در شرایطی که نظام بینالملل با بحرانهای ژئوپلیتیکی بیسابقهای همچون جنگ اوکراین، رقابت فزاینده چین و آمریکا، و آشوبهای امنیتی در منطقه غرب آسیا مواجه است، تحرکات جدید کشورهای اروپایی علیه ایران در قالب تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه، نهتنها تهدیدی جدی علیه تمامیت ارضی و حقوق حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود، بلکه نشاندهنده ورود اروپا به فاز جدیدی از دشمنی سیاسی و دیپلماتیک با تهران است.
مریم احمدی
روزنامه نگار
در شرایطی که نظام بینالملل با بحرانهای ژئوپلیتیکی بیسابقهای همچون جنگ اوکراین، رقابت فزاینده چین و آمریکا، و آشوبهای امنیتی در منطقه غرب آسیا مواجه است، تحرکات جدید کشورهای اروپایی علیه ایران در قالب تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه، نهتنها تهدیدی جدی علیه تمامیت ارضی و حقوق حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود، بلکه نشاندهنده ورود اروپا به فاز جدیدی از دشمنی سیاسی و دیپلماتیک با تهران است.
در این میان، نباید فراموش کرد که این فشارها در بستری انجام میشود که همزمان، رژیم صهیونیستی و متحدان غربی آن، اقدامات نظامی و اطلاعاتی مستقیمی علیه ایران ترتیب دادهاند.
در چنین شرایطی، مسئله دفاع از حق مشروع ایران در برابر تجاوزات آشکار، و نیز پاسداری از منافع ملی و استقلال سیاسی کشور، موضوعی غیرقابل چانهزنی است. این تحلیل، تلاش میکند با نگاهی دقیق به روندهای اخیر، به ابعاد حقوقی، سیاسی و امنیتی تهدید «مکانیسم ماشه» بپردازد و پاسخهای ممکن و مشروع ایران را در چارچوب دکترین دفاعی و منافع ملی، تبیین کند.
*ماهیت مکانیسم ماشه و اهداف پشت پرده اروپا
مکانیسم ماشه، در ظاهر ابزاری حقوقی است که در بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل به آن اشاره شده؛ اما در عمل، به شمشیر سیاسی یکسویهای بدل شده که قدرتهای غربی در جهت تهدید، فشار، و امتیازگیری از ایران به کار میگیرند. این سازوکار به کشورهای عضو برجام اجازه میدهد در صورت تشخیص نقض اساسی توافق از سوی ایران، بهطور یکجانبه تحریمهای قبلی سازمان ملل را بدون نیاز به اجماع شورای امنیت بازگردانند.
نکته اساسی آن است که این مکانیسم، از اساس با اصول بنیادین حقوق بینالملل مغایرت دارد. در هیچ سازوکار دیگری، بازگشت تحریمها بدون رأیگیری امکانپذیر نیست. از سوی دیگر، با توجه به خروج رسمی آمریکا از برجام، این کشور به هیچ وجه نمیتواند نقش طرف شکایتکننده در سازوکار ماشه را ایفا کند. با این وجود، اروپا با تمکین به فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی، درصدد بهرهبرداری سیاسی از این سازوکار حقوقی است.
*اروپا؛ بازیگری غیرمستقل و همراستا با منافع اسرائیل
تهدید اخیر سه کشور اروپایی به فعالسازی مکانیسم ماشه، بیش از آن که برخاسته از تحلیل فنی یا نگرانیهای امنیتی باشد، نتیجه فشارهای صهیونیستی و راهبردی ایالات متحده است. اروپا، که در برابر اقدامات نظامی مستقیم رژیم صهیونیستی علیه ایران و تجاوزهای مکرر این رژیم سکوت کرده یا حتی حمایت کرده است، امروز در ادعایی گزاف، ایران را به نقض برجام متهم میکند.
فراموش نباید کرد که این سه کشور اروپایی نهتنها پس از خروج آمریکا از توافق، هیچگونه اقدام عملی برای جبران خسارت ایران انجام ندادند، بلکه با راهاندازی سازوکار بیاثر اینستکس، تنها ژستی نمایشی از تعهد به توافق هستهای گرفتند. امروز همان کشورهایی که به تعهدات اقتصادی خود پایبند نماندهاند، به دنبال تحمیل دوباره تحریمهای چندجانبه سازمان ملل علیه ایران هستند. این روند، چیزی جز مشروعیتزدایی از نقش اروپا بهعنوان بازیگری مسئول در نظام بینالملل نیست.
