اجتماعی 13 اردیبهشت 1404 - 2 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
منبع: BBC

آیا می‌توان پیری را متوقف کرد؟

در دهه‌های اخیر، با پیشرفت‌های چشمگیر علم و فناوری، افق‌های تازه‌ای در عرصه سلامت عمومی گشوده شده که نه‌تنها به درمان بیماری‌های مزمن و پیچیده پرداخته‌اند، بلکه به بازاندیشی بنیادین در شیوه مواجهه ما با پدیده‌های زیستی و روانی نیز منجر شده‌اند. در جهانی که سرعت تحولات علمی سرسام‌آور است، انسان امروز بیش از هر زمان دیگری به ابزارهای دقیق، رویکردهای چندبُعدی و دیدگاه‌هایی نو در عرصه پزشکی نیاز دارد. از بیماری‌های تحلیل‌برنده‌ای چون آلزایمر گرفته تا اختلالات روان‌پزشکی و بحران سالخوردگی جمعیت، اکنون این پرسش مطرح است که علم تا چه اندازه می‌تواند در برابر فرسایش طبیعی بدن و روان مقاومت کرده و کیفیت زندگی انسان را در سال‌های پایانی عمر، نه تنها حفظ بلکه ارتقاء دهد.

آیا می‌توان پیری را متوقف کرد؟

مترجم: سارا فراهانی

در دهه‌های اخیر، با پیشرفت‌های چشمگیر علم و فناوری، افق‌های تازه‌ای در عرصه سلامت عمومی گشوده شده که نه‌تنها به درمان بیماری‌های مزمن و پیچیده پرداخته‌اند، بلکه به بازاندیشی بنیادین در شیوه مواجهه ما با پدیده‌های زیستی و روانی نیز منجر شده‌اند. در جهانی که سرعت تحولات علمی سرسام‌آور است، انسان امروز بیش از هر زمان دیگری به ابزارهای دقیق، رویکردهای چندبُعدی و دیدگاه‌هایی نو در عرصه پزشکی نیاز دارد. از بیماری‌های تحلیل‌برنده‌ای چون آلزایمر گرفته تا اختلالات روان‌پزشکی و بحران سالخوردگی جمعیت، اکنون این پرسش مطرح است که علم تا چه اندازه می‌تواند در برابر فرسایش طبیعی بدن و روان مقاومت کرده و کیفیت زندگی انسان را در سال‌های پایانی عمر، نه تنها حفظ بلکه ارتقاء دهد.
نخستین و یکی از بنیادین‌ترین موضوعاتی که در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته، فرآیند پیری است؛ پدیده‌ای که تا چند دهه پیش امری بدیهی و گریزناپذیر تلقی می‌شد، اما اکنون به موضوعی قابل مطالعه، مدیریت و حتی تا حدی معکوس‌شدنی بدل شده است. افزایش میانگین طول عمر بشر، که خود نتیجه مستقیم بهبود بهداشت، تغذیه و مراقبت‌های پزشکی است، اکنون جامعه جهانی را با چالشی نو روبه‌رو کرده؛ چگونه می‌توان از سال‌های افزوده‌شده به عمر انسان، سال‌هایی باکیفیت و سرشار از توانایی ساخت؟ نشست اخیر نشریه فرانسوی “L’Express” با عنوان «پیری سالم: وعده‌های علم» بر پایه همین دغدغه شکل گرفت و از جدیدترین یافته‌های علمی در این زمینه پرده برداشت. در این نشست، متخصصان تأکید کردند که پیری صرفاً نتیجه‌ای طبیعی از گذر زمان نیست، بلکه حاصل تجمع تدریجی آسیب‌های سلولی، استرس اکسیداتیو، اختلالات متابولیکی و التهابات مزمن است که می‌توان با مداخلاتی هدفمند در سطح سلولی و رفتاری، روند آن را کند یا حتی متوقف کرد.
مطالعات جدید درباره نقش تلومرها – ساختارهایی در انتهای کروموزوم‌ها که طول آن‌ها با عمر سلول در ارتباط است – نشان می‌دهد که پیری سلولی، قابل دست‌کاری است. رژیم‌های غذایی خاص، فعالیت بدنی منظم، مدیریت استرس و حتی درمان‌های دارویی و ژنتیکی جدید می‌توانند به حفظ سلامت سلولی کمک کرده و فرآیند پیری را به تأخیر اندازند. این یافته‌ها، در صورت بهره‌برداری صحیح، می‌توانند ساختار اجتماعی جوامع را دگرگون سازند، چرا که سالمندان آینده، برخلاف تصویر سنتی، می‌توانند از نیروی ذهنی و جسمی قابل‌توجهی برخوردار باشند.
