در میانهی سیاست کاهش هزینههای فدرال که دولت دونالد ترامپ با صدای بلند پیگیری میکرد، بازار پرسود رایانش ابری وارد مرحلهای کمسابقه شد. چانه زنی سخت میان خزانهداری آمریکا و چهار بازیگر اصلی یعنی گوگل، اوراکل، مایکروسافت و آمازون. خبرهای رسمی و غیررسمی نشان میدهد هر چهار شرکت آمادهاند بر سر قراردادهای عظیم دولتی تا مرز از دست دادن بخش بزرگی از حاشیه سود خود پیش بروند.
مترجم: سارا فراهانی
در میانهی سیاست کاهش هزینههای فدرال که دولت دونالد ترامپ با صدای بلند پیگیری میکرد، بازار پرسود رایانش ابری وارد مرحلهای کمسابقه شد. چانه زنی سخت میان خزانهداری آمریکا و چهار بازیگر اصلی یعنی گوگل، اوراکل، مایکروسافت و آمازون. خبرهای رسمی و غیررسمی نشان میدهد هر چهار شرکت آمادهاند بر سر قراردادهای عظیم دولتی تا مرز از دست دادن بخش بزرگی از حاشیه سود خود پیش بروند.
* موقعیت کنونی بازار ابری دولتی
بازار خدمات ابری دولت فدرال ایالات متحده، بر اساس برآوردهای رسمی، سالانه دهها میلیارد دلار گردش مالی دارد. نیاز دائمی به ظرفیت پردازشی امن، نگهداری دادههای حساس و مقیاس پذیری سریع دست دستگاههای دولتی را از دیرباز بهسوی پیمانکاران خصوصی دراز کرده است. دو روند اخیر این بازار را دگرگون کرده است:
ـ فشار سیاسی برای صرفهجویی گسترده و«کوچکسازی دولت»
ـ الزام به نوسازی سامانههای فرسوده و مهاجرت از سرورهای درون سازمانی به زیرساخت ابری
در چنین ساختاری، حتی یک درصد کاهش در تعرفهها میتواند میلیونها دلار به نفع خزانه باشد؛ چه رسد به تخفیفهای دورقمیِ پیشنهادی کنونی.
*جزئیات تخفیفها؛ اعداد سخن میگویند
اوراکل رسماً اعلام کرده تا پایان نوامبر تخفیف ۷۵ درصد روی نرمافزارهای لایسنس محور و نیز تخفیف چشمگیری روی پلتفرم ابری خود به سازمانهای فدرال ارائه میکند.
گوگل در توافقی که به گفته منابع «ظرف چند هفته» نهایی خواهد شد، برای بستهی G‑Suite سازمانی خود تا ۳۰ سپتامبر تخفیف ۷۱ درصد در نظر گرفته است؛ رقمی که بنا بر محاسبات اداره خدمات عمومی، اگر سراسری شود، تا ۲ میلیارد دلار صرفهجویی مستقیم به همراه دارد.
یک مقام ارشد فدرال به فایننشل تایمز گفته است که انتظار میرود «تخفیفهای معادل» از سوی مایکروسافت آژور و آمازون وب سرویسز نیز به زودی اعلام شود.
همانطور که میبینیم، فاصله میان ۷۱ و ۷۵ درصد، بهرغم کوچک بودن ظاهری، در قراردادی با ارقام چندمیلیارددلاری به معنای صدها میلیون دلار تفاوت است و جنگ قیمتی تمامعیاری را نوید میدهد.
* انگیزه شرکتها؛ فراتر از پول نقد
چرا شرکتی که معمولاً حاشیه سود دورقمی دارد باید بپذیرد بیش از دو سوم بهای خدماتش را ببخشد؟
در اختیار داشتن کارگزاران اصلی دادههای دولتی مزیت رقابتی ماندگاری میآفریند. پس از استقرار، جابهجایی از یک ارائهدهنده به دیگری پرهزینه و پرریسک است؛ چیزی که اصطلاحاً «قفل شدن به فروشنده» خوانده میشود.
کسب مهر تأیید از نهادهای امنیتی آمریکا ارزش تبلیغاتی عظیمی دارد و میتواند راه ورود به قراردادهای دفاعی یا بینالمللی را بگشاید.
دولت یکی از بزرگترین تولیدکنندگان داده در جهان است. دسترسی به این دادهها و ترافیک مرتبط، خوراک ارزشمندی برای بهبود الگوریتمها، آموزش مدلهای هوش مصنوعی و توسعه محصولات آینده به شمار میآید.
* دست برتر دولت؛ خرید متمرکز و تهدید قانونگذاری
سازمان خدمات عمومی به نمایندگی از دهها نهاد فدرال خرید میکند؛ این تمرکز قدرت چانهزنی دولت را به شدت بالا برده است. افزون براین، کنگره و کاخ سفید تهدید کردهاند در صورت نبود همکاری، مقررات سختگیرانهتری در حوزه انحصار و حفاظت داده وضع خواهند کرد. در نتیجه پیمانکاران فناوری، تخفیفهای فوقالعاده را به عنوان «هزینه فرصت» برای پیشگیری از مداخلات حقوقی میپذیرند.
* پیامدهای بودجهای و کلان اقتصادی
صرفهجویی بالقوه ۲ میلیارد دلاری ناشی از طرح گوگل، وقتی در چارچوب کل بودجه فناوری اطلاعات فدرال ــ که سال مالی گذشته حدود ۹۵ میلیارد دلار بود ــ سنجیده شود، رقمی نزدیک به دو درصد است. این سهم کوچک به ظاهر ناچیز است، اما چند نکته اهمیت دارد:
به دلیل ماهیت تکرارشونده قراردادهای ابری، این صرفهجویی سالهای آینده نیز انباشته میشود و میتواند ظرف یک دهه، دهها میلیارد دلار اثر تجمعی داشته باشد.
