چهل سال بعد در چنین روزهایی!

علی زراندوز
چهل سال پس از آن که سخنگوی دولت، میزان عیدی کارمندان را ۳ میلیون تومان و حق عائله مندی آن ها را ۸۴۰ هزارتومان عنوان کرد، سخنگوی خطوط هوایی قطر اعلام کرد کلیه بلیت پروازهای فرست کلاس و بیزینس کلاس این شرکت به نقاط خوش آب و هوا و توریستی جهان، توسط کارمندان ایرانی پیش خرید شده و ثروتمندان و صاحبان کارخانه ها و شرکت های چند ملیتی و کسب و کارهای هوش مصنوعی و اینترنتی، باید با پروازهای اکونومی کلاس جا به جا شوند! وی در ادامه گفت: «البته همه مردم جهان با این پدیده آشنا هستند و می دانند کارمندان ایرانی از مشتریان بهترین پروازها و هتل های جهان در ایام نوروز هستند و سعی می کنند برنامه های کاری شان را به زمانی قبل یا بعد از عیدی گرفتن کارمندان ایرانی موکول کنند». وی در پایان تاکید کرد: «بنده از یکی از همین کارمندها شنیدم که می گفت تازه ما این همه ریخت و پاش را فقط با حق عائله مندی مان انجام می دهیم و عیدی مان را دست نخورده، سهام می خریم تا نسل های آینده مان اگر نتوانستند کارمند شوند، بالاخره به کمک همین سهام امورات شان را به نوعی بگذرانند!».
***
چهار دهه قبل بود که معاون اول رئیس جمهور وقت، یعنی دکتر “محمد رضا عارف” به پیشنهاد دیدار “ترامپ” و “پزشکیان” این طور پاسخ داد: «دیدار دو انسان ممکن است انجام شود، ولی امروز در دستور کار جمهوری اسلامی نیست». امروز و پس از گذشته سال های پر فراز و نشیب، کتابی از مجموعه اظهار نظرهای دکتر “عارف” درباره انسان آمریکایی موطلایی، ملقب به “ترامپ” منتشر شد. دکتر “عارف” در مقدمه این کتاب نوشته است: «اکنون به جرات می توان گفت وقتی “نیچه” اسم کتابش را می گذاشته «اینک آن انسان»، قصد داشته به “ترامپ” کُدهای مذاکراتی بدهد!». در بخش هایی از این کتاب، تفسیرهای سیاسی – مذاکراتی دکتر “عارف” بر برخی ابیات معروف ادبیات فارسی منتشر شده است، از جمله بر این ابیات معروف: «دی شیخ با چراغ همی گشت گِرد شهر / کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست / گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما / گفت آن که یافت می‌نشود، آنم آرزوست!» و « پر از دُرَّست بحر لایزالی / درونش گوهر انسان کدامست؟» و « چه نگری در دیو مردم این نگر کو دم به دم / آدمی را دیو سازد دیو را انسان کند!» و «رندی آموز و کَرَم کُن که نه چندان هنر است / حَیَوانی که ننوشد مِی و انسان نشود!» و بالاخر این که: «علم، آدمیت است و جوانمردی و ادب / ور نی ددی به صورتِ انسان مصوَّری!»
***
دکتر “مصطفی معین” که چهل سال قبل گفته بود بیش از ۸۰ درصد افراد جامعه نسبت به یکدیگر بی اعتمادند، با مراجعه به دادگاه، از دستِ چپِ خود شکایت کرد! وی در پاسخ به قاضیِ رسیدگی کننده به پرونده اش گفت: «راستش بنده از چهل سال قبل، نسبت به رواج بی اعتمادی در جامعه هشدار داده بودم، ولی فکر نمی کردم کار به جایی برسد که روزی، یک چیزی از دست راستم بدهم به دست چپم و دست چپم به اعتمادِ دست راستم خیانت کرده و آن چیز را پس ندهد!». وی در جواب قاضی پروند که از وی پرسید: «حالا دستِ راست تان چی به دستِ چپ تان داده که پس نمی دهد؟». در حالی که مشتِ دستِ چپش را پشت سرش قایم می کرد، گفت: “حالا!”.