در محور دوم این تحولات علمی، بیماری آلزایمر قرار دارد؛ اختلالی که همچون سایه‌ای خاموش و بی‌رحم، آرام‌آرام حافظه، هویت و استقلال فرد را می‌رباید. برخلاف نگاه گذشته که آلزایمر را بیماری‌ای وابسته به سنین بالا می‌دانست، اکنون مشخص شده است که زمینه‌های زیستی این بیماری از دهه‌ها پیش از بروز علائم آغاز می‌شوند. پروتئین‌های آمیلوئید و تاو، که در مغز تجمع می‌یابند، فرآیندهایی بلندمدت دارند و همین امر، امیدواری به پیشگیری مؤثر را افزایش داده است. پژوهش‌های اخیر، به‌ویژه نقش اختلالات بویایی به عنوان نشانگرهای اولیه آلزایمر را برجسته کرده‌اند. از سوی دیگر، عوامل خطر قابل‌تعدیلی نظیر دیابت، پرفشاری خون، چاقی، مصرف دخانیات، کم‌تحرکی، تغذیه ناسالم و انزوای اجتماعی نیز در صدر توجه قرار گرفته‌اند.
مدیریت صحیح این عوامل، به‌ویژه در میانسالی، می‌تواند نقش چشمگیری در کاهش احتمال ابتلا به آلزایمر داشته باشد. برخی گزارش‌ها نشان می‌دهند که تا ۴۰ الی ۵۰ درصد موارد این بیماری می‌توانند با مداخلاتی ساده اما مؤثر، پیشگیری شوند؛ تغییری بنیادی در نگاه ما به این بیماری ناتوان‌کننده. افزون بر آن، سرمایه‌گذاری در تشخیص زودهنگام و توسعه ابزارهای تشخیصی غیرتهاجمی – مانند آزمایش‌های بویایی، تصویربرداری مغزی یا بیومارکرهای خون – آینده‌ای روشن‌تر در مدیریت آلزایمر ترسیم می‌کند.
اما سومی و شاید یکی از پرچالش‌ترین عرصه‌های تحول، سلامت روان است؛ حوزه‌ای که تا مدت‌ها در حاشیه علم پزشکی باقی مانده بود و اکنون جایگاه خود را در صدر اولویت‌های بهداشت عمومی بازمی‌یابد. اعلام دولت فرانسه مبنی بر تبدیل سلامت روان به یکی از اولویت‌های ملی در سال ۲۰۲۵، نشانه‌ای روشن از تغییر این نگاه است. دیگر نمی‌توان سلامت روان را از سلامت جسم جدا دانست. سلامت روان، اساس تعاملات انسانی، بهره‌وری اقتصادی و حتی ثبات اجتماعی است.
رویکرد “روان‌پزشکی دقیق”، به‌عنوان نویدبخش‌ترین جریان نوین در این حوزه، برخلاف رویکردهای سنتی که بر تشخیص‌های کلی و دارودرمانی عمومی تکیه داشتند، تلاش می‌کند با تحلیل دقیق ویژگی‌های فردی هر بیمار – از داده‌های ژنتیکی و زیستی گرفته تا تجارب روانی و شرایط محیطی – درمان‌هایی شخصی‌سازی‌شده و چندوجهی ارائه دهد. این مدل، به‌ویژه در درمان افسردگی‌های مقاوم، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی یا اضطراب‌های شدید، می‌تواند جایگزینی امیدوارکننده برای روش‌های محدود گذشته باشد.
در نهایت، می‌توان گفت که علم پزشکی امروز در آستانه فصلی تازه و سرنوشت‌ساز قرار گرفته است. فصلی که در آن، هدف صرفاً نجات از بیماری نیست، بلکه ارتقاء کیفیت زندگی، حفظ کرامت انسانی و معنا بخشیدن به سال‌های افزوده‌شده به عمر انسان است. تحقق این چشم‌انداز، نه با تلاش صرف جامعه پزشکی، بلکه با مشارکت نهادهای سیاست‌گذار، رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و خود شهروندان امکان‌پذیر است. جوامعی که در مسیر این تحول گام بردارند، نه‌تنها از نظر سلامت، بلکه از منظر انسجام اجتماعی و توسعه انسانی نیز دستاوردهایی پایدار و ژرف خواهند داشت.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *