تئاتر، هنر زندهای است که از دیرباز در ایران جایگاهی ویژه در فرهنگ و تاریخ این مرز و بوم داشته است. اما امروزه، وضعیت تئاتر در ایران با چالشهای بسیاری روبهروست.
سارا زندیه
تئاتر، هنر زندهای است که از دیرباز در ایران جایگاهی ویژه در فرهنگ و تاریخ این مرز و بوم داشته است. اما امروزه، وضعیت تئاتر در ایران با چالشهای بسیاری روبهروست.
از کمبود حمایتهای دولتی و مالی گرفته تا کاهش استقبال مردم از این هنر، موجب شده تا تئاتر در ایران روزهای سختی را سپری میکند.
استقبال مردم از این هنر تا حد قابل توجهی کاهش یافته است. بازیگران تئاتر نیز در شرایط فعلی روزگار بسیار سختی را سپری میکند و از نظر مالی شرایط مناسبی ندارند.
فقدان حمایتهای مالی کافی مسئولان و نهادها موجب شده تا این هنر زنده با توجه به این که نیاز به برخی امکانات و زیرساختهای مناسب دارد، با مشکلات مالی قابل توجهی مواجه شود.
تئاتر، از جمله قربانیان مشکلات مالی بخش های هنری در ایران است؛ این در حالیست که اگر دولت بتواند بودجه مناسبی تخصیص دهد و به این صنعت فرهنگی مهم به عنوان یک هنر والا و زنده که از دیرباز در ایران بوده توجه داشته باشد، میتوان امید به بهبود شرایط آن داشت.
متاسفانه در حال حاضر تئاتر به معنای واقعی و هنری خود مهجور و بی تماشاگر مانده و شاهد برخی نمایش های روحوضی هستیم که بیشتر با درون مایه طنز و شوخی آن هم شوخیهای جنسی و بیمحابا هستند و معمولاً در سالنهای مهجور سینماها نمایش داده میشوند.
مایه تأسف است که اذعان داشته باشیم، تئاتر از بن مایه اصلی و از فلسفه وجودی خود دور شده و متاسفانه تئاترهای فاخر، آن چنان که باید مورد اقبال مردمی قرار نمی گیرند؛ چرا که مردم بیشتر به دنبال تئاترها و فضاهایی هستند که به دور از مسائل جدی، فقط به امور دم دستی و شوخی پرداخته شود و برای ساعاتی بتوانند به دور از دغدغه های اقتصادی و مالی، اوقات خود را بگذرانند. به همین دلیل با کاهش تمایل مردم به تئاترهای فاخر مواجه شده ایم.
از دیگر سو باید به این نکته اشاره ای داشته باشیم که امروزه مردم به دلیل مشکلات اقتصادی شان، قادر به تماشای تئاتر نیستند.
چرا که هزینه بلیت ها بالاست و افراد نمی توانند با این شرایط سخت معیشتی، بلیت تئاتر را نیز در سبد هزینه های شان قرار دهند.
نکته دیگری که باید به عنوان یک چالش به آن نگاه کنیم، فضای مجازی است. امروزه اکثر مردم، زمان قابل توجهی را در شبکه های اجتماعی به سر میبرند و دیگر نیازی به تماشای نمایش آن هم به مدت حداقل یک ساعت در سالن های تئاتر ندارند. به ویژه در شرایطی که برای تماشا نیاز به پرداخت هزینه قابل توجه دارند. طبیعتاً این هزینه را در امور مهم تر زندگی شان صرف می کنند و نیازشان به سرگرمی را از طریق شبکه های اجتماعی می گذرانند.
نبود سالنهای مناسب برای نمایش و اجرای بسیاری از تئاترها در سالن های مهجور سینما و سالن هایی که در شأن مخاطب نیست، موجب شده تا مردم تمایل کمتری برای تماشای تئاتر داشته باشند.
کمبود وقت نیز عامل بسیار مهم دیگری می باشد که می توان از آن به عنوان عامل بی رونقی تئاتر نام برد؛ چرا که جامعه ما اکنون با بحران های اجتماعی و اقتصادی بسیار زیادی مواجه است و با توجه به این که بیشتر وقت مردم به فعالیت شغلی می گذرد، این امکان برای شان فراهم نیست که به تماشای نمایش ها بپردازند.
افزون بر این متاسفانه باید صراحتاً عنوان کنیم که در حال حاضر کیفیت برخی از آثار نمایشی تا حد قابل توجهی تنزل یافته و همین امر موجب شده مردم از تئاتر رویگردان شوند.
با توجه به این که تئاتر همواره نقش برجستهای در شکلدهی به فرهنگ و هویت جامعه ایفا کرده است، نمایش آثاری که این هنر را از فلسفه وجودی دور کرده، چندان با ذائقه مردم همخوانی ندارد و نتیجه این می شود که مردم تمایل چندانی به تماشای آثار نمایشی نخواهند داشت.
این در حالی است که تئاتر نهتنها یک هنر سرگرمکننده است، بلکه میتواند بهعنوان ابزاری قدرتمند برای انتقال پیامهای فرهنگی و اجتماعی عمل کند. تئاتر با نمایش داستانهایی که مربوط به دغدغهها و مسائل روز جامعه هستند، میتواند آگاهی عمومی را افزایش دهد و افراد را به تفکر و تأمل در مورد موضوعات مختلف ترغیب کند.
بهویژه در شرایطی که دنیای امروز تحت تاثیر تکنولوژیهای جدید و رسانههای جمعی قرار دارد، تئاتر میتواند بهعنوان یک نقطه عطف در بازگشت به ریشههای انسانی و فرهنگی عمل کند.
به وضوح روشن است که در جامعه امروز، تئاتر میتواند نقش محوری در فرهنگسازی ایفا کند و به رشد فرهنگی جامعه کمک کند، بهویژه در شرایطی که در برخی مناطق شاهد رواج ضد فرهنگها و تضعیف هویت فرهنگی هستیم، اما برای تحقق این امر، نیازمند حمایت و توجه ویژه به این هنر، بهویژه از سوی مسئولان و نهادهای مرتبط هستیم.