بانک توسعه تعاون بانک ملی
روزنامه نوآوران - 1403/02/19
شماره 2464 - تاریخ 1403/02/19
آخرین اخبار
قوانین سختگیرانه هنگام خروج حاجی‌ها + ویدئو
ماموریت ۱۰ پارک فناوری برای رسوخ فناوری به صنایع سنتی/ورود پارک‌ها به ایجاد زنجیره ارزش
اجرای 36 برنامه سلامت محور در طرح سه‌شنبه‌هاي مساجد منطقه 19
برپایی جشنواره سرآشپزهای کوچولو در بوستان بانوان منطقه 19
تحلیل رئیس‌جمهور از علت روبرو نشدن قهرمانان ایرانی با ورزشکاران رژیم صهیونیستی
فرصت ثبت‌نام نمایندگان نامزدها در سامانه «داوطلب» چهارشنبه به پایان می‌رسد
آبگیری دو مخزن آب استراتژیک هلدینگ پترو پالایش اصفهان تا پایان خردادماه
آبگیری دو مخزن آب استراتژیک هلدینگ پترو پالایش اصفهان تا پایان خردادماه
۱۳۰ نفر از مدرسان هلدینگ پتروپالایش اصفهان در چهارمین همایش سالانه مدرسان تجلیل شدند/انتخاب ۳۵مربي با شاخص ۱۰۰ ساعت تدریس به عنوان مدرس برتر
۱۳۰ نفر از مدرسان هلدینگ پتروپالایش اصفهان در چهارمین همایش سالانه مدرسان تجلیل شدند/انتخاب ۳۵مربي با شاخص ۱۰۰ ساعت تدریس به عنوان مدرس برتر
در سال گذشته بیش از ۴میلیارد تومان از پایان نامه های دانشجویی مرتبط با پترو پالایش اصفهان حمایت شد
در سال گذشته بیش از ۴میلیارد تومان از پایان نامه های دانشجویی مرتبط با پترو پالایش اصفهان حمایت شد
استقبال 32 هزار دانش آموزان مدارس مناطق 22 گانه از خدمات بوستان بانوان منطقه 19
بوستان بزرگ ولایت مزین به سه سبد گل می شود
آزادسازی ۵۰ هزار متر مربع از اراضی در حریم منطقه 19
شهرداری منطقه۶ تهران روزانه ۶ بار بر مدار ۳۶۰ درجه می‌چرخد
برگزاری کارگاه تغذیه ورزشی در دبیرستان آیین تربیت
نشست هم اندیشی رابطین تکریم ارباب رجوع و آراستگی محیط کار منطقه ۵ برگزار شد
۶۳ مصوبه حاصل بازدید میدانی محلات ناحیه ۴، منطقه ۱۵
زیباسازی و امحای آلودگی بصری منظر شهری در طرح تحول خدمت
توسعه فضای سبز در پهناورترین منطقه پایتخت
زنده گیری ۵۰ قلاده سگ بلاصاحب در منطقه ۲۱
توسعه و تحول در5 محور منتخب منطقه دو پایتخت با اجرای طرح الگوی خدمت
قطع درختان و ساخت و ساز در سرخه حصار صحت ندارد
اجرای شبکه توزیع آب مکانیزه درفضا‌های سبز منطقه١٢
همراهی مدیریت شهری منطقه ۱۲ با احیاگران خانه های تاریخی محله امامزاده یحیی(ع)
اجرای روکش آسفالت در بیش از 5 هزار متر مربع از معابر منطقه ۱۷
اتمام عملیات احداث دیوارحائل در خیابان یازدهم سروآزاد
مرمت جداول معابر ناحیه یک منطقه۲۲
بررسی مویرگی طرح تحولی بیست‌گانه درپهنه مرکزی پایتخت
اعلام برنده های دومین مرحله از قرعه کشی جوایز جشنواره پذیرنده ملی
اعلام برنده های دومین مرحله از قرعه کشی جوایز جشنواره پذیرنده ملی
تضمین تعهدات بیش از 204 هزار پرونده «کشاورزی قراردادی» با عاملیت بانک کشاورزی
تضمین تعهدات بیش از 204 هزار پرونده «کشاورزی قراردادی» با عاملیت بانک کشاورزی
طرح نهضت ملی مسکن از اولویت های بانک مسکن در سیاست های اعتباری سال جاری است
طرح نهضت ملی مسکن از اولویت های بانک مسکن در سیاست های اعتباری سال جاری است
پرداخت بیش از ۳۴ هزار فقره تسهیلات اشتغالزایی به معرفی شدگان نهادهای حمایتی
پرداخت بیش از ۳۴ هزار فقره تسهیلات اشتغالزایی به معرفی شدگان نهادهای حمایتی
حضور فعال بانک شهر در بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی
حضور فعال بانک شهر در بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی
امضای تفاهم‌نامه همکاری بین بانک قرض‌الحسنه مهر ایران و دانشگاه علوم پزشکی اراک
امضای تفاهم‌نامه همکاری بین بانک قرض‌الحسنه مهر ایران و دانشگاه علوم پزشکی اراک
"لامرد" مستعد ایجاد پارک های شیمی معدنی است
نقش آفرینی روابط عمومی ها در ارتقای جایگاه معدن در میان عموم جامعه
ایمیدرو زیرساخت های توسعه صادرات را فراهم کرده است
هماهنگی برای اجرای طرح توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی در منطقه 13
اجرای طرح شهردار مدرسه تا برگزاری جشن های روز کارگر و معلم در محلات
مسئولیت شهرداران مدارس تا شعاع ۵۰۰ متری مدرسه
مانور های آموزشی ایمنی مدارس در مقابل زلزله در منطقه ۱۵، آغاز شد
اجرای طرح نوماند در مدارس منطقه ۱۵
برگزاری کلاس آموزشی ۱۳۷ پلاس برای شهروندان در سرای محله سازمان برنامه شمالی
نصب و تعمیر بیش از پنج هزار و ۸۰۰ عدد تجهیزات و المان های ترافیکی در منطقه ۲۱
برگزاری هفتادمین جلسه ملاقات مردمی شهردار منطقه ۴ با شهروندان
۱۰ هزار متر از انهار قدیمی منطقه ۴ جمع آوری و بهسازی شد
نظارت ستادی سازمان بازسی شهرداری تهران از منطقه ۳
اجرای 18 هزار متر خط کشی محوری در معابر منطقه 17
اجرای طرح واکاری فضای سبز دیواره بزرگراه یادگار امام (ره)
رسیدگی شهردار منطقه به مشکلات و درخواست های شهروندان
رنک آمیزی ۱۸ هزار متر طول علائم افقی ترافیکی
کد خبر: 170392 | تاریخ : ۱۳۹۷/۴/۱۷ - 13:58
احسان وصیت کرده بود بعد از مرگش با دوستش صمیمی ازدواج کنم

