چهل سال بعد در چنین روزهایی!

علی زراندوز
چهل سال پس از آن که بررسی های یک روزنامه در کشور نشان داد یک خانواده از طبقه متوسط باید حدود 10 درصد از درآمد خود را برای رفتن به کنسرت بپردازد، یکی از مسئولان هنری کشور اعلام کرد شایعه فروش کلیه برای رفتن به کنسرت صحت ندارد و مردم علاقمند به موسیقی از طبقات متوسط جامعه در حال حاضر برای رفتن به کنسرت، بیشتر فرش و مبل و میزناهارخوری و تبلت و لپ تاپ و نهایتاً النگوهای نگهداری شده برای روز مبادا را می فروشند و هنوز کارشان به فروش اعضایِ جُفتِ بدن شان نرسیده است! وی همچنین از هماهنگی های انجام شده با یکی از بانک ها برای پرداخت وام کنسرت به واجدین شرایط خبر داد و گفت: «افرادی که در کنسرت ها بیشتر اوقات روی صندلی نشسته و با لب غنچه شده در حال فیلمبرداری سلفی از خودشان نبوده و دابسمش های بی نمک و ادایی هم در کنسرت ها تولید نکنند و قِر هم زیاد در کمرشان نخشکیده باشد (ویژه خرید بلیت کنسرت های موسیقی پاپ)، در اولویت دریافت این وام هستند. البته برای دریافت وام ذکر شده، ارائه سه ضامن معتبر، فیش حقوقی و سند ملکی یا سند خودرو لوکس ضروری است!».
***
چهار دهه بعد از آن که یک پژوهشگر توسعه اعلام کرد که: «بیش از 8 میلیون نفر در اسنپ و تپسی کار می کنند. اوبر در کل دنیا 8 میلیون راننده دارد. این چه اقتصادی است که ما داریم؟». سخنگوی یکی از تاکسی های اینترنتی کشور اعلام کرد در حال حاضر این شرکت با بحرانی بسیار جدی دست و پنجه نرم می کند و این بحران هم چیزی نیست جز نبود مسافر در کشور برای تاکسی های اینترنتی! وی در جمع خبرنگاران اعلام کرد: «اکنون نزدیک به 97 درصد از جمعیت شاغل زن و مرد ایران در تاکسی های اینترنتی مشغول کار هستند و تقریبا دیگر مسافری برای جابجایی در کشور باقی نمانده است!». وی در پایان از ارائه پیشنهاد جدید به دولت برای واردات مسافر از کشور چین خبر داد و گفت: «نیازی به گفتن نیست که با از بین رفتن و رکود سنگین اَبر صنعت تاکسی اینترنتی، 97 درصد از جمعیت شاغل زن و مرد ایران، بخش عمده ای از درآمد خود را از دست می دهند و از این جهت، ما حتی از صنعت خودروسازی هم مهم تر و تاثیرگذارتر هستیم!».
***
چهل سال پس از کشمکش های فراوان بر سر تخلیه کردن یا نکردن “خانه اندیشمندان علوم انسانی“، سرانجام یکی از مسئولان شهرداری که می خواست نامش فاش نشود، گفت: «از من به شما نصیحت… اگر همان روز اول، اسم این مرکز را طوری انتخاب می کردید که این کلمه معلوم الحال “اندیشمندان“ در آن نبود، کسی با این مرکز کاری نداشت؛ چون برخی مسئولان ما خودشان هم خبر ندارند، ولی به طرز عجیبی نسبت به اسم و فعل های مشتق از ریشه: “اندیشه“،“اندیشمند“،“تعقل“ ، “عقل“ و “عاقل“ آلرژی های پنهان و آشکار دارند!».
***
چهار دهه از انتشار خبر ورود شورای عالی سران قوا برای مدیریت بازار روغن پس از سیب‌زمینی می گذرد و روز گذشته یکی از خبرگزاری ها اعلام کرد دیزی ای که در جلسه شورای عالی سران قوا توسط برخی خبرنگاران مشاهده شده و کسی هم برای خوردن یک لقمه از این آبگوشت به آن ها تعارف نزده، در واقع موضوع جلسه این شورا بوده و شایعات مطرح شده درباره صرف دیزی در این جلسه صحت ندارد! این خبرگزاری دلیل وجود دیزی در جلسه شورای عالی سران قوا را این موضوع عنوان کرد که از چهل سال قبل که این شورا به مدیریت بازار سیب زمینی و روغن ورود کرد، به تریج اقلام خوراکی مثل نخود و لوبیا و لیمو عمانی و گوجه فرنگی و گوشت کوسفندی و دنبه فرد اعلا و ادویه جات هم تحت مدیریت شورای عالی سران قوا قرار گرفت و در واقع آن دیزی مشاهده شده، صورتجلسه روز گذشته این شورای عالی بود که مردم خیلی زود می توانند اثرات این تصمیمات اقتصادی را حداقل در قالب بوی خوش دیزی، سر سفره های شان استشمام کنند!