فرهنگی 06 اردیبهشت 1404 - 2 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
نوآوران بررسی می کند

از گیشه تا قلب مردم؛ راز محبوبیت واقعی فیلم‌ها

نوروز ۱۴۰۴ را شاید بتوان یکی از خاص‌ترین فصل‌های اکران سینمای ایران در سال‌های اخیر دانست. در این روزها که حال و هوای جامعه میان ناامیدی‌های پنهان و امیدهای روزنه‌دار در نوسان است، سینما فرصتی برای نفس کشیدن و خندیدن به زندگی می‌دهد. میان تمام آثاری که روی پرده رفتند، یک فیلم بیشتر از همه درخشید، توجه‌ها را جلب کرد، سالن‌ها را پر کرد و از همه مهم‌تر، دل تماشاگر را به دست آورد: «دایناسور».

دایناسور

ساره زندیه
روزنامه نگار

نوروز ۱۴۰۴ را شاید بتوان یکی از خاص‌ترین فصل‌های اکران سینمای ایران در سال‌های اخیر دانست. در این روزها که حال و هوای جامعه میان ناامیدی‌های پنهان و امیدهای روزنه‌دار در نوسان است، سینما فرصتی برای نفس کشیدن و خندیدن به زندگی می‌دهد. میان تمام آثاری که روی پرده رفتند، یک فیلم بیشتر از همه درخشید، توجه‌ها را جلب کرد، سالن‌ها را پر کرد و از همه مهم‌تر، دل تماشاگر را به دست آورد: «دایناسور».
این فیلم به کارگردانی مسعود اطیابی توانست عنوان پرفروش‌ترین فیلم نوروز ۱۴۰۴ را کسب کند. اما چه چیز «دایناسور» را تا این اندازه محبوب کرد؟ چرا مردم در روزهای نوروز، که می‌توانند به سفر، تفریح، مهمانی یا خرید بپردازند، صف‌های طولانی برای دیدن این فیلم تشکیل دادند؟

*چرا مردم عاشق “دایناسور” شدند؟
جواب این سؤال را باید در قلب تماشاگران جست‌وجو کرد، نه فقط در ساختار فنی فیلم. قصه این فیلم درباره فردی معتاد به نام رضا دایناسور که برای فرار از اخراج مجبور به ارائه گواهی عدم اعتیاد است. او با روش‌های گوناگون تلاش می‌کند تا آثار مواد را از بدن خود پاک کند، اما در روز آزمایش اتفاقاتی می‌افتد که زندگی همه را به هم می‌ریزد.

*گیشه نوروز ۱۴۰۴؛ بازتاب سلیقه عمومی
مردم، پس از یک سال پر از مشکلات اقتصادی، ناامنی‌های اجتماعی، و دغدغه‌های روزمره، به دنبال پناهگاهی عاطفی بودند. فیلمی که هم بخنداند و هم لذت تماشا در سینما را زنده کند.
بهترین عملکرد اکران نوروز در اختیار کمدی دایناسور قرار داشت که با ۴۰۶ هزار مخاطب توانست ۳۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان بفروشد.
کوکتل مولوتف نیز به رتبه دوم رسید و توانست با جذب ۲۰۶ هزار مخاطب، به گیشه ۲۰ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومانی برسد.
موسی کلیم‌الله نیز ۲۰۲ هزار مخاطب داشت و ۱۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان فروخت.
هفتاد۳۰ چهارمین فیلم پراقبال نیمه نخست فروردین امسال بود که با ۱۳۷ هزار مخاطب، به گیشه ۱۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومانی رسید.
رها، ۹۴ هزار نفر را به سینما کشاند و توانست ۱۰ میلیارد تومان بفروشد.
پسر دلفینی۲ نیز با ۷۲ هزار مخاطب، گیشه خود را در مرز ۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی دید.
پیشمرگ که سیمرغ مردمی جشنواره فجر را در کارنامه دارد، ۶۴ هزار مخاطب داشت و ۴ میلیارد تومان فروش داشت.
بامبولک نیز با ۳۷ هزار مخاطب، ۳ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان فروخت.
ضعیف‌ترین عملکرد گیشه نوروزی به فیلم عینک قرمز اختصاص داشت که با جذب ۷۳۴ مخاطب، تنها ۶۶ میلیون تومان گیشه داشت.
همان‌گونه که انتظار می‌رفت میزان استقبال از گیشه نوروزی امسال، بهتر از سال گذشته بود که این مهم می‌تواند نویدبخش سالی پررونق برای سینما باشد. گام‌های سینمای ملی برای رسیدن به چارچوب‌های یک‌ سینمای صنعتی، پرشتاب‌تر شده که یکی از مولفه‌های اصلی آن می‌تواند تکثر مخاطب و رونق گیشه باشد.

*ویژگی‌های یک فیلم مردمی چیست؟
اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم، یک فیلم مردمی آن است که مخاطب بعد از پایان آن، احساس کند بخشی از خودش را روی پرده دیده است. یعنی فیلمی که با دل مردم ساخته شده باشد، نه فقط برای فروش.
«دایناسور» داستانی دارد که به دور از پیچیدگی‌های گره‌دار فیلم‌نامه‌نویسی، مستقیماً به قلب مخاطب نفوذ می‌کند. شخصیت‌ها خاکی‌اند، رفتارها باورپذیرند، دیالوگ‌ها از جنس مردم کوچه و بازارند.
در کنار این‌ها، ساختار بصری هوشمندانه، طراحی صحنه ساده اما کاربردی و موسیقی متن دلنشین، همگی باعث شده‌اند که تماشاگر، حتی پس از پایان فیلم، تا مدتی در حال‌وهوای آن باقی بماند.

* از خنده تا اشک؛ مخاطب ایرانی چه می‌خواهد؟
یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت فیلم‌های نوروزی، درک صحیح از نیاز احساسی مخاطب است. مردمی که سالی سخت را پشت سر گذاشته‌اند، نیاز دارند به خنده، به اشک، به لمس دوباره‌ی احساسات فراموش‌شده. آن‌ها دنبال هیجان بی‌مورد نیستند، دنبال اغراق‌های بی‌نتیجه نیستند. آن‌ها دنبال حقیقت‌اند؛ حقیقتی که در دل یک قصه‌ دوست‌داشتنی پنهان شده باشد.
فیلم «دایناسور» مسعود اطیابی، اگرچه در ظاهر یک کمدی عامه‌پسند است، اما موفقیت بی‌سابقه‌اش در گیشه نوروز ۱۴۰۴ نشان می‌دهد که مخاطب ایرانی، فراتر از خندیدن، دنبال چیزهایی عمیق‌تر است. این فیلم، به‌درستی خلأهایی روانی و اجتماعی را هدف گرفته که جامعه امروز ایران درگیر آن‌هاست.
در روان‌شناسی اجتماعی، مردم در دوران فشار اقتصادی، ناامیدی سیاسی و تلاطم‌های جمعی، ناخودآگاه به سمت محتوایی مفرح و فرارکننده گرایش پیدا می‌کنند. آن‌ها نمی‌خواهند با تلخی بیشتری مواجه شوند؛ آن‌ها نیاز به فراموشی موقت، خنده جمعی و حس تعلق دارند. «دایناسور» دقیقاً همین فضا را مهیا می‌کند. بدون این‌که موعظه کند یا دردها را مستقیم نشان دهد، با یک داستان سبک، بازی‌های کمیک، و موقعیت‌های آشنا، به مخاطب اجازه می‌دهد چند ساعت از خودش فاصله بگیرد.
در جامعه‌ای که مغز مخاطب مدام با اخبار بد، بحران‌ها و پیچیدگی‌های زندگی درگیر است، روایت‌های خطی و ساده – البته نه سطحی – محبوب‌ترند. «دایناسور» با این‌که قصه پیچیده‌ای ندارد، اما چون از دل زیست اجتماعی امروز آمده، با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند. از این رو، فیلم نه برای منتقدان، بلکه برای تماشاگران ساخته شده؛ و دقیقاً به همین دلیل محبوب شده است.

*همدلی، عنصر ناپیدای موفقیت
در نهایت، شاید مهم‌ترین دلیل روان‌شناختی موفقیت «دایناسور» همین باشد: مخاطب احساس می‌کند فیلم با او همدلی می‌کند، نه این‌که قضاوتش کند یا سرزنشش کند. در فیلم نه خبری از طبقه‌گرایی تحقیرآمیز است، نه از اغراق نخ‌نما شده. همه‌چیز در حدی‌ست که لبخند بیاورد، بدون آن‌که مخاطب احساس حماقت یا فریب‌خوردگی داشته باشد. این حس اعتماد، ریشه روانی وفاداری مخاطب به فیلم است.

*سینما در نوروز؛ آینه‌ای از حال و هوای جامعه
نوروز همیشه زمانی برای نو شدن است، اما در سال‌های اخیر، برای بسیاری تبدیل به لحظه‌ای کوتاه از رهایی شده. سینما، در این میان، یکی از آخرین پناهگاه‌های جمعی برای تجربه‌ هم‌زمان شادی و غم و هم‌صدایی در میان انبوه سکوت‌هاست. «دایناسور» نه فقط یک فیلم موفق، بلکه نشانه‌ای است از آنچه مردم می‌خواهند ببینند. سینمای ایران اگر می‌خواهد نفس بکشد، باید به زبان مردم حرف بزند.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *