متأسفانه یکی از مشکلاتی که این روزها بسیاری از خانواده ها گرفتار آن شده اند، عدم توان برقراری صحیح و تعامل مناسب از طریق گفت و گوست.
آرزو قادری
روزنامه نگار
“زورگو و خشن است”، “نمی توان با او حتی یک کلمه صحبت کرد چون سریع شروع به پرخاش می کند و از هم صحبتی با او پشیمان می شوم”، “خیلی زود تحریک و عصبی می شود”، “گفت و گوهای مان به نتیجه ای نمی رسد چون او مکرر سعی دارد حرف خود را بر کرسی بنشاند”؛ این ها جملاتی است که بسیاری از زوجین در مراجعه به کلینیک های روان شناسی و مراکز درمانی به روان شناسان مطرح می کنند و رفتار شریک زندگی شان را عامل اصلی سکوت شان در خانه عنوان می کنند.
متأسفانه یکی از مشکلاتی که این روزها بسیاری از خانواده ها گرفتار آن شده اند، عدم توان برقراری صحیح و تعامل مناسب از طریق گفت و گوست.
پرواضح است وقتی زوجین نتوانند با یکدیگر به صحبت بپردازند و مشکلات شان را از این طریق مطرح و رفع کنند، نهایتاً یکی از آن ها لاجرم باید سکوت پیشه کند و مدت ها در این سکوت عاطفی فرو برود و درواقع این سکوت را نوعی لاک دفاعی برای خود می داند که تا زمانی که صحبتی نمی کند و صحبت ها و درخواست های همسرش را بدون چون و چرا می پذیرد، از آرامش برخوردار است.
این روشی است که بسیاری از زوجین در حال حاضر در پیش گرفته اند تا به این ترتیب از آماج هجمه های شریک زندگی شان در امان بمانند و کمتر شاهد تشویش و تنش در زندگی مشترک شان باشند.
اما داستان به همین جا ختم نمی شود و قصه پرغصه چنین زوجینی، فرجامی شومی همچون طلاق عاطفی و در مرحله بعدی طلاق رسمی را به دنبال خواهد داشت.
به تجربه حاصل شده است که عدم توانایی برقراری ارتباط کلامی چندان دوامی نمی یابد و سرانجام زوجین برای رهایی از این قفس تنگ، چاره ای جز طلاق را پیش رو نخواهند داشت.
در همین خصوص به گفت و گو با دکتر زهرا کاظم زاده، روان شناس، عضو سازمان نظام مشاوره و روان شناسی ایران، عضو انستیتو طرحواره درمانی ایران، عضو انجمن روان شناسی و عضو خانه روان شناسان ایران پرداختیم.
کاظم زاده در گفت و گو با خبرنگار نوآوران با بیان این که طی سالهای اخیر زوجین بسیاری به ما مراجعه و چنین عنوان میکنند که مدتی همسرشان دچار نوعی سکوت شده است، گفت: اشتباهی که در اینجا وجود دارد این است که برخی این سکوت را به معنای آرامش و پذیرش سخن طرف مقابل و پذیرش همه امور و مشکلات در زندگی تلقی میکنند؛ در حالی که این چنین نیست و باید آن را تحت عنوان آرامش قبل از طوفان تلقی کرد.
وی افزود: خاموشی عاطفی در واقع در شرایطی اتفاق میافتد که فرد در زندگی و در تعامل با شریک زندگی اش تمایلی به برقراری ارتباط و صحبت ندارد و نهایتاً ارتباطی بین آن ها شکل نمیگیرد؛ به ویژه ارتباط کلامی که باید یکی از مسائل مهم روزمره افراد باشد، اما این اتفاق نمیافتد و در صورت تداوم این نبود تعامل و رابطه شاهد بروز مشکلات بسیار زیادی برای افراد هستیم.
عضو انجمن روان شناسی ایران هشدار داد: وقتی افراد نتوانند در خانواده با یکدیگر به خوبی صحبت کنند و حرف بزنند طبیعتاً مشکلات ریشه دارتر و عمیق بیشتری ایجاد خواهد شد که بعدا همچون زخمی سر باز خواهد کرد و مسائل حادتری را به دنبال خواهد داشت.
کاظم زاده تأکید کرد: عدم تعامل همسر و در واقع همان خاموشی عاطفی شریک زندگی را باید جدی گرفت و نباید به سادگی از کنار این مسئله عبور کرد. ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که اگر مشکل و ناراحتی با شریک زندگی مان داریم آن را طی گفت و گویی با او رفع کنیم و اجازه ندهیم مشکلات ریشهدار شوند؛ چرا که بروز مشکلات آن هم به صورت ریشهدار و عمیق میتواند مشکلات جبران ناپذیری در آینده به دنبال داشته باشد.
وی ادامه داد: اغراق نکردهایم اگر عنوان کنیم خاموشی عاطفی پیش زمینه و پیش مقدمهای برای بروز طلاق عاطفی است؛ چرا که وقتی در خانواده، زوجین نمیتوانند با یکدیگر صحبت داشته باشند و تعامل منطقی برقرار کنند، خاموشی را انتخاب میکنند و تنها گزینهای که پیش روی شان قرار دارد، عدم تعامل و انتخاب سکوت و خاموشی است که این سکوت خاموشی، اتفاق تلخ و نشانه بدی است که باید آن را جدی گرفت و نشان میدهد آن خانواده مستعد ابتلا به طلاق است.
عضو انستیتو طرحواره درمانی ایران، یکی از دلایل اصلی بروز خاموشی بین زوجین در خانوادهها را در این دانست که آن ها به این نتیجه میرسند که دیگر نمیتوانند با یکدیگر به گفت و گو و تعامل بپردازند و برقراری ارتباط بین زوج و زوجه چنان دشوار میشود که ترجیح میدهند سکوت کنند و صحبتی نداشته باشند و در سکوت فرو روند که متاسفانه چنین سکوتی عواقب بسیار زیادی دارد که از آن جمله میتوان به خشم و کینه اشاره کرد.
کاظم زاده تصریح کرد: طبیعتاً وقتی افراد نتوانند با یکدیگر به گفت و گو بپردازند در درون خانواده و مکرر به دعوا و جر و بحث و درگیری ختم شود، نهایتاً مجبور هستند سکوت را انتخاب کنند و از نظرشان سکوت بهترین گزینه است که به تدریج میتواند همین سکوت تبدیل به طلاق عاطفی شود و پیش زمینهای شود که طلاق رسمی و محضری آن ها را رقم بزند.
وی توصیه کرد: نباید زوجین در زندگی به اینجا برسند که دیگر نتوانند با هم حتی صحبت کنند؛ چرا که بسیاری از مشکلات بزرگتر در پی صحبت و گفت و گوی منطقی و عقلانی بین زوجین رفع میشود و اگر به اینجا برسند یعنی دیگر امیدی به رفع مشکلات شان وجود نخواهد داشت. درواقع گفت و گو تنها شاهراهی است که میتواند آن ها را از بسیاری از مشکلاتی که در آن قرار گرفتهاند و گرفتار شدهاند نجات دهد، اما طبیعتاً اگر همین گفت و گو نیز نتواند آن ها را آرام کند و مشکلات شان را برطرف کند، طبیعتاً میتوان گفت دیگر چنین زندگی تداوم نخواهد داشت و دیر یا زود شاهد بروز مشکلات عمیقتر و جدایی بین زوجین خواهیم بود.
عضو انجمن روان شناسی ایران تشریح کرد: در واقع در بسیاری از موارد بروز خاموشی بین زوجین به این دلیل اتفاق می افتد که یکی از طرفین یعنی زوج یا زوجه در روابط، غیر منطقی عمل میکند و با زورگویی و پرخاش تلاش دارد تا نظر خود را قالب کند و طبیعتاً طرف دیگر نیز مجبور است برای تداوم و حفظ زندگی و رفع مشکلات به صورت مقطعی سکوت کند که البته باید توجه داشته باشیم رفع مشکلات و حل مسائل در چنین شرایطی، کوتاه مدت خواهد بود و در بلندمدت چنین خانوادهای رنگ آرامش را نخواهد دید و حتی اوضاع سختتر و وخیمتر خواهد شد.
کاظم زاده در پایان گفت: در شرایطی که افراد نتوانند به خوبی با یکدیگر صحبت کنند و یکی از طرفین مجبور به سکوت باشد به صورت نهفته مشکلات بیشتر میشوند و خشم و کینه در چنین خانواده ای ریشه می توانند و به جایی می رسد که دیگر نمی توانند ادامه دهند. در مجموع باید عنوان کنیم افراد در خانواده تا حد امکان باید با صحبت را باز بگذارند و بتوانند با یکدیگر به بهترین نحو ممکن ارتباط برقرار کنند چرا که بروز چنین سکوت و خاموشی میتواند مشکلات را بیشتر کند و افراد وقتی به سکوت پناه میبرند دیگر راهی برای تعامل گفتگو وجود نخواهد داشت و نمی توانند مشکلات شان را به درستی رفع کنند و اتفاقات تلخ بدتری بعد از این سکوت دامن آن ها را خواهد گرفت.