای دیگر نیز درخواست کمک کرده ‌بودم، اما کسی به من توجهی نمی‌کرد تا اینکه روز حادثه بعد از اینکه از سفارت افغانستان به خانه برگشتم، مادرزنم به من پرخاشگری کرد و گفت اگر می‌خواهی به افغانستان برگردی خودت می‌توانی بروی، اما اجازه نمی‌دهم دخترم را ببری. سر این موضوع با هم درگیر شدیم و من که خیلی عصبانی بودم و نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، به سمت همسرم و مادرش حمله کردم و با چاقو آنها را زدم که همسرم جانش را از دست داد. روز گذشته مادرزن متهم که ماه‌ها در بیمارستان بستری بود، بالاخره بهبود پیدا کرد و برای بازجویی به دادسرای جنایی تهران آمد. او درباره روز ماجرا گفت: دخترم می‌خواست در ایران بماند و از شوهرش که مردی بی‌مسئولیت بود جدا شود. او درخواست طلاق هم کرده‌ و بارها دراین‌باره با همسرش صحبت کرده ‌بود، اما دامادم قبول نمی‌کرد و می‌گفت باید به افغانستان برگردیم. او سر کار نمی‌رفت و می‌خواست که ما خرجی‌اش را بدهیم. مدام هم با ما جروبحث می‌کرد و می‌گفت در افغانستان راحت‌تر زندگی می‌کرده ‌است و زندگی در ایران تجملات دارد و نمی‌تواند مثل افغانستان راحت زندگی کند. چندباری شوهرم برایش کار پیدا کرد، اما باز هم سر کار نرفت. او نمی‌خواست هیچ سختی‌ای را تحمل کند. روز حادثه هم وقتی به خانه آمد و متوجه شد دخترم درخواست طلاق کرده، عصبانی شد. او من را مقصر می‌دانست، به همین خاطر هم به من حمله کرد.این زن گفت: دخترم خواست جلوی ضربات او را بگیرد و خودش را سپر من کرد و وقتی دامادم به من حمله کرد، جلوی او ایستاد که ضرباتی را به کمر دخترم زد و منجر به مرگ او شد، بعد هم ضرباتی را به من زد. حالا هم من و همسرم از او شکایت داریم و خواستار قصاص او هستیم. البته من در مورد خودم هم شکایت دارم و درخواست مجازات دامادم را دارم. بعد از پایان گفته‌های این زن در شعبه ٨ بازپرسی دادسرای جنایی تهران، بازپرس برای تکمیل تحقیقات دستورات لازم را صادر کرد.