احسان وصیت کرده بود بعد از مرگش با دوستش صمیمی ازدواج کنم

در شلوغی راهروهای مجتمع قضایی ونک، پشت در شعبه ۲۶۳ زنی جوان نشسته بود. چادرش را روی صورت کشیده و به یک گوشه زل زده بود. کمی دورتر زن و مردی سالمند نشسته و به او چشم دوخته بودند. گاهی زیر لب با هم حرف می زدند و دوباره نگاهشان را به سوی زن چادری می گرداندند تا اینکه منشی دادگاه اسم طرفین پرونده را اعلام کرد و هر سه وارد دادگاه خانواده شدند.

نوآوران آنلاین-قاضی «علی امینی نژاد» با دیدن آنها نگاهی به پرونده انداخت، اسامی خواهان و خوانده را بررسی کرد و رو به زن گفت:«خانم راضیه؛ پدر همسر سابق شما به عنوان ولی قهری، دادخواست ملاقات نوه خود را دارند. در این باره اگر توضیحی دارید بفرمائید...»

راضیه بلند شد و گفت:«مشکلی نیست. هر وقت بخواهند می توانند دخترم را ملاقات کنند. من مشکلی ندارم و خوشحال می شوم فرزندم اصل و نسب خودش را فراموش نکند. حتی اگر با من زندگی کند...»قاضی این بار رو به پیرمرد کرد و گفت:«ظاهراً مشکلی نیست. شما هم اگر خواسته یا حرفی دارید می شنوم.»

مرد دستی به موهای جوگندمی  اش کشید و گفت: «من می خواهم نوه ام با ما زندگی کند و اگر نشد حداقل هفته ای دو روز نزد ما باشد. اما این خانم هر هفته فقط یک صبح تا عصر بچه را به ما تحویل می دهد و گاهی هم از این موضوع طفره می رود.»راضیه هم گفت:«در دو ماه گذشته فقط یک بار به خاطر مسافرت نتوانستم بچه را تحویل بدهم، حالا همان را بهانه کرده اند. یک بار هم مریض بوده که...»

پیرمرد خواست چیزی بگوید که قاضی اشاره کرد که خونسرد باشد تا به پرونده رسیدگی کند. سپس مطالبی را در برگه های صورتجلسه نوشت. در همان لحظات راضیه دوباره بلند شد و گفت:«جناب قاضی؛ این آقا و همسرشان آدم های خوبی هستند. اما متأسفانه از همان ابتدا مخالف ازدواج من با پسرشان بودند. با این حال تقدیر چنین شد که عروس شان شوم. با پسرشان «احسان» هم محلی بودیم. حدود شش سال پیش بود که به خواستگاری ام آمدند. آن روزها درگیر کنکور بودم و نمی خواستم ازدواج کنم. اما احسان گفت که ماه هاست مرا زیر نظر دارد و عاشق سادگی و نجابتم شده. راستش من دختر آرامی بودم که اصلاً حواسم به این چیزها نبود. احسان هم پسر خوبی به نظر می رسید. کارمند قراردادی یک شرکت بود، با آنکه وضع مالی خانواده شان خوب بود، اما مثل پسرهای این دوره و زمانه لباس نمی پوشید و رفتار نمی کرد. کم کم از او خوشم آمد. آنقدر سماجت کرد که بالاخره راضی شدم ازدواج کنیم به شرط آنکه درس و دانشگاهم را ادامه دهم و تا فارغ التحصیلی بچه دار نشویم.

در همان مراسم جشن فهمیدم که پدر و مادر احسان رضایتی به این ازدواج نداشته اند و ترجیح می دادند دختری از فامیل خودشان را برای پسرشان انتخاب کنند. هر چه بود احسان کم لطفی های خانواده اش را با محبت به من جبران می کرد. او به قولش عمل و خیلی کمک کرد تا بتوانم سه ساله مدرک لیسانس بگیرم. اما یک روز به من گفت که سربازی نرفته و برای استخدام رسمی باید این مرحله را پشت سر بگذارد. وقتی پرسیدم چرا قبل از ازدواج این موضوع را نگفته بود توضیحی داد که تعجب کردم. احسان گفت که بهترین و صمیمی ترین دوستش هم عاشق من بوده اما او پیش دستی کرده و از ترس از دست دادن من قید سربازی رفتن را زده و زودتر از دوستش به خواستگاری من آمده است.»

راضیه وقتی از احسان حرف می زد، صدایش عوض می شد و گاهی بغض می کرد. به ماجرای سربازی که رسید، بغضش ترکید و اشک از چشم های سبزش جاری شد. راضیه نفسی کشید و ادامه داد:«ما خیلی خوشبخت بودیم. ساده و صمیمی زندگی می کردیم و کاری به کسی نداشتیم. با این شرایط اصرار کردم به سربازی برود. در این مدت پدر و مادرش هیچ حمایتی از ما نکردند. اواخر سربازی احسان بچه دار شدیم. هنوز مستأجر بودیم اما از نظر ما همین که سه نفری کنار هم خوش بودیم کافی بود. یک روز که احسان برای پرونده استخدام آزمایش خون داد خبردار شدیم او به بیماری سرطان خون مبتلاست. آن هم از بدترین نوعش. انگار دنیا روی سرم خراب شده بود. احسان خواهش کرد حرفی به خانواده اش نزنم. کم کم بیماری اش وخیم تر شد و چند ماه بعد...»

زن جوان آهی کشید و گفت: «بعد از خاکسپاری احسان به یک خانه کوچکتر نقل مکان کردم. تصمیم گرفته بودم به کار و فرزندم زیادتر رسیدگی کنم، اما در زمان اسباب کشی وصیتنامه ای از احسان پیدا کردم که زندگی ام را دگرگون کرد. او از من خواسته بود قبل از مراسم سالگردش با بهترین دوستش ازدواج کنم. نمی دانم چرا چنین وصیتی کرده بود اما هر چه بود مرا در موقعیت بدی قرار داد. از یک طرف دلم می خواست به وصیت احسان عمل کنم و از یک طرف نمی توانستم عشق او را با هیچ کسی تقسیم کنم. همچنین ترس از دست دادن دخترم مانند کابوسی بر زندگی ام سایه انداخت. هر بار دلم می گرفت سر خاک همسرم می رفتم و با او درد دل می کردم تا اینکه یک روز دوستش «مجید» را آنجا دیدم. چندی بعد هم خواهر مجید به سراغم آمد و توضیح داد که در سال های پس از ازدواج ما احسان با مجید رابطه خوبی داشته و مجید به خاطر بر هم نخوردن زندگی من و احسان هیچ وقت آفتابی نشده است. با این حال راضی به ازدواج دوباره نبودم تا اینکه مادر مجید از من رسماً خواستگاری کرد و تمام شرط هایم را پذیرفت. از جمله نگهداری فرزندم. با چند نفر دیگر مشورت و سرانجام با مجید ازدواج کردم. اما از همان روز پدر و مادر احسان تلاش کردند که فرزندم را از من بگیرند. در حالی که هر بچه ای تنها در کنار پدر یا مادرش می تواند به آرامش برسد. آیا من گناهی کرده ام که باید تقاص آن را با واگذاری فرزندم به یک زن و مرد سالمند بدهم؟ این انصاف است؟»

سکوت در دادگاه حاکم شد. قاضی پرونده را ورق زد و یکی از برگه ها را مطالعه کرد. سپس رو به راضیه گفت:«قانون تکلیف حضانت کودک شما را مشخص کرده است. خودتان بهتر می دانید که با ازدواج هر زن در فقدان همسرش، مسئولیت طفل آنها به پدربزرگ سپرده می شود، البته تأکید قانون بر حضانت تا هفت سالگی نزد مادر است، اما با ولایت پدربزرگ. بنابراین فعلاً تا چند سال فرزندتان نزد شما باقی است و تنها باید درباره ملاقات پدربزرگ به یک تصمیم مشخص برسیم که فکر می کنم ۲۴ ساعت در هفته کافی باشد.»

کانال تلگرام

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسالی، پس از تایید مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشند منتشر نخواهد شد.