اسرائیل از بدو تأسیس خود، با اشغال سرزمین فلسطین و کوچاندن میلیونها فلسطینی به اردوگاههای آوارگان در نوار غزه، کرانه باختری و کشورهای همسایه مانند لبنان و اردن، یک رژیم غیرقانونی و ناقض حقوق بشر بنیان گذاشته است. این رژیم هیچگاه به مرزهای تعیینشده در قطعنامههای بینالمللی پایبند نبوده و با حمایت مستقیم غرب، خصوصاً آمریکا، همواره در صدد گسترش جغرافیای نفوذ خود بوده است.
مترجم: سارا فراهانی
اسرائیل از بدو تأسیس خود، با اشغال سرزمین فلسطین و کوچاندن میلیونها فلسطینی به اردوگاههای آوارگان در نوار غزه، کرانه باختری و کشورهای همسایه مانند لبنان و اردن، یک رژیم غیرقانونی و ناقض حقوق بشر بنیان گذاشته است. این رژیم هیچگاه به مرزهای تعیینشده در قطعنامههای بینالمللی پایبند نبوده و با حمایت مستقیم غرب، خصوصاً آمریکا، همواره در صدد گسترش جغرافیای نفوذ خود بوده است.
«طرح نیل تا فرات» نه یک توهم، بلکه یک پروژه بلندمدت استراتژیک است که در حال پیادهسازی است. این طرح که در کتب ایدئولوژیک و مذهبی یهودی-صهیونیستی ریشه دارد، چشماندازی از یک «اسرائیل بزرگ» را دنبال میکند که از رود نیل در مصر تا رود فرات در عراق و حتی فراتر از آن را شامل میشود.
*صلح از طریق زور؛ بازتعریف سلطه به جای همزیستی
شعار “صلح از طریق زور” که از سوی صهیونیستها و آمریکاییها دنبال میشود، در حقیقت بازتعریفی از استعمار سنتی است؛ به این معنا که سلطهی نظامی و اطلاعاتی بر کشورها به جای گفتوگو و همکاری، اساس نظم منطقهای قرار گیرد. در این چارچوب، هر کشوری که مخالف این نظم تحمیلی باشد، باید یا سرنگون شود، یا دچار فروپاشی امنیتی، اجتماعی و اقتصادی گردد.
بیثباتی در سوریه، عراق، لبنان، یمن و حتی تحرکات علیه ایران را باید در این چارچوب تحلیل کرد. برای مثال، حمایت اسرائیل از گروههای مسلح و تجزیهطلب در جنوب سوریه، نه صرفاً یک اقدام نظامی، بلکه بخشی از پروژه کلان تضعیف محور مقاومت است.
*اهداف اسرائیل از بیثباتسازی منطقه
کاهش تهدید نظامی علیه خود: با دامن زدن به درگیریهای قومی، مذهبی و فرقهای در کشورهای منطقه، اسرائیل عملاً نیروهای بالقوه مقاومت را به جان یکدیگر میاندازد و از تهدید مستقیم علیه خود میکاهد.
تقویت عمق استراتژیک اسرائیل: با فروپاشی حکومتهای مستقل و ضدصهیونیست در منطقه، اسرائیل میتواند با نفوذ اطلاعاتی، نظامی و حتی اقتصادی، حوزه نفوذ خود را گسترش دهد.
تحمیل نظم امنیتی صهیونیستی: اسرائیل در تلاش است تا بازیگر اصلی تعیینکننده امنیت در منطقه شود. برای این کار، وجود ارتشهای ضعیف، کشورهای تقسیمشده و دولتهای وابسته یک ضرورت است.
منزویسازی ایران: با فشار بر محور مقاومت (لبنان، سوریه، عراق، یمن)، صهیونیستها تلاش میکنند ایران را منزوی کنند و عمق استراتژیک آن را محدود سازند.
*عراق و سوریه؛ قربانیان بازی بزرگ صهیونیستی
در عراق، تحرکات نظامی آمریکا و اقدامات اطلاعاتی اسرائیل با هدف ایجاد ناآرامی در غرب استان الانبار و مرزهای مشترک با سوریه و اردن، نمونه بارز اجرای طرح «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. با قطع سرویس GPS و نصب سامانههای پارازیت، هدف نه تنها تضعیف توان نظامی عراق بلکه ایجاد زمینه برای عملیاتهای آینده علیه گروههای مقاومت در خاک این کشور است.
در سوریه نیز، با حمایت از شورشیان، تسلیح گروههای تندرو، و حملات هوایی مکرر به مواضع ارتش سوریه و نیروهای مقاومت، اسرائیل عملاً در نقش رهبر و کارگردان جنگ نیابتی ظاهر شده است.
*ترکیه، اردن و مصر؛ اهداف بعدی
بر اساس تحلیل ارائهشده، اسرائیل در پی آن است که حتی کشورهای ظاهراً همپیمان یا بیطرف را نیز در چارچوب پروژه بیثباتسازی مورد هدف قرار دهد؛ چرا که هیچ ارتش قدرتمند اسلامی در کنار مرزهایش را تحمل نمیکند. دیدارهای اخیر نتانیاهو با سران ترکیه و مصر را نیز باید در همین راستا تحلیل کرد؛ رایزنیهای پیشدستانه برای کسب اطمینان از تضعیف توان این کشورها در آینده، در صورت لزوم.
*اهداف واقعی تحرکات اخیر آمریکا و اسرائیل
تجزیه کشورهای منطقه، تجزیه ملتها، بیثباتسازی مرزها، و از بین بردن هرگونه ساختار مستقل قدرت در جهان اسلام، اهداف اصلی این سیاست مشترک آمریکایی – صهیونیستی است. هدف نهایی، ایجاد یک منطقه ضعیف، متفرق، و محتاج به امنیت وارداتی از غرب است؛ منطقهای که نفتش در دست شرکتهای غربی باشد، امنیتش با پادگانهای آمریکایی تأمین شود، و ذهن مردمانش با درگیریهای بیپایان اشغال شود.
*راهکار مقابله با تجاوزگری صهیونیستی
ایجاد اتحاد راهبردی منطقهای: کشورهای مستقل منطقه باید به جای رقابت و دشمنی با یکدیگر، در برابر دشمن مشترک اتحاد راهبردی ایجاد کنند.
تقویت محور مقاومت: تنها راه بازدارندگی در برابر اسرائیل، مقاومت است. تجربه لبنان، سوریه و ایران نشان داده که مقاومت، اگر درست مدیریت شود، میتواند تجاوز را مهار کند.
آگاهسازی افکار عمومی جهان اسلام: توطئه اسرائیل، صرفاً نظامی یا سیاسی نیست؛ یک پروژه فرهنگی و روانی نیز هست. افکار عمومی باید نسبت به طرح نیل تا فرات و تبعات آن آگاه شوند.
دیپلماسی فعال اسلامی و بینالمللی: باید با بهرهگیری از ظرفیت نهادهای بینالمللی و سازمان همکاری اسلامی، اسرائیل را بهعنوان تهدیدی علیه صلح منطقهای معرفی کرد.
*اسرائیل، یک رژیم غاصب و تجاوزگر
با توجه به شواهد و تحلیلهایی که در متن ذکر شد، میتوان گفت که اسرائیل یک رژیم صرفاً دفاعی یا صرفاً یهودی نیست؛ بلکه یک رژیم تجاوزگر با پروژهای توسعهطلبانه و استعماری است که موجودیت و امنیت کشورهای منطقه را تهدید میکند. هرچند در ظاهر خود را قربانی و مدافع صلح نشان میدهد، اما در عمل، هیچگاه به مرزهای خود قانع نبوده و با تکیه بر قدرت نظامی و حمایت آمریکا، میکوشد با بیثباتسازی همسایگان، امنیت خود را تأمین کند.
به همین دلیل، مشروعیت این رژیم، چه از منظر حقوق بینالملل و چه از منظر وجدان انسانی و اسلامی، زیر سؤال است. مقاومت تنها راه نجات منطقه از چنگال این غده سرطانی است؛ همانگونه که امام خمینی(ره) فرمودند: اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود.