در سرزمینی که آفتابش هنوز از دل خاک گرم میدمد، اما بذرهایش سالهاست در حسرت بارانِ تعامل خشکیدهاند، اقتصاد شبیه مردی خسته است که دیگر نای برخاستن ندارد. سالهاست پنجرهها به روی جهان بستهاند، نه نسیمی، نه صدایی، نه سلامی از آنسوی دیوارهای بلند تحریم و سوءتفاهم. درهای جهان به روی ما بسته ماندهاند، و ما ماندهایم و حسرت یک لبخند اقتصادی.
سمیرا حسین پور
روزنامه نگار
در سرزمینی که آفتابش هنوز از دل خاک گرم میدمد، اما بذرهایش سالهاست در حسرت بارانِ تعامل خشکیدهاند، اقتصاد شبیه مردی خسته است که دیگر نای برخاستن ندارد.
سالهاست پنجرهها به روی جهان بستهاند، نه نسیمی، نه صدایی، نه سلامی از آنسوی دیوارهای بلند تحریم و سوءتفاهم. درهای جهان به روی ما بسته ماندهاند، و ما ماندهایم و حسرت یک لبخند اقتصادی.
این روزها، سرمایه مثل پرندهای است که به شاخه امن نیاز دارد؛ جایی برای آشیانه، برای ثبات، برای رشد. اما در کوچهپسکوچههای اقتصاد ما، این شاخهها یا خشکیدهاند یا با هزار دلهره به زمین نزدیکترند تا به آسمان. سرمایه، نه با ترس و تردید کنار میآید، نه با وعدههای بیپشتوانه. سرمایهگذار، اگر ببیند دل این خاک تپنده است و ارادهای برای ساختن هست، بیتردید خواهد آمد، حتی اگر راهش پرسنگلاخ باشد.
* خلق فرصتهای نو برای سرمایهگذاری
خلق فرصتهای نو برای سرمایهگذاری دیگر نه یک انتخاب، که ضرورتی بیچونوچراست. ما باید بلد باشیم از دل تحریم، فرصت ها را بیرون بکشیم، اما پیش از آن باید کلید درهای بسته را پیدا کنیم. و این کلید، نامش چیزی نیست جز “گسترش مناسبات تجاری و رابطه با دنیا”.
تعامل با جهان، نه فقط واژهای در کتابهای سیاست خارجیست، بلکه خونی تازه است در رگ های رنجور اقتصاد. بیتعامل، ما خانهای هستیم که پنجره ندارد؛ اما هوایی تازه واردش نمی شود.
تا وقتی دیپلماسی را به حاشیه میبریم، اقتصاد هم در سایه میماند. سرمایه گذاری، اطمینان و ثبات میخواهد. زبان مشترک میخواهد، آن هم نه فقط در واژگان که در حقیقت.
* روابط خارجی قوی؛ ستون فقرات رشد اقتصادی
ما اگر میخواهیم میزبان سرمایههای داخلی و خارجی باشیم، باید اول میز گفتوگو را پهن کنیم. باید صندلی دیپلماسی را غبارروبی کنیم. باید دیوار بیاعتمادی را فروبریزیم. روابط خارجی قوی، فقط یک برگ از دفتر سیاست نیست، ستون فقرات رشد اقتصادیست.
به زبان ساده، باید دستِ جهان را فشرد، نه با لرزش که با اقتدار. ما میتوانیم میزبان سرمایه باشیم، اگر یاد بگیریم که اقتصاد، فرزند گفتوگوست. اگر دری باز شود، هزار نور میتابد؛ اگر دستی دراز شود، صدها دست میرسد. اما در انزوای خودخواسته، نه فقط سرمایه، که حتی امید هم کمر خم میکند.
و چه چیز تلختر از سرزمینی که جوانانش چشمبهراه اند اما افق شان، مهگرفته است؟ جوانان ما با دستانی پر از ایده و قلبهایی پر از انگیزه، در جستوجوی راهی برای خلقاند، اما راهها گاه بستهاند، گاه گم شدهاند. وقتی جهان را به رسم دشمنی مینگریم، از او چیزی جز تردید نمیگیریم. اما اگر پل بزنیم، شاید راهی هم ساخته شود.
پلهای اقتصادی و تجاری، با واژههای نرمی چون «اعتماد»، «گفتوگو از موضع اقتدار» و «توافق سازنده» ساخته میشوند.
*باید از پنجرهای به نام تعامل، به افق نگاه کنیم
تحریم، زخمی است که نه تنها تن اقتصاد را، بلکه روح جامعه را هم میسوزاند. اما مگر میشود زخم را درمان کرد، بیآنکه به سرمنشأ درد نگاه کرد؟ باید ریشه را دید، باید دانست که تعامل، مرهمیست از جنس توسعه، نه تسلیم.
برای یکبار هم که شده، باید از پنجرهای به نام تعامل، به افق نگاه کنیم. باید بگذاریم نسیم سرمایه بوزد و لبخند جهان بر چهره اقتصادمان بنشیند.
شرایط فعلی ایران به تدبیر در تصمیمگیری ها و شفافیت در مدیریت نیاز دارد.
فراموش نکنیم آینده اقتصادی این سرزمین منوط به تصمیماتی است که امروز اتخاذ می شود و تدبیرهایی است که اکنون به کار می گیریم.
* اقتصاد نیاز به جانی تازه دارد
در همین خصوص به گفت و گو با دکتر علی سعدوندی، اقتصاددان، مدرس دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی پرداختیم.
او معتقد است که شرایط فعلی اقتصاد نیاز به جانی تازه دارد و این امر مستلزم حرکت در راستای منافع اقتصادی مردم است. اگر وضعیت اقتصادی همین طور تداوم یابد و مشکلات تعمیق شوند، قطعا معیشت مردم با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد.
* تأکید بر ضرورت جذب سرمایه های خارجی و داخلی
این اقتصاددان با تاکید بر ضرورت جذب سرمایه های خارجی و داخلی تصریح کرد: خلق فرصتهای سرمایهگذاری، فقط به معنای ساختن کارخانه یا جذب دلار و یورو نیست. باید فرصت های جدیدی برای سرمایه گذاری ایجاد کنیم تا از یک سو اقتصاد و به ویژه طرح هایی که نیمه تمام باقی مانده اند ساماندهی شوند و از دیگر سو نیز مردمی که سالهاست زیر بار تورم و رکود و بیثباتی، کمرخم کرده اند، امیدوار به آینده شوند.
* اقتصاد را از حصار ابهام نجات دهیم
وی افزود: این که ما بتوانیم مسیر جذب سرمایه خارجی را هموار کنیم، یعنی توانستهایم از دیوار بیاعتمادی عبور کنیم. یعنی اقتصادمان را از حصار ابهام نجات دادهایم. یعنی به جهانیان گفتهایم: بیایید، این خاک، امن است؛ این مردم، پرتواناند؛ این کشور، ارزش سرمایهگذاری دارد.
سعدوندی ادامه داد: سرمایهگذار داخلی هم همین را میخواهد. تا وقتی ناامنی تصمیمات، تغییر هرروزه قوانین، عدم شفافیت و بیثباتی، بر سر او سایه انداختهاند، چرا باید ریسک کند؟ سرمایه، وقتی پشتش خالی باشد، میگریزد.
وی گفت: مردم امروز منتظر ببینند تا مسئولان چگونه اقتصاد را ترمیم خواهند کرد. در شرایط فعلی باید از طریق اعتمادزایی و ایجاد زمینه های سرمایه گذاری، مسیر برای جذب سرمایه های داخلی و خارجی فراهم شود.
* با کاهش ریسک سرمایه گذاری، میزبان سرمایههای خارجی باشیم
این مدرس دانشگاه با بیان این که اقتصاد، فقط یک فرمول و یک معادله خشک نیست، اظهار داشت: در حال حاضر سرنوشت اقتصادی کشور به رفع تحریم ها و درنتیجه آن رفع مشکلات اقتصادی کشور گره خورده است. ما امروز در برههای قرار داریم که دیگر جای تعلل نیست. اگر امروز فرصت تعامل را نپذیریم، فردا نه ما را خواهند شناخت، نه سرزمین مان را به یاد خواهند آورد. ما باید خود را دوباره در جهان تعریف کنیم، نه با غرور توخالی که با عقلانیتی مسئولانه و تعاملی سازنده تا به این ترتیب بتوانیم میزبان سرمایههای خرد و کلان خارجی باشیم.
سعدوندی در پایان تاکید کرد: باید شرایط برای جذب سرمایه فراهم شود. طی بیش از یک دهه اخیر، تحریم ها از یک سو و از دیگر سو نیز نبود اطمینان و امنیت اقتصادی در ایران موجب شد تا نه تنها سرمایه خارجی بلکه سرمایه های داخلی نیز جذب نشوند و سرمایه گذاران نسبت به سرمایه گذاری در بازارهای اقتصادی ایران اطمینان نداشته باشند. اکنون وقت آن است که به گسترش ارتباط با دیگر کشورهای دنیا بپردازیم تا مسیر سرمایه گذاری در ایران هموار شود و شاهد رشد و توسعه اقتصادی به دنبال این امر مهم باشیم.