*مکانیسم ماشه، ابزاری ناکارآمد برای تهدید ایران
با وجود تهدید به اسنپبک، واقعیت میدانی آن است که ایران سالهاست تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی و مالی یکجانبه قرار دارد. تحریمهایی که عمدتاً از سوی آمریکا اعمال شده و از طریق فشار ثانویه، دیگر کشورها را نیز در عمل به پیروی از آن واداشتهاند. بنابراین، بازگشت تحریمهای سازمان ملل اگرچه از نظر نمادین و دیپلماتیک دارای اثر است، اما از لحاظ عملی و اقتصادی، تأثیر چندانی بر وضعیت کنونی ایران نخواهد داشت.
نکته دیگر آن است که ماهیت زمانبر و مرحلهای این فرآیند به ایران فرصت کافی برای انجام اقدامات متقابل، تقویت جبهه دیپلماسی و انسجام ملی خواهد داد.
*دفاع مشروع ایران در برابر تجاوزات مستقیم اسرائیل و آمریکا
آن چه بیش از هر چیز در تحولات اخیر اهمیت دارد، تجاوز مستقیم و آشکار به خاک و زیرساختهای ایران توسط اسرائیل و ایالات متحده است. این اقدامات ـ چه در قالب حملات اطلاعاتی و سایبری و چه عملیات نظامی محدود ـ نهتنها نقض صریح منشور سازمان ملل و اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورهاست، بلکه مصداق بارز جنگ غیررسمی و تجاوز به تمامیت ارضی ایران است.
در چنین شرایطی، هرگونه اقدام دفاعی جمهوری اسلامی ایران ـ اعم از پاسخ نظامی محدود، گسترش برنامه بازدارندگی یا تحرکات منطقهای ـ نه تنها در چارچوب حقوق بینالملل مشروع است، بلکه وظیفهای حاکمیتی برای پاسداری از امنیت ملی، استقلال سیاسی و تمامیت ارضی کشور تلقی میشود. ایران در برابر تجاوز ساکت نمانده و نخواهد ماند.
*مسیرهای پاسخ و اقدامات متقابل ایران
جمهوری اسلامی ایران، در برابر هر اقدام خصمانهای که امنیت ملی را تهدید کند، مجموعهای از گزینههای مشروع و متناسب را در اختیار دارد:
دیپلماتیک: شکایت رسمی علیه کشورهای ناقض برجام در دیوان بینالمللی دادگستری یا شورای امنیت؛ ثبت تخلفات اروپا و آمریکا در اجرای تعهدات برجامی.
حقوقی: تأکید بر استناد قانونی ایران به بند ۳۶ برجام برای کاهش تدریجی تعهدات، که در پاسخ به نقض توافق توسط دیگران انجام شده است.
فنی ـ هستهای: افزایش سطح غنیسازی، توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته، تعلیق همکاریهای داوطلبانه با آژانس، و بررسی خروج احتمالی از پیمان NPT در صورت عبور غرب از خطوط قرمز.
راهبردی: تعمیق ائتلافهای بینالمللی با کشورهای مستقل و مخالف سلطهگری غرب، همچون روسیه، چین، و اعضای بریکس و سازمان همکاری شانگهای.
اقتصادی ـ مالی: تقویت تجارت منطقهای، استفاده از سازوکارهای تسویه غیر دلاری، توسعه تجارت با همسایگان، و گسترش همکاری در پروژههای زیرساختی اوراسیا.
* حفظ منافع ملی در سایه اقتدار و عقلانیت
تهدید به مکانیسم ماشه از سوی اروپا، اگرچه تلاش دارد ایران را وادار به عقبنشینی کند، اما در حقیقت نشانهای از ضعف غرب در مواجهه با اراده مستقل ملت ایران است. جمهوری اسلامی ایران، نه آغازگر نقض برجام بود، نه ترککننده میز مذاکره. امروز اگر غرب بهجای بازگشت به تعهدات قانونی خود، ابزارهای فشار را مجدداً به کار گیرد، مسئولیت کامل پیامدهای آن بر عهده خودشان خواهد بود.
امنیت ملی ایران خط قرمز است. دفاع از استقلال، حق مشروع ماست. تجربه ثابت کرده هرگاه جمهوری اسلامی ایران با انسجام ملی، هوشیاری دیپلماتیک و اقتدار بازدارنده اقدام کرده، دشمن عقبنشینی کرده است.
اکنون نیز در برابر مکانیسم ماشه و تهدیدات جدید، ایران با اتکا بر منطق حقوقی، عقلانیت سیاسی و قدرت ملی خود، نهتنها از مواضعش عقبنشینی نخواهد کرد، بلکه با جدیت تمام از حقوق ملت، کرامت ملی و تمامیت سرزمینی خود دفاع خواهد نمود.