کاهش هزینهها در حوزهای چشمگیر نظیر فناوری اطلاعات فشار بر برنامههای رفاهی و دفاعی را کم میکند و اجازه میدهد منابع به اولویتهای سیاسی دیگر هدایت شود.
شرکتهای ابری با کاهش قیمت، ظرفیتهای مازاد خود را پُر میکنند و نرخ بهرهوری سرمایهشان بالا میرود؛ امری که در صورت رکود اقتصادی، سپر حفاظتی مهمی برای سهامداران است.
* آثار رقابتی و خطرات بلندمدت
۱. تمرکز بازار: وقتی چهار شرکت اصلی حاضرند تا این حد وارد جنگ قیمتی شوند، بازیگران کوچکتر عملاً از گردونه رقابت کنار میروند. این روند خطر انحصار و افزایش قدرت تعییین قیمت در آینده را به همراه دارد.
۲. ریسک وابستگی تکمنبعی: اگر دولت به یک فروشنده خاص متکی شود، تغییر خطمشی آن شرکت میتواند امنیت ملی و پایداری خدمات حیاتی را تهدید کند.
۳. فشار بر نوآوری: حاشیه سود کمتر ممکن است بودجه R&D در بخشهایی غیر از هستهی سودآور ابری را کاهش دهد؛ موضوعی که در بلندمدت تنوع فناوری را محدود میکند.
* چشمانداز قانونگذاری و نظارت
افزایش سهم بازار چند بازیگر اصلی، قانونگذاران را ناگزیر میکند سازوکارهای جدید ضدانحصار طراحی کنند. سناریوی محتمل، ایجاد «الزام میانابری» است؛ یعنی زیرساختی متشکل از چند ارائهدهنده که جابهجایی بار کاری (workload) میان آنها آسان باشد. چنین سیاستی نیازمند استانداردهای بازتر و شفافیت بیشتر در قراردادهاست. به زبان ساده، دولت میخواهد هم از تخفیف پرسود بهره ببرد، هم در چنگ یک پیمانکار اسیر نشود.
* تأثیر بر سهام و ارزش بازار شرکتها
واکنش اولیه بازار بورس به انتشار خبر تخفیفها معمولاً ترکیبی از نگرانی و خوشبینی است. از یک سو، سرمایهگذاران نگراناند کاهش قیمتها حاشیه سود کوتاه‑مدت را فرسایش دهد؛ از سوی دیگر، تثبیت قراردادهای دولتی ــ بهویژه در سالهای پرتلاطم اقتصادی ــ جریان درآمدی پایدار خلق میکند که ارزش ویژهی شرکت را بالا نگه میدارد. اثر نهایی به توان هر شرکت در مدیریت هزینههای زیرساخت و فروش خدمات مکمل گره خورده است.
* بُرد سیاسی کاخ سفید
برای دولت ترامپ که شعار «مدیریت دولتی چابک و کمخرج» را سر میداد، اعلام تخفیفهای ۷۱ و ۷۵ درصدی پیروزی تبلیغاتی بزرگی بود. کاخ سفید میتواند ادعا کند بدون کاستن از کیفیت خدمات دیجیتال، میلیاردها دلار از جیب مالیاتدهندگان حفاظت کرده است. این دستاورد، در رقابت سیاسی داخلی نقشی دوگانه دارد:
به جمهوریخواهان ابزار «کارآمدی مدیریتی» میدهد و به دولت فرصت میبخشد بودجه آزادشده را در پروژههای محبوب رأیدهندگان سرمایهگذاری کند.
* توصیههای سیاستی
تنوع تأمینکنندگان: برای کاهش ریسک قفلشدگی و حفظ قدرت چانهزنی، ضروری است قراردادها بهگونهای ساختاربندی شوند که میان چند عرضهکننده توزیع شوند.
استانداردهای باز: الزام به سازگاری میانابری (interoperability) باید در متن قراردادها گنجانده شود تا در صورت نارضایتی، مهاجرت سرویسها قابل انجام باشد.
اندازهگیری دقیق صرفهجویی: برآورد ۲ میلیارد دلار باید به گزارشهای دورهای تبدیل شود تا دستاورد واقعی در مقابل افکار عمومی سنجیده شود.
طراحی مکانیسم تشویقی: چارچوب قراردادی میتواند شامل بندهایی باشد که تخفیفهای فعلی را به سطح مشخصی از نوآوری یا سرمایهگذاری مشترک در امنیت سایبری گره بزند؛ بدین ترتیب برد دولت از صرفهجویی فراتر میرود.
تخفیفهای بزرگ گوگل، اوراکل و به احتمال زیاد مایکروسافت و آمازون، از یک سو نشاندهنده بلوغ و سنگین شدن رقابت در بازار رایانش ابری است و از سوی دیگر، قدرت خرید دولت ایالات متحده را به نمایش میگذارد. اگرچه کاهش هزینهها مزیت کوتاه مدتی فراهم میکند، چالش مدیریت انحصار، وابستگی تکمنبعی و اطمینان از استمرار نوآوری همچنان باقی است. سیاستگذاران باید در کنار بهرهگیری از فرصت فعلی، قواعد بازی آینده را آنچنان بچینند که هم مالیاتدهنده سود ببرد و هم اکوسیستم فناوری در مسیر رقابت سالم و نوآوری پایدار حرکت کند.